display result search
- 1381
- 1000
- 1000
- 1000
زندگی پس از زندگی - به خدا می سپارمت
قسمت بیست و ششم از سری دوم برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: آقای بهروز عظیمی
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب می‌شوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای بهروز عظیمی را می شنویم:
سقوط از ارتفاع و انتقال به بیمارستان و بیهوشی در اتاق عمل
خارج شدن موقت روح از بدن و دیدن وقایع عمل جراحی و مشاهده کادر پزشکی بدون روپوش و ماسک ولی با جزئیات کاملی از سلسله اعصاب و رگ های بدن هر کدام
احساس اینکه کسی با زور و فشار یقه ات را می کشد و با خود می برد و رفتن به درون تونلی روشن و طولانی و مشاهده ظلمات بیرون از تونل
وارد شدن به محیطی نورانی و آرام بخش و عوض شدن ناگهانی فضا و مشاهده میزی که چهار نفر پشت آن حضور داشتند و دیدن یکنفر که از انتهای میز جلو آمد و بقدری وحشتناک و زشت بود که قابل تصور نیست و هیبتی درنده تر از گرگ داشت
آن موجود گرگ مانند دارای پشم های سیاه و دندان های دراز و سم های بزرگی بود که با مشاهده او از شدت ترس تمام موهای بدن سفید شدند
آگاهی از اینکه این موجود زشت و ترسناک از اعمال خودت ساخته شده
آن گرگ وحشتناک فقط یک سوال پرسید و آن اینکه چرا با همسرت اینقدر بداخلاق بودی؟
زاری و شیون و التماس فراوان برای بازگشت به دنیا و بی اثر بودن التماس ها در برابر آن موجود وحشتناک
عوض شدن ناگهانی محیط و بازگشت به همان تونل نورانی بهمراه آن گرگ وحشتناک و دادن این پیام که به تو اجازه داده شد که برگردی و بازگشت به جسم
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب می‌شوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای بهروز عظیمی را می شنویم:
سقوط از ارتفاع و انتقال به بیمارستان و بیهوشی در اتاق عمل
خارج شدن موقت روح از بدن و دیدن وقایع عمل جراحی و مشاهده کادر پزشکی بدون روپوش و ماسک ولی با جزئیات کاملی از سلسله اعصاب و رگ های بدن هر کدام
احساس اینکه کسی با زور و فشار یقه ات را می کشد و با خود می برد و رفتن به درون تونلی روشن و طولانی و مشاهده ظلمات بیرون از تونل
وارد شدن به محیطی نورانی و آرام بخش و عوض شدن ناگهانی فضا و مشاهده میزی که چهار نفر پشت آن حضور داشتند و دیدن یکنفر که از انتهای میز جلو آمد و بقدری وحشتناک و زشت بود که قابل تصور نیست و هیبتی درنده تر از گرگ داشت
آن موجود گرگ مانند دارای پشم های سیاه و دندان های دراز و سم های بزرگی بود که با مشاهده او از شدت ترس تمام موهای بدن سفید شدند
آگاهی از اینکه این موجود زشت و ترسناک از اعمال خودت ساخته شده
آن گرگ وحشتناک فقط یک سوال پرسید و آن اینکه چرا با همسرت اینقدر بداخلاق بودی؟
زاری و شیون و التماس فراوان برای بازگشت به دنیا و بی اثر بودن التماس ها در برابر آن موجود وحشتناک
عوض شدن ناگهانی محیط و بازگشت به همان تونل نورانی بهمراه آن گرگ وحشتناک و دادن این پیام که به تو اجازه داده شد که برگردی و بازگشت به جسم
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
تاکنون نظری ثبت نشده است