- 85
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام،1
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلسه 1: نوشتن، تفکر و اندیشه، سال 1402
نامه 31 را بحث کنیم. خوب است که تأمل داشته باشیم بر بیانات امیرمومنان. نهج البلاغه هم انصافا جامعیت دارد مثل قرآن که حضرت فرمود قرآن ظاهرش زیباست باطنش عمیق است هر چه زمان میگذرد کهنه نمیشود؛ أخ القرآن که نهج البلاغه باشد همین طور است نامهها دارد، حکمتها دارد، نامهها هم چند رقم است بعضی نامهها سیاسی است سیاسیها چند رقم است بعضی ملامت نامه است که جا دارد راجع به آن گفتگو شود یعنی همین دلخوریهایی که مردم ما از بعضی مسئولین دارند امیرالمومنین هم داشتند نامه نوشتند و آنها را سرزنش کردند توبیخ و تهدید کردند هم موعظه کردند هم تهدید کردند و برای ما به یادگار مانده است بعضی نامههای سیاسی خطاب به معاویه است چه قدر امیرمومنان دلسوز بودند یعنی از هدایت معاویه ناامید نبودند و تلاش برای نجات او کردند نامههای قابل تأملی است. بخشی از این نامهها جنبه اخلاقی دارد و جنبه تبیینی دارد امیرالمومنین عملکرد خودشان را در قالب نامه توضیح دادند در میان نامههای اخلاقی و تربیتی بلندترین نامه نامه 31 است و نامه بلندی است که اخلاق حکمرانی را حضرت بیان کردند نامه 53 به مالک اشتر که ما نامه 31 را میخواهیم محور بحث قرار دهیم. به عنوان مقدمه عرض کنیم که این نامه 31 نشان میدهند که قلم و نوشتن چه قدر اهمیت دارد! و اسلام چه قدر برای نوشتن ارزش قائل است! ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ؛ قسم به قلم و آنچه که مینویسد و این نشان اهمیت نوشتن است و من چه قدر گاهی تأکید میکنم که در جلسات مذهبی باب شود نوشتن.
نامه 31 خطاب به امام حسن مجتبی است در حقیقت خطاب به ماست.
امام حسن بهانه است هدف ما بودیم امیرالمومنین واقعا خودشان را پدر من و شما و همه تا قیامت میدانستند و ما را میدیدند و آینده را میدیدند و حواسشان جمع بوده است مثل قرآن خدای متعال در قرآن به پیامبر خطاب میکند ولی خود قرآن میگوید أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ؛ ای پیامبر به تو نازل کردیم ولی هدفمان این است که مردم تدبر کنند مثل نامههای سرگشاده میخواستند مردم بفهمند ولی یک کسی را بفهمند محرمانه نیست نامه سرگشاده برای همه نوشتند امیرالمومنین این طوری هستند در روایت داریم نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَةُ؛ قرآن نازل شد با این ضرب المثل که تو را غصب میکنم این هوو بشنو، به در بگو دیوار بشنود اگر قرآن پیامبر را بهانه کرده است تا به مردم مطلب منتقل شود امیرالمومنین امام حسن مجتبی را بهانه کرده است بعضی گفتند این نامه خطاب به امام حسن نیست این مهم نیست خطاب به محمد بن حنفیه است چرا؟ برای اینکه تعابیری دارد که نمیسازد در حالی که میگوییم امام حسن بهانه بودند یعنی با شأن عصمت دارد میسازد که حالا میرسیم ولی بهانه بوده است در وسط این نامه قسمتهایی دارد که حضرت فرمود که قلب جوان مثل زمین خالی است قلب امام حسن مجتبی در آن موقع که این نامه به ایشان نوشتند بیش از سی سال داشتند زمین خالی بوده است این طوری نیست امیرالمومنین حواسشان جمع است که این نامه را باید به یک نفر بدهند ضمنا دارند الگو هم ارائه میدهند که به بچههایتان نامه بدهید.
