- 230
- 1000
- 1000
- 1000
نصایح امام محمدباقر علیه السلام به جابر بن یزید جعفی، جلسه هفدهم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «نصایح امام محمدباقر علیه السلام به جابر بن یزید جعفی»، جلسه هفدهم، سال 1390
امام باقر صلوات الله علیه در ادامه سفارشات خود به جابربنیزیدجعفی میفرمایند: وَ تَزَیَّنْ لِلَّهِ بِالصِّدْقِ فِی الْأَعْمَالِ وَتَحَبَّبْ إِلَیْهِ بِتَعْجِیلِ الِانْتِقَالِ
یکی از نیازهای فطری انسان که از اوان کودکی ظاهر میشود نیاز انسان به محبت دیگران است. انسان دوست دارد که دیگران او را دوست بدارند به او توجه داشته باشند. کودک در محیط خانواده ابتدا پدر و مادر خود را میشناسد و سعی میکند کاری کند که توجه پدر و مادر را به خود جلب کند تا او را بیشتر دوست بدارند. در مراحل بعد سعی میکند در میان همبازیها و بعد در مدرسه نزد معلم محبوب باشد. وقتی وارد اجتماع میشود غیر از اینکه دوست دارد همه او را دوست بدارند سعی میکند توجه کسانی را که مقام آنها بالاتر است به خود جلب کند. این نیاز یک خواست فطری است. حکمت این علاقههای فطری با توجه به سیری که عرض شد این است که نهایتا انسان را متوجه خدا کند و انسان علاقهمند شود که پیش خدا محبوب شود. زیرا هر چه مقامات بالاتر را میشناسد دوست دارد پیش آنها محبوبتر باشد. لازمه این حالت این است که وقتی خدا را شناخت دوست دارد پیش خدا محبوب باشد. این تدبیری است که خداوند در آفرینش انسان به کار برده است. اگر انسان عظمت الهی و ارزش محبوبیت پیش خدا را فهمید دیگران در چشم او رنگ میبازند و در مقابل آن عظمت بینهایت دیگر چیزی قابل عرضه نیست مگر آنچه در شعاع او قرار بگیرد، مانند آن نوجوانی که وقتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از او پرسیدند: مرا بیشتر دوست داری یا خدا را؟ گفت: الله الله الله! شما را هم به خاطر خدا دوست دارم.2 اگر کسی واقعا عظمت الهی را بشناسد دیگر هیچ چیز در مقابل او جلوهای نخواهد داشت و همه چیز در شعاع لطف و عنایت او ارزش پیدا میکند. ما نیز باید خدا را بیش از همه دوست بداریم و نیز باید سعی کنیم بیش از همه، خدا ما را دوست بدارد. اگر او ما را دوست نداشته باشد دوستیهای دیگر چه فایدهای دارد؟ دوستیهای دیگر یا در حد سرگرمی است یا آفتی است که سرنوشت نامطلوبی به دنبال دارد. به هر حال جهت این علاقه فطری به طرف خداست.
امام باقر صلوات الله علیه در ادامه سفارشات خود به جابربنیزیدجعفی میفرمایند: وَ تَزَیَّنْ لِلَّهِ بِالصِّدْقِ فِی الْأَعْمَالِ وَتَحَبَّبْ إِلَیْهِ بِتَعْجِیلِ الِانْتِقَالِ
یکی از نیازهای فطری انسان که از اوان کودکی ظاهر میشود نیاز انسان به محبت دیگران است. انسان دوست دارد که دیگران او را دوست بدارند به او توجه داشته باشند. کودک در محیط خانواده ابتدا پدر و مادر خود را میشناسد و سعی میکند کاری کند که توجه پدر و مادر را به خود جلب کند تا او را بیشتر دوست بدارند. در مراحل بعد سعی میکند در میان همبازیها و بعد در مدرسه نزد معلم محبوب باشد. وقتی وارد اجتماع میشود غیر از اینکه دوست دارد همه او را دوست بدارند سعی میکند توجه کسانی را که مقام آنها بالاتر است به خود جلب کند. این نیاز یک خواست فطری است. حکمت این علاقههای فطری با توجه به سیری که عرض شد این است که نهایتا انسان را متوجه خدا کند و انسان علاقهمند شود که پیش خدا محبوب شود. زیرا هر چه مقامات بالاتر را میشناسد دوست دارد پیش آنها محبوبتر باشد. لازمه این حالت این است که وقتی خدا را شناخت دوست دارد پیش خدا محبوب باشد. این تدبیری است که خداوند در آفرینش انسان به کار برده است. اگر انسان عظمت الهی و ارزش محبوبیت پیش خدا را فهمید دیگران در چشم او رنگ میبازند و در مقابل آن عظمت بینهایت دیگر چیزی قابل عرضه نیست مگر آنچه در شعاع او قرار بگیرد، مانند آن نوجوانی که وقتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از او پرسیدند: مرا بیشتر دوست داری یا خدا را؟ گفت: الله الله الله! شما را هم به خاطر خدا دوست دارم.2 اگر کسی واقعا عظمت الهی را بشناسد دیگر هیچ چیز در مقابل او جلوهای نخواهد داشت و همه چیز در شعاع لطف و عنایت او ارزش پیدا میکند. ما نیز باید خدا را بیش از همه دوست بداریم و نیز باید سعی کنیم بیش از همه، خدا ما را دوست بدارد. اگر او ما را دوست نداشته باشد دوستیهای دیگر چه فایدهای دارد؟ دوستیهای دیگر یا در حد سرگرمی است یا آفتی است که سرنوشت نامطلوبی به دنبال دارد. به هر حال جهت این علاقه فطری به طرف خداست.
تاکنون نظری ثبت نشده است