- 96
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام،2
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلسه 2: استفاده از فرصت ها، سال 1402
نامه 31 خطاب به امام حسن مجتبی است در حقیقت خطاب به ماست. حضرت علی از جنگ صفین که برمیگشتند در منطقهای به نام حاضرین که شهری است در حواشی شام، آنجا اتراق کرده بودند امیرالمومنین از این فرصت استفاده کردند شروع کردند به نوشتن؛ ما نمونههای دیگری داریم که امیرالمومنین آینده را میدیدند و لحاظ کردند مثلا نامه 47 نهج البلاغه داریم که املا است یعنی حضرت علی با دست مبارک خودشان ننوشتند با فرق شکافته در بستر شهادت گفتند آن تعبیر را نگاه کنید که گفتند أُوصِیکُمَا خطاب به امام حسن و امام حسین است شما دو تا را وصیت میکنم وَ جمیع ولدی، و تمام فرزندانم را، وَ أهلی و خانوادهام بعد فرمود وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّه؛ هر کسی که این نامه من به دست او رسید پس اینها آینده تاریخ را به آن توجه داشتند.
نامه 31 میگوید که غصه نخور، اگر تو فرزند علی هم بودی نتیجهاش این بود که این نامه را برایت مینوشت این نامه در اختیار تو دیگر چه بهانهای داری؟ اگر کسی نامه 31 را مبنای زندگی قرار بدهد و عمل کند صد در صد سعادتمند میشود و من میگویم که اگر کسی بخواهد چند چیز را مدام تکرار کند یکی از آنها همین نامه 31 است. نامه 31 نشان میدهد که امیرالمومنین برای تربیت فرزندش وقت قائل شد ارزش قائل شد و با صمیمیت. ما باید بدانیم که فرزندانمان ثروت زندگی ما هستند از نظر مادی ثروت هستند بچه که خوب تربیت نشود وبال خانواده است
لذا همان مستضعف هم میتواند با مشکلات مالی حواسش را جمع کند و بتواند. ما موقع حضور در خانه میتوانیم حضورمان را کیفی کنیم، میتوانیم غصهها را به خانه نیاوریم، میتوانیم با بچههایمان با صمیمیت حرف بزنیم. اگر این دغدغه باشد خدای متعال راه حل را نشان میدهد قبول داریم مشکلات اقتصادی هست ولی شیطان هم زرنگ است بهانهای به زبان ما میدهد، ولی ریشه اصلی این است که اهتمام نداریم.
نامه 31 خطاب به امام حسن مجتبی است در حقیقت خطاب به ماست. حضرت علی از جنگ صفین که برمیگشتند در منطقهای به نام حاضرین که شهری است در حواشی شام، آنجا اتراق کرده بودند امیرالمومنین از این فرصت استفاده کردند شروع کردند به نوشتن؛ ما نمونههای دیگری داریم که امیرالمومنین آینده را میدیدند و لحاظ کردند مثلا نامه 47 نهج البلاغه داریم که املا است یعنی حضرت علی با دست مبارک خودشان ننوشتند با فرق شکافته در بستر شهادت گفتند آن تعبیر را نگاه کنید که گفتند أُوصِیکُمَا خطاب به امام حسن و امام حسین است شما دو تا را وصیت میکنم وَ جمیع ولدی، و تمام فرزندانم را، وَ أهلی و خانوادهام بعد فرمود وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّه؛ هر کسی که این نامه من به دست او رسید پس اینها آینده تاریخ را به آن توجه داشتند.
نامه 31 میگوید که غصه نخور، اگر تو فرزند علی هم بودی نتیجهاش این بود که این نامه را برایت مینوشت این نامه در اختیار تو دیگر چه بهانهای داری؟ اگر کسی نامه 31 را مبنای زندگی قرار بدهد و عمل کند صد در صد سعادتمند میشود و من میگویم که اگر کسی بخواهد چند چیز را مدام تکرار کند یکی از آنها همین نامه 31 است. نامه 31 نشان میدهد که امیرالمومنین برای تربیت فرزندش وقت قائل شد ارزش قائل شد و با صمیمیت. ما باید بدانیم که فرزندانمان ثروت زندگی ما هستند از نظر مادی ثروت هستند بچه که خوب تربیت نشود وبال خانواده است
لذا همان مستضعف هم میتواند با مشکلات مالی حواسش را جمع کند و بتواند. ما موقع حضور در خانه میتوانیم حضورمان را کیفی کنیم، میتوانیم غصهها را به خانه نیاوریم، میتوانیم با بچههایمان با صمیمیت حرف بزنیم. اگر این دغدغه باشد خدای متعال راه حل را نشان میدهد قبول داریم مشکلات اقتصادی هست ولی شیطان هم زرنگ است بهانهای به زبان ما میدهد، ولی ریشه اصلی این است که اهتمام نداریم.
تاکنون نظری ثبت نشده است