display result search
سخنرانی از آیت الله محمد تقی مصباح یزدی با موضوع «فضای مجازی و گام دوم انقلاب»، سال 1398
امروز دشمنان با استفاده از رسانه‌ها و بخصوص فضای مجازی دائما در حال شبهه پراکنی علیه انقلاب و اسلام هستند؛ به عبارتی فضای مجازی آخرین ابزار و حربه دشمنانی است که در عرصه های مختلف نظامی و فتنه انگیزی در نظام اسلامی به بن بست خورده اند.
بسیاری از اختراعات و حتی رسانه های سنتی مانند رادیو و تلویزیون ابتدا با ابتکار بیگانگان ساخته شده و در اختیار دشمن بود؛ اما با تدبیرهای الهی – مخصوصا بعد از انقلاب- بسیاری از آنها در خدمت نظام و اسلام قرار گرفت؛ از طریق آن ها تبلیغ هایی کارآمد برای اسلام شد که بنده شخصا آثار آن را در شرقی ترین کشورهای عالم تا غربی ترین آن ها دیده ام. لذا آنچه که دشمنان مخترع و مبتکر آن بوده اند می تواند در مسیر صحیح قرار بگیرد؛ و باید فضای مجازی به فرصتی برای ترویج معارف ناب اسلام و انقلاب قرار گرفته و به ابزاری برای تقویت نظام تبدیل شود.
طبق فرمایش خداوند سیئات می توانند به حسنات تبدیل شوند و تهدیدها، تبدیل به فرصت شوند.
یکی از مشکلات جدی که هر روز نیز عیان تر می شود این است که برخی از مسئولین کشور گرایش هایی دارند که با اسلام و انقلاب سازگار نیست؛ فارغ از این که علت این گرایش، جهل، تبلیغات دشمنان، تأثیرپذیری از دروسی که در غرب خوانده اند و یا معاشرت با برخی افراد و‌در هر صورت ناشی از ضعف نفس آنهاست، این واقعیت در جامعه وجود دارد و متإسفانه بساری از مسئولین اعتقادی به ولایت فقیه و دخالت دین در عرصه اجتماعی و سیاسی ندارد و حتی اگر گاهی طرفداری هم می کنند، به خاطر برخی مصالح و جو عمومی جامعه است.
جدی ترین وظیفه روحانیت در حال حاضر تبیین مبانی اسلام و نظام اسلامی است؛ اما متأسفانه بعد از گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب، هنوز نهاد حوزه علمیه به خوبی به این وظیفه خود پی نبرده است و یا حداقل کار چندانی نمی شود؛ متأسفانه در همین حوزه های علمیه کسانی هستند که اصلا حکومت و نظام اسلامی را قبول ندارند و یا اگر دارند میگ ویند فقط مختص به معصومین‌علیه‌السلام هست و نهایتا اگر فقیهی، ولایتی داشته باشد مربوط به امور اضطراری محدودی است و نه اداره یک جامعه! این در حالی است که امام (ره) در نجف ضرورت این مسأله را درک کرد و ولایت فقیه را مطرح کرده و به تبیین آن پرداخت و آن را به عنوان یکی از مسائل فقهی که حتی رعایتش از نماز هم واجبتر است، پایه ریزی کرد. این کاری بود که فقط از عهده مردی مانند امام (ره) بر می آمد؛ بر اساس آن نیز حرکتی شروع کرد که در عالم نظیر نداشت و البته خداوند نیز چنان او را یاری کرد که چنین نصرت الهی ای کم نظیر بود. خداوند به یک استاد عادی حوزه که از شهرت فراری بود و مال و امکانات و حزب و طرفدارانی نداشت، چنان عزت بخشید که به اول فرد عالم انسانی تبدیل شد و حتی دشمنانش نیز در برابر او خضوع داشتند!
امروز اولین وظیفه انحصاری روحانیت این است که به تقویت پایه های مبانی نظام اسلامی بپردازند و آن را ترویج کنند به گونه ای که شبهات دشمنان نتواند، آن را متزلزل کند.
از سوی دیگر دشمن ممکن است از ضعف های اعتقادی مسئولین استفاده کند؛ کما این که برخی از مسئولین ته دلشان این است و اعتقاد دارند که ما در مقابل آمریکا نمی توانیم، کاری کنیم، چرا که چیزی نداریم که بتوانیم جلوی آن ها بایستیم، حال اگر با جمهوری خواهان نتوانستیم کنار بیاییم، باید برنامه ریزی کنیم برای دو سال بعد که دموکرات ها سرکار می آیند و با آن ها کنار بیاییم!
تبیین علمی معارف و مبانی اسلامی تا زمانی که مسئولین آن را باور نداشته باشند و این تفکرات را متحجرانه بدانند که به درد اداره جامعه نمی خورد، بی نتیجه و ابتر است، لذا برای تحقق آن نیز نیروی پای کار می خواهد، باید با استمداد از اولیای الهی سعی کنیم کسانی سرکار بیایند که به این تفکر باور و اعتقاد داشته باشند. این چیزی فراتر از کار علمی و مدرسه ای است، بلکه کار میدانی و عملی است، باید در جامعه به روشنگری پرداخت و شاخصه ها و ریشه مشکلات را بیان کرد تا مردم کسانی را انتخاب کنند که تفکر صحیحی داشته باشند. باید بر عمق تحقیقات و کارهای علمی خود بیفزاییم و در جامعه نیز از تهمت و ناسزا نهراسیم تا بتوانیم وظیفه خود را به انجام برسانیم.