نامه 31 را بحث کنیم. خوب است که تأمل داشته باشیم بر بیانات امیرمومنان. نهج البلاغه هم انصافا جامعیت دارد مثل قرآن که حضرت فرمود قرآن ظاهرش زیباست باطنش عمیق است هر چه زمان میگذرد کهنه نمیشود؛ أخ القرآن که نهج البلاغه باشد همین طور است نامهها دارد، حکمتها دارد، نامهها هم چند رقم است بعضی نامهها سیاسی است سیاسیها چند رقم است بعضی ملامت نامه است که جا دارد راجع به آن گفتگو شود یعنی همین دلخوریهایی که مردم ما از بعضی مسئولین دارند امیرالمومنین هم داشتند نامه نوشتند و آنها را سرزنش کردند توبیخ و تهدید کردند هم موعظه کردند هم تهدید کردند و برای ما به یادگار مانده است بعضی نامههای سیاسی خطاب به معاویه است چه قدر امیرمومنان دلسوز بودند یعنی از هدایت معاویه ناامید نبودند و تلاش برای نجات او کردند نامههای قابل تأملی است. بخشی از این نامهها جنبه اخلاقی دارد و جنبه تبیینی دارد امیرالمومنین عملکرد خودشان را در قالب نامه توضیح دادند در میان نامههای اخلاقی و تربیتی بلندترین نامه نامه 31 است و نامه بلندی است که اخلاق حکمرانی را حضرت بیان کردند نامه 53 به مالک اشتر که ما نامه 31 را میخواهیم محور بحث قرار دهیم. به عنوان مقدمه عرض کنیم که این نامه 31 نشان میدهند که قلم و نوشتن چه قدر اهمیت دارد! و اسلام چه قدر برای نوشتن ارزش قائل است! ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ؛ قسم به قلم و آنچه که مینویسد و این نشان اهمیت نوشتن است و من چه قدر گاهی تأکید میکنم که در جلسات مذهبی باب شود نوشتن.
نامه 31 خطاب به امام حسن مجتبی است در حقیقت خطاب به ماست.
امام حسن بهانه است هدف ما بودیم امیرالمومنین واقعا خودشان را پدر من و شما و همه تا قیامت میدانستند و ما را میدیدند و آینده را میدیدند و حواسشان جمع بوده است مثل قرآن خدای متعال در قرآن به پیامبر خطاب میکند ولی خود قرآن میگوید أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ؛ ای پیامبر به تو نازل کردیم ولی هدفمان این است که مردم تدبر کنند مثل نامههای سرگشاده میخواستند مردم بفهمند ولی یک کسی را بفهمند محرمانه نیست نامه سرگشاده برای همه نوشتند امیرالمومنین این طوری هستند در روایت داریم نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَةُ؛ قرآن نازل شد با این ضرب المثل که تو را غصب میکنم این هوو بشنو، به در بگو دیوار بشنود اگر قرآن پیامبر را بهانه کرده است تا به مردم مطلب منتقل شود امیرالمومنین امام حسن مجتبی را بهانه کرده است بعضی گفتند این نامه خطاب به امام حسن نیست این مهم نیست خطاب به محمد بن حنفیه است چرا؟ برای اینکه تعابیری دارد که نمیسازد در حالی که میگوییم امام حسن بهانه بودند یعنی با شأن عصمت دارد میسازد که حالا میرسیم ولی بهانه بوده است در وسط این نامه قسمتهایی دارد که حضرت فرمود که قلب جوان مثل زمین خالی است قلب امام حسن مجتبی در آن موقع که این نامه به ایشان نوشتند بیش از سی سال داشتند زمین خالی بوده است این طوری نیست امیرالمومنین حواسشان جمع است که این نامه را باید به یک نفر بدهند ضمنا دارند الگو هم ارائه میدهند که به بچههایتان نامه بدهید.
تاکنون نظری ثبت نشده است