قسمت بیست و یکم از سری دوم برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: خانم فاطمه نعمت الهی
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب میشوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ خانم فاطمه نعمت الهی را می شنویم:
جهل نسبت به مسائل دینی و روحیه دین گریزی در دوران دبیرستان تا دانشگاه و اختلاف عقیده با خانواده
تجربه دو سفر با فاصله به عتبات عالیات و بوجود آمدن تغییراتی در رفتار و اخلاق
ماجرای عفونت و پارگی کیسه صفرا و بستری شدن در بیمارستان
مشکل تنفسی در شب دوم بعد از عمل جراحی و خروج موقت روح از بدن
تاریک شدن محیط و متوجه منبع تاریکی در کنار پرده جلوی پنجره شدن که مربوط به یک جوان بسیار بدقیافه و غضبناک بود و درک این مطلب که او همان اعمال توست که با تو همراه خواهد شد
آن موجود زشت و عصبانی سوال کرد که می خواهی تو را از سمت پنجره ببرم یا آن در و نگاه به دری که ظلمانی بود و پنجره ای که نوری شبیه مهتاب پشت آن بود
نداشتن چاره در برابر آن موجود عصبانی و انتخاب نور کنار پنجره که ناگهان آن موجود عصبانی بهمراه تاریکی محو شدند و روح از بالا تا نزدیک جسم پایین آمد
حضور یک وجود نورانی و مقدس از ائمه معصومین(ع) در کنار جسم و نگاه به کاغذهایی سفید بر روی میز پایین تخت و مرور اعمال خوب و بد زندگی و حس خجالت و شرمساری بی نهایت در محضر آن وجود نورانی
بازگشت به دنیا با نظر آن وجود نورانی و عادی شدن شرایط اتاق و برگشتن دردهای بعد از عمل
تصمیم به جبران اشتباهات گذشته و خواندن بیش از 20 سال نماز قضا
«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب میشوند.
در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ خانم فاطمه نعمت الهی را می شنویم:
جهل نسبت به مسائل دینی و روحیه دین گریزی در دوران دبیرستان تا دانشگاه و اختلاف عقیده با خانواده
تجربه دو سفر با فاصله به عتبات عالیات و بوجود آمدن تغییراتی در رفتار و اخلاق
ماجرای عفونت و پارگی کیسه صفرا و بستری شدن در بیمارستان
مشکل تنفسی در شب دوم بعد از عمل جراحی و خروج موقت روح از بدن
تاریک شدن محیط و متوجه منبع تاریکی در کنار پرده جلوی پنجره شدن که مربوط به یک جوان بسیار بدقیافه و غضبناک بود و درک این مطلب که او همان اعمال توست که با تو همراه خواهد شد
آن موجود زشت و عصبانی سوال کرد که می خواهی تو را از سمت پنجره ببرم یا آن در و نگاه به دری که ظلمانی بود و پنجره ای که نوری شبیه مهتاب پشت آن بود
نداشتن چاره در برابر آن موجود عصبانی و انتخاب نور کنار پنجره که ناگهان آن موجود عصبانی بهمراه تاریکی محو شدند و روح از بالا تا نزدیک جسم پایین آمد
حضور یک وجود نورانی و مقدس از ائمه معصومین(ع) در کنار جسم و نگاه به کاغذهایی سفید بر روی میز پایین تخت و مرور اعمال خوب و بد زندگی و حس خجالت و شرمساری بی نهایت در محضر آن وجود نورانی
بازگشت به دنیا با نظر آن وجود نورانی و عادی شدن شرایط اتاق و برگشتن دردهای بعد از عمل
تصمیم به جبران اشتباهات گذشته و خواندن بیش از 20 سال نماز قضا
تاکنون نظری ثبت نشده است