قسمت بیستم از سری دوم برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: آقای محمود شاهی
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب میشوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای محمود شاهی را می شنویم:
سقوط در رودخانه در 10 سالگی و تجربه کوتاه خروج موقت روح از بدن
اعزام به سوریه برای نبرد با داعش و شرکت در عملیات آزادسازی خان طومان
انفجار یک موشک و جدا شدن موقت روح از بدن و دیدن صحنه از بالا
متوجه تغییر نور محیط شدن و احساس سبکی و شعف
مشاهده مجدد صحنه انفجار قبلی با دور آهسته
نگرانی برای وضعیت رزمنده ها و مشاهده وضعیت توپخانه خودی در مسافت چند کیلومتر عقب تر از خط مقدم
مشاهده نیروهای تروریستی داعش و آگاهی از اضافه شدن نیروی کمکی به آنها
ترس از گم کردن جسد و ماندن در بالای سر جسم و توجه به اوضاع درگیری
مرور اتفاقات زندگی بصورت کامل و جزئی اما در زمانی بسیار کوتاه که بعد از به هوش آمدن سبب سفید شدن موهای سر شد
مشاهده حق الناس های ریز و درشتی که در مرور زندگی نشان دادند و حس شرمندگی و ناراحتی بسیار زیادی بدنبال داشت
شنیدن ندایی که سوال کرد آیا حاضری جانت را بدهی و بهشت را در عوض بگیری و در همان لحظه به یاد همسر و زندگی دنیا افتادن و در یک آن برگشتن به جسم
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب میشوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای محمود شاهی را می شنویم:
سقوط در رودخانه در 10 سالگی و تجربه کوتاه خروج موقت روح از بدن
اعزام به سوریه برای نبرد با داعش و شرکت در عملیات آزادسازی خان طومان
انفجار یک موشک و جدا شدن موقت روح از بدن و دیدن صحنه از بالا
متوجه تغییر نور محیط شدن و احساس سبکی و شعف
مشاهده مجدد صحنه انفجار قبلی با دور آهسته
نگرانی برای وضعیت رزمنده ها و مشاهده وضعیت توپخانه خودی در مسافت چند کیلومتر عقب تر از خط مقدم
مشاهده نیروهای تروریستی داعش و آگاهی از اضافه شدن نیروی کمکی به آنها
ترس از گم کردن جسد و ماندن در بالای سر جسم و توجه به اوضاع درگیری
مرور اتفاقات زندگی بصورت کامل و جزئی اما در زمانی بسیار کوتاه که بعد از به هوش آمدن سبب سفید شدن موهای سر شد
مشاهده حق الناس های ریز و درشتی که در مرور زندگی نشان دادند و حس شرمندگی و ناراحتی بسیار زیادی بدنبال داشت
شنیدن ندایی که سوال کرد آیا حاضری جانت را بدهی و بهشت را در عوض بگیری و در همان لحظه به یاد همسر و زندگی دنیا افتادن و در یک آن برگشتن به جسم
تاکنون نظری ثبت نشده است