- 42
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام، 4
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلسه 4: تبدیل تهدید به فرصت، سال 1402
در ابتدای نامه که امیرالمومنین خودشان را به عنوان یک پدر پیر آگاه با تجربه معرفی میکنند تا اعتماد فرزندشان را جلب بکنند، تا او جدیتر بگیرد موعظهها را و نصیحتها را و او را باور کند و بعد هم خود جوان را به خودش معرفی میکنند تا او را آماده کنند برای حوادثی که این دنیا، دنیای حادثههاست، فرا دنیای فراز و فرودهاست و در واقع توقع فرزندشان را از رفاه پایین بیاورند.
وقتی توقع انسان کم میشود رنج انسان هم کم میشود، رنج و شادی ما یک نسبتی با انتظارات ما دارند، توقعات، وقتی انتظارات و توقعات بالا میرود عالم هم متناسب با توقعات و انتظارات آن خودش را تنظیم نمیکند. عالم روال کار خودش را دارد، تقدیرات و مقدرات روال کار خودش را دارد بعد ما وقتی به آن آرزو و انتظار نمیرسیم رنج میبریم و وقتی تازه برسیم خیلی لذت نمیبریم، میگوییم باید اینگونه میبود. امیرالمومنین انتظار فرزندشان و توقعشان را از رفاه پایین میآورند و او را با واقعیتها آشنا میکنند یکی یکی عرض کردیم نکات را رسیدهایم به اینجا که فرمودند غَرَضِ الاْسْقامِ، سیبل تیر بیماریها هستی. یعنی در حقیقت حضرت دارند یاد میدهند که تو چگونه تهدیدها را تبدیل به فرصت بکنی. بیماری را نمیتوان حذف کرد و آن هست پس تلاش کن تا از این تهدید یک فرصت بسازی. این فرصت چیست؟ یک: معرفت به الطاف خدا و نعمتهای خدا، ما غرق در نعمتیم. مکرر افراد گفتند اگر بیمار نمیشدم متوجه این سلامتی نمیشدم. دوم: مودب و متواضع میشود انسان، واقعاً باد او میخوابد و خالی میشود تکبر را نمیتوان درمان کرد، بسیاری از این افرادی که ثروتهای کلان دارند یا پستهای بالا دارند و ظرفیت نداشتند و ثروت و این پست آنها را سرمست کرد اینها دارند با زبان بیزبانی به خدا میگویند ما نه لایق ثروت بودیم نه ریاست و خدایا تو ما را ادب کن ما زبان خوش حالیمان نمیشود. ادبش چیست؟ اینکه اینها یک مدت بیمار بشوند، یعنی افتاده بشوند و قدر سلامتی را هم میدانند و لذت بیشتری از سلامتی میبرد و به خودش و اطرافیانش غر نمیزند. سوم اینکه بیماری جسمی اگر موجب درمان بیماری روحی شود این بیماری خوب است، چون بیماریهای جسمی مربوط به این 70 سال است که سریع میگذرد، ولی بیماریهای روحی مربوط به ابدیت ماست. یعنی بیماریهای روحی هم دنیای ما را خراب میکند هم ابدیت ما را خراب میکند. بنابراین میتوان از این جهت یک لطف و نعمت و اگر این نگرش باشد که آقا ما دنیا این گونه است بیماری دارد، توقعمان پایین میآید، اگر بیمار شدیم اتفاقی نیفتاده است دیگران هم بیمار میشوند، اصلاً قاعده این عالم است و رنج نمیبریم و اصلاً طبیعی میشود قضیه و افراد افسردگی نمیگیرند و سعی میکنند با این سختی و بیماری کنار بیایند. تربیت خوب آقای شریعتی تربیتی است که فرزند ما مقاوم بار بیاید و آسیب پذیر نباشد، راه آن هم این است که با واقعیتهای دنیا او را آشنا بکنیم.
در ابتدای نامه که امیرالمومنین خودشان را به عنوان یک پدر پیر آگاه با تجربه معرفی میکنند تا اعتماد فرزندشان را جلب بکنند، تا او جدیتر بگیرد موعظهها را و نصیحتها را و او را باور کند و بعد هم خود جوان را به خودش معرفی میکنند تا او را آماده کنند برای حوادثی که این دنیا، دنیای حادثههاست، فرا دنیای فراز و فرودهاست و در واقع توقع فرزندشان را از رفاه پایین بیاورند.
وقتی توقع انسان کم میشود رنج انسان هم کم میشود، رنج و شادی ما یک نسبتی با انتظارات ما دارند، توقعات، وقتی انتظارات و توقعات بالا میرود عالم هم متناسب با توقعات و انتظارات آن خودش را تنظیم نمیکند. عالم روال کار خودش را دارد، تقدیرات و مقدرات روال کار خودش را دارد بعد ما وقتی به آن آرزو و انتظار نمیرسیم رنج میبریم و وقتی تازه برسیم خیلی لذت نمیبریم، میگوییم باید اینگونه میبود. امیرالمومنین انتظار فرزندشان و توقعشان را از رفاه پایین میآورند و او را با واقعیتها آشنا میکنند یکی یکی عرض کردیم نکات را رسیدهایم به اینجا که فرمودند غَرَضِ الاْسْقامِ، سیبل تیر بیماریها هستی. یعنی در حقیقت حضرت دارند یاد میدهند که تو چگونه تهدیدها را تبدیل به فرصت بکنی. بیماری را نمیتوان حذف کرد و آن هست پس تلاش کن تا از این تهدید یک فرصت بسازی. این فرصت چیست؟ یک: معرفت به الطاف خدا و نعمتهای خدا، ما غرق در نعمتیم. مکرر افراد گفتند اگر بیمار نمیشدم متوجه این سلامتی نمیشدم. دوم: مودب و متواضع میشود انسان، واقعاً باد او میخوابد و خالی میشود تکبر را نمیتوان درمان کرد، بسیاری از این افرادی که ثروتهای کلان دارند یا پستهای بالا دارند و ظرفیت نداشتند و ثروت و این پست آنها را سرمست کرد اینها دارند با زبان بیزبانی به خدا میگویند ما نه لایق ثروت بودیم نه ریاست و خدایا تو ما را ادب کن ما زبان خوش حالیمان نمیشود. ادبش چیست؟ اینکه اینها یک مدت بیمار بشوند، یعنی افتاده بشوند و قدر سلامتی را هم میدانند و لذت بیشتری از سلامتی میبرد و به خودش و اطرافیانش غر نمیزند. سوم اینکه بیماری جسمی اگر موجب درمان بیماری روحی شود این بیماری خوب است، چون بیماریهای جسمی مربوط به این 70 سال است که سریع میگذرد، ولی بیماریهای روحی مربوط به ابدیت ماست. یعنی بیماریهای روحی هم دنیای ما را خراب میکند هم ابدیت ما را خراب میکند. بنابراین میتوان از این جهت یک لطف و نعمت و اگر این نگرش باشد که آقا ما دنیا این گونه است بیماری دارد، توقعمان پایین میآید، اگر بیمار شدیم اتفاقی نیفتاده است دیگران هم بیمار میشوند، اصلاً قاعده این عالم است و رنج نمیبریم و اصلاً طبیعی میشود قضیه و افراد افسردگی نمیگیرند و سعی میکنند با این سختی و بیماری کنار بیایند. تربیت خوب آقای شریعتی تربیتی است که فرزند ما مقاوم بار بیاید و آسیب پذیر نباشد، راه آن هم این است که با واقعیتهای دنیا او را آشنا بکنیم.
تاکنون نظری ثبت نشده است