display result search
منو
إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا، جلسه بیست و سوم

إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا، جلسه بیست و سوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 12 دقیقه مدت قطعه
  • 8 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محمد رضا عابدینی با موضوع «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا»، جلسه بیست و سوم: آرامش رهبری، سال 1403

در سوره فتح که در محضرش هستیم و بناست به عنوان یک عهد جمعی که مقام معظم رهبری فرمودند عهد جمعی در قرائت، که ما را شجاع‌تر بکنند، پر انگیزه‌تر بکند، جامعه ایمانی را به هم متصل‌تر بکند، بلکه ترس را در مقابل ما در منافقین و مشرکین إن‌شاءالله بیشتر قرار بدهد، این سوره را به عنوان یک شعار و پرچم و علم برای حرکت داریم قرار می‌دهیم که با مرور این تاریخی که وعده الهی است در این نصرت و فتح مبین که إن‌شاءالله شامل حال ما هم بشود، با این نگاه داریم می‌خوانیم. نه اینکه فقط الفاظ را دوره بکنیم. بلکه داریم یک تاریخ حماسه، یک وعده الهی، یک امید، یک انگیزه را داریم تکرار می‌کنیم. یک رزمایش برای حرکت را داریم تمرین می‌کنیم با خواندن هر باره سوره فتح.
با این نگاه به تفسیر این سوره داریم می‌پردازیم که یک نگاه حماسی که قرآن دارد القاء می‌کند و نگاه الهی که قرآن دارد بیان می‌کند، ما هم با این نگاه الهی زندگی‌مان را شکل بدهیم و حرکت‌هایمان را بر این اساس قرار بدهیم.
عرض شد چهار نعمت و عطیه را خدا به رسول خودش داد و چهار عطیه را برای مومنین قرار داد. در بیان عطایایی بودیم که خدا برای مومنین قرار داده است که اولین عطیه الهی آن نزول سکینه و آرامش بود که برای هر حرکتی و انگیزه سازی و هر تاثیر گذاری آن آرامش یک تاثیر به سزا دارد. اگر رهبر حرکت آرامش را داشته باشد، این آرامش به مومنان هم منتقل می‌شود. اگر رهبر و امام حرکت این آرامش را نداشته باشد قطعا مومنین هم با اضطراب قدرتشان از بین می‌رود و پراکنده می‌شود. آرامش است که تمرکز می‌آورد و تصمیم گیری می‌آورد و به انسان قدرت و انگیزه می‌دهد. لذا در حرکت انقلاب اسلامی هم امام بود که قدرتمندانه و با آرامش حرکت را آغاز کرد و با آن بیان که من تا به حال نترسیدم و حتی آن وقتی که من را در 15 خرداد گرفتند و ماموران داشتند می‌بردند، من تسلی می‌دادم به آن‌ها که نترسید، این نگاه اگر در وجود باشد… خدا رحمت کند حضرت آیت الله روح الله شاه آبادی را، ایشان می‌فرمودند ما همراه امام بودیم در نجف، وقتی داشتیم عبور می‌کردیم از کوچه‌های نجف، از کنار یکی از ساختمان‌هایی که برق قوی را تبدیل به برق ضعیف می‌کنند، ترانس‌های قوی، همین که از کنار این عبور کردیم، یک دفعه این منفجر شد. انفجار این‌ها را من دیده ام چقدر صدایش مهیب و شدید است. آنچنان صدا شدید بود که تا حدود 500 متر شیشه‌ها شکستند. ولی عجیب بود با اینکه با شنیدن این صدا انسان قهرا و به صورت طبیعی برمی‌گردد به سمت صدا، حال طبیعی انسان است، نا خودآگاه هم هست، ارادی نیست. امام اصلا تکان نخورد. حتی بر نگشت نگاه کند با این صدای مهیب که ببیند چی بوده است که این همه شکستن ایجاد کرده است. این یک آرامش عظیمی است که بدن هم کاملا در اختیار این نفس و روح قرار می‌گیرد. حتی این مقدار هم اضطراب که ناخودآگاه باشد درش ایجاد نمی‌شود.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 12:50

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن