- 226
- 1000
- 1000
- 1000
نصایح امام محمدباقر علیه السلام به جابر بن یزید جعفی، جلسه هجدهم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «نصایح امام محمدباقر علیه السلام به جابر بن یزید جعفی»، جلسه هجدهم، سال 1390
وَ إِیَّاکَ وَالتَّسْوِیفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ یَغْرَقُ فِیهِ الْهَلْکَى وَ إِیَّاکَ وَ الْغَفْلَةَ فَفِیهَا تَکُونُ قَسَاوَةُ الْقَلْبِ وَ إِیَّاکَ وَ التَّوَانِیَ فِیمَا لَا عُذْرَ لَکَ فِیهِ فَإِلَیْهِ یَلْجَأُ النَّادِمُونَ؛
در جلسه گذشتته به این فراز رسیدیم که امام باقر صلواتاللهعلیه به جابربنیزیدجعفی فرمودند: «زینتی که خدا دوست دارد، صداقت است و برای اینکه خدا تو را دوست بدارد سعی کن در حرکت خود سرعت داشته باشی!» در مقابل سرعت در انجام کار، سه فرض تصور میشود: یکی اینکه انسان انجام کار خیر را پشت گوش بیاندازد و دائماً امروز و فردا کند. مثل کسانی که هر گاه صحبت از توبه میشود در دل میگویند: «هنوز زود است. اول این کار را تمام کنیم؛ بعد توبه میکنیم!» نتیجه این پشت گوش انداختنها هم این میشود که یا مانعی پیش میآید یا اجل میرسد و کار انجام نمیگیرد. اسم این حالت که انسان دائماً امروز و فردا میکند «تسویف» است. کلمه تسویف ظاهرا از سوف گرفته شده است. در زبان عربی سوف یعنی «به زودی». تسویف یکی از دامهای بزرگ شیطان است که اگر کسی در این دام بیافتد نجات پیدا نمیکند و به هدف خود نمیرسد.
حالت دیگر غفلت است؛ یعنی امور دنیا انسان را اصلا از انجام کار خیر غافل کند. در حالت تسویف انسان توجه دارد که باید این کار را انجام دهد، اما امروز و فردا میکند. حالت دوم این است که انسان غافل شود از اینکه چنین تکلیفی هم دارد.
حالت سوم این است که انسان، هم توجه دارد و هم میخواهد که اقدام کند، اما خیلی با سستی و بیحالی سراغ کار میرود. وقتی انسان خیلی به کاری علاقه ندارد بسیار با سختی و سنگینی آن را انجام میدهد. هنگامی که پدر به فرزندی که در انجام تکالیف سستی میکند میگوید: «برو مشقت را بنویس!» قبول میکند ولی خیلی با بیحالی و سستی سراغ کیف مدرسهاش میرود و کلی طول میکشد تا کتابهای خود را بیرون آورد و ... . گاهی انسان به خاطر عذری سستی میکند. مثلا مریض است و توانایی انجام کار را ندارد. این شخص بعدا میتواند هم در مقابل دیگران عذر بیاورد هم خود را قانع کند که من اگر محروم شدم به این علت بود که نمیتوانستم.
وَ إِیَّاکَ وَالتَّسْوِیفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ یَغْرَقُ فِیهِ الْهَلْکَى وَ إِیَّاکَ وَ الْغَفْلَةَ فَفِیهَا تَکُونُ قَسَاوَةُ الْقَلْبِ وَ إِیَّاکَ وَ التَّوَانِیَ فِیمَا لَا عُذْرَ لَکَ فِیهِ فَإِلَیْهِ یَلْجَأُ النَّادِمُونَ؛
در جلسه گذشتته به این فراز رسیدیم که امام باقر صلواتاللهعلیه به جابربنیزیدجعفی فرمودند: «زینتی که خدا دوست دارد، صداقت است و برای اینکه خدا تو را دوست بدارد سعی کن در حرکت خود سرعت داشته باشی!» در مقابل سرعت در انجام کار، سه فرض تصور میشود: یکی اینکه انسان انجام کار خیر را پشت گوش بیاندازد و دائماً امروز و فردا کند. مثل کسانی که هر گاه صحبت از توبه میشود در دل میگویند: «هنوز زود است. اول این کار را تمام کنیم؛ بعد توبه میکنیم!» نتیجه این پشت گوش انداختنها هم این میشود که یا مانعی پیش میآید یا اجل میرسد و کار انجام نمیگیرد. اسم این حالت که انسان دائماً امروز و فردا میکند «تسویف» است. کلمه تسویف ظاهرا از سوف گرفته شده است. در زبان عربی سوف یعنی «به زودی». تسویف یکی از دامهای بزرگ شیطان است که اگر کسی در این دام بیافتد نجات پیدا نمیکند و به هدف خود نمیرسد.
حالت دیگر غفلت است؛ یعنی امور دنیا انسان را اصلا از انجام کار خیر غافل کند. در حالت تسویف انسان توجه دارد که باید این کار را انجام دهد، اما امروز و فردا میکند. حالت دوم این است که انسان غافل شود از اینکه چنین تکلیفی هم دارد.
حالت سوم این است که انسان، هم توجه دارد و هم میخواهد که اقدام کند، اما خیلی با سستی و بیحالی سراغ کار میرود. وقتی انسان خیلی به کاری علاقه ندارد بسیار با سختی و سنگینی آن را انجام میدهد. هنگامی که پدر به فرزندی که در انجام تکالیف سستی میکند میگوید: «برو مشقت را بنویس!» قبول میکند ولی خیلی با بیحالی و سستی سراغ کیف مدرسهاش میرود و کلی طول میکشد تا کتابهای خود را بیرون آورد و ... . گاهی انسان به خاطر عذری سستی میکند. مثلا مریض است و توانایی انجام کار را ندارد. این شخص بعدا میتواند هم در مقابل دیگران عذر بیاورد هم خود را قانع کند که من اگر محروم شدم به این علت بود که نمیتوانستم.
تاکنون نظری ثبت نشده است