- 51
- 1000
- 1000
- 1000
تحلیلی روانشناختی از تحولات صدر اسلام، 10
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «تحلیلی روانشناختی از تحولات صدر اسلام»، جلسه دهم: دنیا؛ مطلوب و مذموم، سال 1394
در جلسات پیشین، با استفاده از قرآن کریم و فرمایشات امیرمؤمنان در نهجالبلاغه، به این نتیجه رسیدیم که هوای نفس، دنیا، و شیطان سه عامل انحراف و سقوط انساناند. چند جلسه درباره هوای نفس صحبت کردیم، و از این جلسه میخواهیم درباره دنیا صحبت کنیم.
در زبان فارسی واژه دنیا را تقریبا مرادف جهان به کار میبریم و گاهی حتی از تعبیر دنیای حیوانات، دنیای وحوش و دنیای پرندگان نیز استفاده میکنیم؛ یعنی وجه جامعی برای مجموعهای از مخلوقات در نظر میگیریم و برای آن واژه دنیا را بهکار میبریم. ولی این یک معنای بدوی است که این کلمه در زبان فارسی پیدا کرده است و در زبان عربی اینگونه استعمال نمیشود.
اصل این کلمه صفتی برای حیات است. استعمالات این کلمه در قرآن نیز به صورت صفت و موصوف و با تعبیر «الحیاة الدنیا» در مقابل «الحیاة الاخرة» است. این دو مفهوم متضایف هستند و با توجه به یکی، معنای دیگری نیز روشن میشود. زندگی دنیا یعنی زندگی نزدیکتر. دنیا از دنوّ و مونث ادنی است، و ادنی دو استعمال دارد: گاهی از دنوّ به معنای نزدیک گرفته میشود، و گاهی از دنائت به معنای پستی. گاهی علمای اخلاق به مناسبت بحثشان دنیا را به معنای دنائت میگیرند، ولی در لغت عرب و استعمالات قرآنی، دنیا در مقابل آخرت است و این دو با توجه به هم معنایشان معلوم میشود؛ آخرت یعنی پسین، دنیا یعنی پیشین. در مقابل آخرت، گاهی «اولی» نیز ذکر شده است؛ وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى. به هر حال، دنیا صفت برای حیات است. سپس در بسیاری از استعمالات بهخاطر شهرت، موصوف حذف شده و صفت قائممقام آن میشود. در این حالت «الدنیا» به جای «الحیاة الدنیا» به کار میرود و «الاخرة» به جای «الحیاة الاخرة».
حیات انسان دو بخش دارد یک بخش پیشین، یک بخش پسین. بخش پیشین آن را همه میشناسند؛ همین است که در زمانی متولد میشویم، چندی عمر میکنیم و تمام میشود. این حیات پیشین است، اما حیات پسین را همه نمیشناسند. مؤمنان هستند که با اخبار الهی و مخبر صادق باور کردهاند که حیات دیگری هم هست و انسان دوباره زنده میشود. بنابراین در استعمال واژه دنیا مفروض این است که ما بپذیریم حیات انسان دو بخش دارد: یک بخش کوتاه، نقد و نزدیک، و یک بخش طولانی، نهایی و ابدی که فناناپذیر است و هیچ وقت تمام نمیشود.
ملاحظه میفرمایید که خود کلمه دنیا به عنوان بخش نخستین از زندگی انسان، هیچ معنای منفی ندارد. زندگی انسان را میتوان به بخشهایی تقسیم کرد، و بخش اول زندگی بودن عیبی برای آن محسوب نمیشود. بنابراین در واژه الحیاة الدنیا هیچ معنای مذمومی نیست؛ اما در موارد استعمال، غالبا طوری بهکار میرود که به قرینه، معنای منفی و نکوهیده پیدا میکند. بیشتر تعبیرات قرآنی این است که زندگی دنیا شما را نفریبد! مواظب باشید فریب دنیا را نخورید؛ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا. بنابراین بدی دنیا برای این است که انسان فریب آن را بخورد و اگر کسی فریب آن را نخورد، هیچ عیبی ندارد؛ بخشی از زندگی انسان است. اگر بخش اول زندگی نباشد، بخش دومی هم نخواهد بود؛ اما این زندگی طوری است که آدمیزاد فریبش را میخورد، و قرآن هشدار میدهد مواظب باشید فریب نخورید.
