display result search
منو
زندگی پس از زندگی - باغ زمزم

زندگی پس از زندگی - باغ زمزم

  • 1 تعداد قطعات
  • 56 دقیقه مدت قطعه
  • 121 دریافت شده
قسمت بیست و نهم از سری دوم برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: آقای مهدی اسفندیاری

«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب می‌شوند.

در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای مهدی اسفندیاری را می شنویم:
رفتن به حیاط در زیر بارش برف و لیزخوردن روی برف و با پشت سر زمین خوردن
حاضر شدن روح پدر در لحظه زمین خوردن وکمک برای بلند شدن از زمین
احساس سبکی و حاضر شدن در قبرستان روستا بهمراه روح پدر
مشاهده همه مردگان روستا روی قبرهایشان با سه حال مختلف: برخی به لحاظ لباس و قیافه بسیار زیبا بودند و برخی معمولی اما برخی هم سیاه و در حال سوختن بودند
رفتن بالای یک قبر آماده و نهیبی از داخل قبر که آیا نماز می خواندی؟
عجز از پاسخ دادن به آن نهیب از شدت ترس و دیدن دستی که از داخل قبر بیرون آمد و از قسمت سینه نامه ای مکتوب بیرون کشید که نامه اعمال بود
با آگاهی از اعمال گذشته، آن صدا بصورت نرم و ملایم درآمد که تو نماز می خواندی اما این دو رکعتی ها چیست؟ و اشاره اش به نمازهای نافله و مستحبی بود که به نیت شهدا و اموات خوانده شده بودند
آن صدا خطاب کرد که همین دو رکعت نمازها باعث شد تو بتوانی دوباره به دنیا برگردی
زمانی که برگشتن به این دنیا قطعی شد برخی اموات که بالای سر قبرشان نشسته بودند درخواست هایی مطرح و پیغام هایی برای خانواده هایشان دادند از جمله مردی که تازه بر اثر تصادف از دنیا رفته بود و گفت وقتی برگشتی به خانواده ام بگو سر قبر من اینقدر گریه و زاری نکنید من سرم درد می گیرد. اگر می خواهید به آرامش برسم برایم قرآن بخوانید
ایستادن در کنار قبرستان بعد از تمام شدن سفارشات اموات و تماشای نمازجماعت دو گروهی که لباسی زیبا و یا معمولی داشتند و جالب تر آنکه پیش نمازشان نوجوانی 15 ساله بود
فرش زیر پای آنها در موقع نماز همچون موج آب در حرکت و درخشان بود
سوال از پدر در مورد چگونگی مرگ او که در باغی که کار می کرد به قتل رسیده بود و حاضر شدن با روح پدر در صحنه قتل و دیدن جسد پدر و آگاهی از چگونگی مرگ پدر
بخشش قاتل پدر و دوستی دو خانواده قاتل و مقتول در روستا که موجب تعجب همه اهالی روستا بود
سوال از روح پدر بابت خشکسالی و نداشتن آب برای باغ انجیر و توضیح پدر و نشان دادن محلی از باغ که درخت های وقفی در آنجا قرار دارد و تاکید پدر بر اینکه همین جا را چاه بکنید تا به آب برسید
ابراز نگرانی و درددل با روح پدر بابت لکنت زبان شدید خواهرزاده چهارساله و در یک لحظه مشاهده هفت سالگی خواهرزاده که به مدرسه می رود و هیچ لکنتی ندارد
مشاهده کوهی که دود و آتش از آن بلند بود و صحنه دلخراشی را تداعی می کرد و توضیح روح پدر مبنی بر اینکه عده ای که برای بدست آوردن عسل کوهی مبادرت به سوزاندن کندوهای زنبورهای آن کوه کرده بودند اینک در همان کوه در حال عذاب هستند
موقع برگشتن به دنیا روح پدر و تعدادی از اموات فامیل از قبرستان تا جلوی درب منزل به مشایعت آمدند

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 56:10

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی