- 75
- 1000
- 1000
- 1000
إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا، جلسه هشتم
سخنرانی حجت الاسلام محمد رضا عابدینی با موضوع «إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا»، جلسه هشتم: اثر افق نگاه جهانی، سال 1403
یکی از نکات مهمی که در تفسیر این سوره از ابتدا دخیل است و این مژده فتح مبین برای این سوره با این تابلو عظیم واقع شده است این است که افق نگاه مومنین را از ابتدا میخواهد تغییر بدهد. و این نگاه را ببرد به سمتی که این دین جهانی است، و غلبه آغازش از امروز شروع شده است و این پایان کار نیست، بلکه این دین از این به بعد روز به روز رو به گسترش است.
اینکه هر فعلی از انسان مرتبط با این نگاه انجام بشود یا با این نگاهی که انسان این فعل را انجام میدهد برای افق محدود خیلی متفاوت میشود. یعنی قدمی که من بردارم برای اینکه این دینی که میخواهد فراگیر بشود، همه بشریت را نجات بدهد و خدا وعده نصرت و غالب بودن این دین را به ما داده است، در هر فعلی از افعال ما و نفسی که ما میکشیم آن نفس را تغییر میدهد و آن فعل را ماهیة متفاوت میکند. این نگاهی که در دین ما به خصوص در این سوره به او اشاره قوی دارد دو اثر دارد. یک اثرش در این است که مومن استحکام قوی پیدا میکند در کارش و هیچ چیزی متزلزلش نمیکند. چون نگاهش به این است که تا آن نهایت جزء روزی او برای غلبه ایمانی است و آن را هدف گرفته نه اهداف کوچک را، و خستگی ناپذیر میشود. وقتی کسی قصدش رسیدن به یک مسیر بسیار دور است، مسیرهای نزدیک او را خسته نمیکند. اگر من از تهران بخواهم بروم مشهد، نیشابور ممکن است احساس خستگی بکنم. اما اگر از تهران بخواهم بیایم به قم، نزدیک علی آباد که حدود 20-30 کیلومتر مانده به قم خسته میشوم. چرا همین کسی که به قم میآید وقتی 100 کیلومتر میآید خسته میشود، ولی کسی که مشهد میرود 800 کیلومتر که میرود خسته میشود؟ چرا؟ چون افق نگاهش را بالاتر قرار داده است.
حالا اگر افق نگاه غلبه ایمانی توحیدی بر همه عالم باشد، قطعا هیچ کدام از مقاصد کمتر از این برای او خسته کننده نیست. نهایت کاری نیست که احساس بکند دیگر توانش را به آن اندازه تقسیم کند. توان را برای رسیدن به آن امر عظیمی که سلطه جهانی است
به خصوص با وعده ظهوری که ما داریم که سلطه توحید است بر عالم وجود و همه استعدادها در آن نظام میخواهد به فعلیت برسد این خیلی به ما قدرت و انرژی میدهد. لذا اگر یک موقع میبینیم انرژیها و توانهایمان کم است، باید یک تجدید نظری در شناخت هدف داشته باشیم تا انگیزههایمان کامل بشود. هرچقدر جریان ظهور و وعدههای الهی در رابطه با ظهور قویتر در وجودمان شکل بگیرد، انتظار فرج هر لحظه برایمان باشد، قدرتمندیمان بیشتر است. غیر از اینکه یک افق روشن در آینده برای هر امتی در کار باشد از بشارتها و وعدههای عظیمی است که در تمام افعال انسان اثر میگذارد، غیر از آن این وعده و بشارت به عنوان یک حقیقت پایان ناپذیری که سلطه جهانی است را به دنبال خواهد داشت.
یکی از نکات مهمی که در تفسیر این سوره از ابتدا دخیل است و این مژده فتح مبین برای این سوره با این تابلو عظیم واقع شده است این است که افق نگاه مومنین را از ابتدا میخواهد تغییر بدهد. و این نگاه را ببرد به سمتی که این دین جهانی است، و غلبه آغازش از امروز شروع شده است و این پایان کار نیست، بلکه این دین از این به بعد روز به روز رو به گسترش است.
اینکه هر فعلی از انسان مرتبط با این نگاه انجام بشود یا با این نگاهی که انسان این فعل را انجام میدهد برای افق محدود خیلی متفاوت میشود. یعنی قدمی که من بردارم برای اینکه این دینی که میخواهد فراگیر بشود، همه بشریت را نجات بدهد و خدا وعده نصرت و غالب بودن این دین را به ما داده است، در هر فعلی از افعال ما و نفسی که ما میکشیم آن نفس را تغییر میدهد و آن فعل را ماهیة متفاوت میکند. این نگاهی که در دین ما به خصوص در این سوره به او اشاره قوی دارد دو اثر دارد. یک اثرش در این است که مومن استحکام قوی پیدا میکند در کارش و هیچ چیزی متزلزلش نمیکند. چون نگاهش به این است که تا آن نهایت جزء روزی او برای غلبه ایمانی است و آن را هدف گرفته نه اهداف کوچک را، و خستگی ناپذیر میشود. وقتی کسی قصدش رسیدن به یک مسیر بسیار دور است، مسیرهای نزدیک او را خسته نمیکند. اگر من از تهران بخواهم بروم مشهد، نیشابور ممکن است احساس خستگی بکنم. اما اگر از تهران بخواهم بیایم به قم، نزدیک علی آباد که حدود 20-30 کیلومتر مانده به قم خسته میشوم. چرا همین کسی که به قم میآید وقتی 100 کیلومتر میآید خسته میشود، ولی کسی که مشهد میرود 800 کیلومتر که میرود خسته میشود؟ چرا؟ چون افق نگاهش را بالاتر قرار داده است.
حالا اگر افق نگاه غلبه ایمانی توحیدی بر همه عالم باشد، قطعا هیچ کدام از مقاصد کمتر از این برای او خسته کننده نیست. نهایت کاری نیست که احساس بکند دیگر توانش را به آن اندازه تقسیم کند. توان را برای رسیدن به آن امر عظیمی که سلطه جهانی است
به خصوص با وعده ظهوری که ما داریم که سلطه توحید است بر عالم وجود و همه استعدادها در آن نظام میخواهد به فعلیت برسد این خیلی به ما قدرت و انرژی میدهد. لذا اگر یک موقع میبینیم انرژیها و توانهایمان کم است، باید یک تجدید نظری در شناخت هدف داشته باشیم تا انگیزههایمان کامل بشود. هرچقدر جریان ظهور و وعدههای الهی در رابطه با ظهور قویتر در وجودمان شکل بگیرد، انتظار فرج هر لحظه برایمان باشد، قدرتمندیمان بیشتر است. غیر از اینکه یک افق روشن در آینده برای هر امتی در کار باشد از بشارتها و وعدههای عظیمی است که در تمام افعال انسان اثر میگذارد، غیر از آن این وعده و بشارت به عنوان یک حقیقت پایان ناپذیری که سلطه جهانی است را به دنبال خواهد داشت.
تاکنون نظری ثبت نشده است