در جلسات پیشین، با استفاده از قرآن کریم و فرمایشات امیرمؤمنان در نهجالبلاغه، به این نتیجه رسیدیم که هوای نفس، دنیا، و شیطان سه عامل انحراف و سقوط انساناند. چند جلسه درباره هوای نفس صحبت کردیم، و از این جلسه میخواهیم درباره دنیا صحبت کنیم.
در زبان فارسی واژه دنیا را تقریبا مرادف جهان به کار میبریم و گاهی حتی از تعبیر دنیای حیوانات، دنیای وحوش و دنیای پرندگان نیز استفاده میکنیم؛ یعنی وجه جامعی برای مجموعهای از مخلوقات در نظر میگیریم و برای آن واژه دنیا را بهکار میبریم. ولی این یک معنای بدوی است که این کلمه در زبان فارسی پیدا کرده است و در زبان عربی اینگونه استعمال نمیشود.
اصل این کلمه صفتی برای حیات است. استعمالات این کلمه در قرآن نیز به صورت صفت و موصوف و با تعبیر «الحیاة الدنیا» در مقابل «الحیاة الاخرة» است. این دو مفهوم متضایف هستند و با توجه به یکی، معنای دیگری نیز روشن میشود. زندگی دنیا یعنی زندگی نزدیکتر. دنیا از دنوّ و مونث ادنی است، و ادنی دو استعمال دارد: گاهی از دنوّ به معنای نزدیک گرفته میشود، و گاهی از دنائت به معنای پستی. گاهی علمای اخلاق به مناسبت بحثشان دنیا را به معنای دنائت میگیرند، ولی در لغت عرب و استعمالات قرآنی، دنیا در مقابل آخرت است و این دو با توجه به هم معنایشان معلوم میشود؛ آخرت یعنی پسین، دنیا یعنی پیشین. در مقابل آخرت، گاهی «اولی» نیز ذکر شده است؛ وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى. به هر حال، دنیا صفت برای حیات است. سپس در بسیاری از استعمالات بهخاطر شهرت، موصوف حذف شده و صفت قائممقام آن میشود. در این حالت «الدنیا» به جای «الحیاة الدنیا» به کار میرود و «الاخرة» به جای «الحیاة الاخرة».
حیات انسان دو بخش دارد یک بخش پیشین، یک بخش پسین. بخش پیشین آن را همه میشناسند؛ همین است که در زمانی متولد میشویم، چندی عمر میکنیم و تمام میشود. این حیات پیشین است، اما حیات پسین را همه نمیشناسند. مؤمنان هستند که با اخبار الهی و مخبر صادق باور کردهاند که حیات دیگری هم هست و انسان دوباره زنده میشود. بنابراین در استعمال واژه دنیا مفروض این است که ما بپذیریم حیات انسان دو بخش دارد: یک بخش کوتاه، نقد و نزدیک، و یک بخش طولانی، نهایی و ابدی که فناناپذیر است و هیچ وقت تمام نمیشود.
ملاحظه میفرمایید که خود کلمه دنیا به عنوان بخش نخستین از زندگی انسان، هیچ معنای منفی ندارد. زندگی انسان را میتوان به بخشهایی تقسیم کرد، و بخش اول زندگی بودن عیبی برای آن محسوب نمیشود. بنابراین در واژه الحیاة الدنیا هیچ معنای مذمومی نیست؛ اما در موارد استعمال، غالبا طوری بهکار میرود که به قرینه، معنای منفی و نکوهیده پیدا میکند. بیشتر تعبیرات قرآنی این است که زندگی دنیا شما را نفریبد! مواظب باشید فریب دنیا را نخورید؛ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا. بنابراین بدی دنیا برای این است که انسان فریب آن را بخورد و اگر کسی فریب آن را نخورد، هیچ عیبی ندارد؛ بخشی از زندگی انسان است. اگر بخش اول زندگی نباشد، بخش دومی هم نخواهد بود؛ اما این زندگی طوری است که آدمیزاد فریبش را میخورد، و قرآن هشدار میدهد مواظب باشید فریب نخورید.


تاکنون نظری ثبت نشده است