- 34
- 1000
- 1000
- 1000
نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی، جلسه سی ام
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی»، جلسه سی ام: شهادت، سال 1402
ما در تجربه نیم قرن اخیر در ایران اسلامی، حالا کسانی که سن آنها بیشتر است، بیشتر این را شخصاً تجربه کردهاند. جوانترها هم خیلی عجیب است. این را قشنگ به سهولت میتوانند تجربه کنند و ما در جوانها این تجربه را میبینیم. محبوبیت شهداء است. شهداء عجیب در دلها محبوب میشوند. به دل مینشینند. این یک احساس خوبی است که مردم نسبت به شهداء پیدا میکنند. هر کسی نسبت به شهداء این علاقه را پیدا میکند باید به او تبریک گفت چون از یک صفای باطنی برخوردار هست و شهید نیز از خودش گذشته است، رفته، عنانیتی دیگر ندارد و جان خود را فدای مردم کرده است. اگر کسی کوچکترین تکبری باز نسبت به شهداء داشته باشد، قلب او یک قلب نابودی است. اصلاً دیگر معلوم نیست که این قلب دیگر قابل بازگشتن باشد یا نه. چون در روایت میفرماید تا یک ذره نور در قلب هست، هر چند همه قلب را سیاهی گرفته باشد، باز امید برای آن قلب وجود دارد. وقتی یک ذره نور هم نباشد دیگر از آن قلب باید ناامید شد. ما به صورت شخصی از کسی ناامید نمیشویم ولی به طور کلی داریم بحث آن را مطرح میکنیم. ممکن است یک کسی لجش گرفته باشد، به هم ریخته باشد، از یک حزباللهی بدش بیاید. ممکن است فعلاً دچار یک ناراحتی روحی هست با شهید اظهار محبت نکند ولی به طور کلی داریم قاعده آن را میگوییم. و اگر بنا باشد یک ذره نور در قلب کسی باشد، حتماً این نور خودش را در محبت به سیدالشهداء و در محبت نسبت به شهیدان نشان میدهد. شهیدان خیلی انسان را نسبت به خودشان متواضع میکنند و تکبر را در انسان خیلی از بین میبرند. کسی به شهید هم تکبر کند ببین او دیگر چه کسی است. شهداء به عنوان یکی از برجستهترین افراد محبوب در عالم باید موضوعشان مورد بررسی قرار بگیرد. ما در این جلسات سعی میکنیم برخی نگاههای سطحی نسبت به مفاهیم دینی را اصلاح کنیم یا نگاه عمیقتری داشته باشیم. حداقل نگاه متفاوتی داشته باشیم. بازنگری کنیم، بازتعریف کنیم. اگر اجازه بدهید من این جلسه به شهادت بپردازم. شهادتی که شهداء آن را در آغوش میگیرند، لباس شهادت را مینوشند. حالا واقعاً دفاع مقدس بحث بود شربت شهادت را مینوشند. و کمی در مورد این شهادت صحبت کنیم. شهادتی که خداوند متعال در قرآن کریم در مورد آن صحبت میکند. در روایات هست. دو سه ابهام بزرگ در مورد شهادت هست یا دو سه برداشت غلط درباره شهادت که آنها را در این جلسه اصلاح میکنیم. نکته اول درباره زمان شهادت یک انسان هست. واقعاً اگر کسی شهید نشود میمیرد. این را باور کنیم. کما اینکه اگر کسی تصادف نکند، به مرگ دیگری از دنیا خواهد رفت. معنای این حرف این نیست که عوامل هیچ تأثیری ندارند. عوامل تأثیر دارند. نوع مرگ را عوامل مشخص میکنند. بیماری، تصادف، شهادت، زمان شهادت را خدا تعیین میکند، ما انسانها نقشی داریم نه نقش صد درصد در تعیین عوامل مرگ خودمان.
ما در تجربه نیم قرن اخیر در ایران اسلامی، حالا کسانی که سن آنها بیشتر است، بیشتر این را شخصاً تجربه کردهاند. جوانترها هم خیلی عجیب است. این را قشنگ به سهولت میتوانند تجربه کنند و ما در جوانها این تجربه را میبینیم. محبوبیت شهداء است. شهداء عجیب در دلها محبوب میشوند. به دل مینشینند. این یک احساس خوبی است که مردم نسبت به شهداء پیدا میکنند. هر کسی نسبت به شهداء این علاقه را پیدا میکند باید به او تبریک گفت چون از یک صفای باطنی برخوردار هست و شهید نیز از خودش گذشته است، رفته، عنانیتی دیگر ندارد و جان خود را فدای مردم کرده است. اگر کسی کوچکترین تکبری باز نسبت به شهداء داشته باشد، قلب او یک قلب نابودی است. اصلاً دیگر معلوم نیست که این قلب دیگر قابل بازگشتن باشد یا نه. چون در روایت میفرماید تا یک ذره نور در قلب هست، هر چند همه قلب را سیاهی گرفته باشد، باز امید برای آن قلب وجود دارد. وقتی یک ذره نور هم نباشد دیگر از آن قلب باید ناامید شد. ما به صورت شخصی از کسی ناامید نمیشویم ولی به طور کلی داریم بحث آن را مطرح میکنیم. ممکن است یک کسی لجش گرفته باشد، به هم ریخته باشد، از یک حزباللهی بدش بیاید. ممکن است فعلاً دچار یک ناراحتی روحی هست با شهید اظهار محبت نکند ولی به طور کلی داریم قاعده آن را میگوییم. و اگر بنا باشد یک ذره نور در قلب کسی باشد، حتماً این نور خودش را در محبت به سیدالشهداء و در محبت نسبت به شهیدان نشان میدهد. شهیدان خیلی انسان را نسبت به خودشان متواضع میکنند و تکبر را در انسان خیلی از بین میبرند. کسی به شهید هم تکبر کند ببین او دیگر چه کسی است. شهداء به عنوان یکی از برجستهترین افراد محبوب در عالم باید موضوعشان مورد بررسی قرار بگیرد. ما در این جلسات سعی میکنیم برخی نگاههای سطحی نسبت به مفاهیم دینی را اصلاح کنیم یا نگاه عمیقتری داشته باشیم. حداقل نگاه متفاوتی داشته باشیم. بازنگری کنیم، بازتعریف کنیم. اگر اجازه بدهید من این جلسه به شهادت بپردازم. شهادتی که شهداء آن را در آغوش میگیرند، لباس شهادت را مینوشند. حالا واقعاً دفاع مقدس بحث بود شربت شهادت را مینوشند. و کمی در مورد این شهادت صحبت کنیم. شهادتی که خداوند متعال در قرآن کریم در مورد آن صحبت میکند. در روایات هست. دو سه ابهام بزرگ در مورد شهادت هست یا دو سه برداشت غلط درباره شهادت که آنها را در این جلسه اصلاح میکنیم. نکته اول درباره زمان شهادت یک انسان هست. واقعاً اگر کسی شهید نشود میمیرد. این را باور کنیم. کما اینکه اگر کسی تصادف نکند، به مرگ دیگری از دنیا خواهد رفت. معنای این حرف این نیست که عوامل هیچ تأثیری ندارند. عوامل تأثیر دارند. نوع مرگ را عوامل مشخص میکنند. بیماری، تصادف، شهادت، زمان شهادت را خدا تعیین میکند، ما انسانها نقشی داریم نه نقش صد درصد در تعیین عوامل مرگ خودمان.
تاکنون نظری ثبت نشده است