- 720
- 1000
- 1000
- 1000
لذت مناجات(شرح مناجات خمس عشر)، جلسه چهارم
سخنرانی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی با موضوع «لذت مناجات»، جلسه چهارم، سال 1386
برای این که انسان انگیزه توبه پیدا کند، اوّل باید درباره ضررهای گناه و فوائد توبه بیاندیشد. امّا درباره این که گناه چه ضررهایی دارد، باید گفت به مراتب معرفت و ایمان انسان بستگی دارد. برخی بیشتر به ضررهای مادی و برخی دیگر به ضررهای معنوی توجه دارند، بعضی ضررهای دنیا برایشان مهم است و بعضی دیگر ضررهای اخروی برایشان اهمیت بیشتری دارد. اما برخی از ضررهایی که در همین دنیا، بر گناه مترتب میشود، مادّی و جسمانی است و در انواع گناهان تفاوت میکند. بعضی از گناهان هست که آثارش در بدن زود ظاهر میشود، مثل: ضعف و بیماری. بعضی از گناهان، ناراحتیهای روانی را در پی دارد و بعضی از گناهان مثل دروغ گفتن ضررهای اجتماعی خیلی روشنی دارند.
علاوه بر این ضررها برای کسانی که ارج و منزلت انسانی یافتهاند، بر اثر بعضی از گناهان، آن مرتبه از دست میرود، ضرر میکنند، و در بعد ارزشی ورشکست میشوند. حتی اعتقاد به خدا و دین هم شرط داشتن این ارزشها نیست. انسانهایی هستند که حق شناسند، اگر کسی به آنها خدمت کند، سعی میکنند خدمتش را جبران کنند؛ اگر یک جایی حقناشناسی و ناسپاسی کنند، وجدانشان ناراحت میشود؛ اگر چه به خداوند اعتقاد ندارند، ولی اهل وفا هستند. بلاخره لازمه ایمان یک شخص مؤمن این است که ارتکاب گناه را علاوه بر ضررهای دنیوی، موجبات ناراحتیها، رنجها و عذابهایی تا قیامِ قیامت بداند. باید بداند ضررهای کمی متوجه گناهکار نیست. با یک گناه، مریضی ضعف و آشفتگی روانی پدید میآید و آرامش روحی انسان از دست میرود، و اگر توبه نکند، عذابهای جهنم سرانجام کار او میشود. اگر اندکی وجدان انسان بیدار باشد نباید نعمتهای خداوند را در راه دشمنی با خداوند صرف کند! کسی که ایمان ندارد حسابش جداست. کلام ما درباره کفّار نیست، بحث ما درباره مؤمنی است که مبتلا به گناه شده است. او باید چه کند که انگیزه توبه پیدا کند؟ یک راه این است که درباره اثر گناه و خسارتهای آن بیاندیشید. قیمت این چند دقیقه عمر انسان که با گناه ضایع شده است، از هر چیز ارزشمندی بیشتر است.