امروز دشمنان با استفاده از رسانه‌ها و بخصوص فضای مجازی دائما در حال شبهه پراکنی علیه انقلاب و اسلام هستند؛ به عبارتی فضای مجازی آخرین ابزار و حربه دشمنانی است که در عرصه های مختلف نظامی و فتنه انگیزی در نظام اسلامی به بن بست خورده اند.
بسیاری از اختراعات و حتی رسانه های سنتی مانند رادیو و تلویزیون ابتدا با ابتکار بیگانگان ساخته شده و در اختیار دشمن بود؛ اما با تدبیرهای الهی – مخصوصا بعد از انقلاب- بسیاری از آنها در خدمت نظام و اسلام قرار گرفت؛ از طریق آن ها تبلیغ هایی کارآمد برای اسلام شد که بنده شخصا آثار آن را در شرقی ترین کشورهای عالم تا غربی ترین آن ها دیده ام. لذا آنچه که دشمنان مخترع و مبتکر آن بوده اند می تواند در مسیر صحیح قرار بگیرد؛ و باید فضای مجازی به فرصتی برای ترویج معارف ناب اسلام و انقلاب قرار گرفته و به ابزاری برای تقویت نظام تبدیل شود.
طبق فرمایش خداوند سیئات می توانند به حسنات تبدیل شوند و تهدیدها، تبدیل به فرصت شوند.
یکی از مشکلات جدی که هر روز نیز عیان تر می شود این است که برخی از مسئولین کشور گرایش هایی دارند که با اسلام و انقلاب سازگار نیست؛ فارغ از این که علت این گرایش، جهل، تبلیغات دشمنان، تأثیرپذیری از دروسی که در غرب خوانده اند و یا معاشرت با برخی افراد و‌در هر صورت ناشی از ضعف نفس آنهاست، این واقعیت در جامعه وجود دارد و متإسفانه بساری از مسئولین اعتقادی به ولایت فقیه و دخالت دین در عرصه اجتماعی و سیاسی ندارد و حتی اگر گاهی طرفداری هم می کنند، به خاطر برخی مصالح و جو عمومی جامعه است.
جدی ترین وظیفه روحانیت در حال حاضر تبیین مبانی اسلام و نظام اسلامی است؛ اما متأسفانه بعد از گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب، هنوز نهاد حوزه علمیه به خوبی به این وظیفه خود پی نبرده است و یا حداقل کار چندانی نمی شود؛ متأسفانه در همین حوزه های علمیه کسانی هستند که اصلا حکومت و نظام اسلامی را قبول ندارند و یا اگر دارند میگ ویند فقط مختص به معصومین‌علیه‌السلام هست و نهایتا اگر فقیهی، ولایتی داشته باشد مربوط به امور اضطراری محدودی است و نه اداره یک جامعه! این در حالی است که امام (ره) در نجف ضرورت این مسأله را درک کرد و ولایت فقیه را مطرح کرده و به تبیین آن پرداخت و آن را به عنوان یکی از مسائل فقهی که حتی رعایتش از نماز هم واجبتر است، پایه ریزی کرد. این کاری بود که فقط از عهده مردی مانند امام (ره) بر می آمد؛ بر اساس آن نیز حرکتی شروع کرد که در عالم نظیر نداشت و البته خداوند نیز چنان او را یاری کرد که چنین نصرت الهی ای کم نظیر بود. خداوند به یک استاد عادی حوزه که از شهرت فراری بود و مال و امکانات و حزب و طرفدارانی نداشت، چنان عزت بخشید که به اول فرد عالم انسانی تبدیل شد و حتی دشمنانش نیز در برابر او خضوع داشتند!
امروز اولین وظیفه انحصاری روحانیت این است که به تقویت پایه های مبانی نظام اسلامی بپردازند و آن را ترویج کنند به گونه ای که شبهات دشمنان نتواند، آن را متزلزل کند.
از سوی دیگر دشمن ممکن است از ضعف های اعتقادی مسئولین استفاده کند؛ کما این که برخی از مسئولین ته دلشان این است و اعتقاد دارند که ما در مقابل آمریکا نمی توانیم، کاری کنیم، چرا که چیزی نداریم که بتوانیم جلوی آن ها بایستیم، حال اگر با جمهوری خواهان نتوانستیم کنار بیاییم، باید برنامه ریزی کنیم برای دو سال بعد که دموکرات ها سرکار می آیند و با آن ها کنار بیاییم!
تبیین علمی معارف و مبانی اسلامی تا زمانی که مسئولین آن را باور نداشته باشند و این تفکرات را متحجرانه بدانند که به درد اداره جامعه نمی خورد، بی نتیجه و ابتر است، لذا برای تحقق آن نیز نیروی پای کار می خواهد، باید با استمداد از اولیای الهی سعی کنیم کسانی سرکار بیایند که به این تفکر باور و اعتقاد داشته باشند. این چیزی فراتر از کار علمی و مدرسه ای است، بلکه کار میدانی و عملی است، باید در جامعه به روشنگری پرداخت و شاخصه ها و ریشه مشکلات را بیان کرد تا مردم کسانی را انتخاب کنند که تفکر صحیحی داشته باشند. باید بر عمق تحقیقات و کارهای علمی خود بیفزاییم و در جامعه نیز از تهمت و ناسزا نهراسیم تا بتوانیم وظیفه خود را به انجام برسانیم.
کاربر مهمان
کاربر مهمان