علاوه بر ضررهای گناه، انسان، بر اثر گناه محرومیتهایی، هم در این عالم، هم در عالم برزخ و هم در آخرت پیدا میکند. کسی که مبتلا به گناهی میشود و توبه نمیکند، پشیمان نمیشود و به گناهش ادامه میدهد، از هدایتهای الهی محروم میشود. خدای متعال غیر از آن هدایتهای عمومی که برای همه اقوام دارد، هدایتهای خاصّی هم برای اهل تقوا دارد. معنای «اهدنا الصراط المستقیم»، هدایتهای خاصی است که از خدا میخواهیم که ما را همواره در راه راست و مستقیم استوار بدارد. کسی که اهل معصیت و فسق شد، توبه نکرد و گناه خود را باز هم تکرار کرد، از نعمت هدایتهای خاص الهی محروم میشود. غیر از هدایتهای خاص الهی، اولیای خدا نیز نسبت به مؤمنین عنایت دارند. حتّی مؤمنین، شهدا، صالحینی که از دنیا رفتند، چه خدمتهایی که برای ما انجام میدهد و دعاهای آنها در حق ما چه کارها که نمیکند! آنها هستند که در آن عالم دعا میکنند و خدا به کسانی در این عالم توفیق میدهد تا قدمهایی بر دارند. همینطور اولیاء دین و ائمه اطهار علیه السلام، به خصوص در هر زمانی امام معصوم آن زمان، عنایتهای خاصی به پیروانش دارد، در حقّ آنها دعا میکند. حدیثی از امام زمان علیه السلام نقل شده است و همه آن را شنیدهایم که «ما از رنجهای شما ناراحت میشویم و به دعاهای شما آمین میگوییم». وقتی ما رفتاری کنیم که بر خلاف رضایت آنهاست و خلاف راهی است که آنها پیش پای ما گذاشتند علاوه بر خود، باعث گمراهی دیگران هم میشویم. کار کسانی که به دلیل انتساب به امام زمان و به نام نوکری امام زمان، موجبات گمراهی دیگران را فراهم کنند، چگونه قابل توجیه است؟ به هر حال، وقتی وجود مقدّس حضرت ولیعصر علیه السلام کسی را دوست بدارند و به او عنایت داشته باشند، نه تنها لحظه به لحظه به او فیض میرسانند، بلکه او را مجرای فیض برای دیگران هم قرار میدهند. وقتی انسان اهل اطاعت نباشد و اهل معصیت باشد، از این فیضها محروم میشود و دیگر عنایتی به او نمیکنند. مگر این ضررها را میتوان حساب نکرد؟ میپنداریم ضرر فقط همان است که آدم یک غذایی بخورد و مریض شود! آن ضررهایی که در اثر گناه به روح ما میخورد و روح را بیمار میکند چه؟ بیماریهای روح بسیار سختتر از بیماریهای جسمانی است و ضررش، مشکلاتش و رنجش خیلی بیشتر است.
برای این که انسان انگیزه توبه پیدا کند، اوّل باید درباره ضررهای گناه و فوائد توبه بیاندیشد. امّا درباره این که گناه چه ضررهایی دارد، باید گفت به مراتب معرفت و ایمان انسان بستگی دارد. برخی بیشتر به ضررهای مادی و برخی دیگر به ضررهای معنوی توجه دارند، بعضی ضررهای دنیا برایشان مهم است و بعضی دیگر ضررهای اخروی برایشان اهمیت بیشتری دارد. اما برخی از ضررهایی که در همین دنیا، بر گناه مترتب میشود، مادّی و جسمانی است و در انواع گناهان تفاوت میکند. بعضی از گناهان هست که آثارش در بدن زود ظاهر میشود، مثل: ضعف و بیماری. بعضی از گناهان، ناراحتیهای روانی را در پی دارد و بعضی از گناهان مثل دروغ گفتن ضررهای اجتماعی خیلی روشنی دارند.
علاوه بر این ضررها برای کسانی که ارج و منزلت انسانی یافتهاند، بر اثر بعضی از گناهان، آن مرتبه از دست میرود، ضرر میکنند، و در بعد ارزشی ورشکست میشوند. حتی اعتقاد به خدا و دین هم شرط داشتن این ارزشها نیست. انسانهایی هستند که حق شناسند، اگر کسی به آنها خدمت کند، سعی میکنند خدمتش را جبران کنند؛ اگر یک جایی حقناشناسی و ناسپاسی کنند، وجدانشان ناراحت میشود؛ اگر چه به خداوند اعتقاد ندارند، ولی اهل وفا هستند. بلاخره لازمه ایمان یک شخص مؤمن این است که ارتکاب گناه را علاوه بر ضررهای دنیوی، موجبات ناراحتیها، رنجها و عذابهایی تا قیامِ قیامت بداند. باید بداند ضررهای کمی متوجه گناهکار نیست. با یک گناه، مریضی ضعف و آشفتگی روانی پدید میآید و آرامش روحی انسان از دست میرود، و اگر توبه نکند، عذابهای جهنم سرانجام کار او میشود. اگر اندکی وجدان انسان بیدار باشد نباید نعمتهای خداوند را در راه دشمنی با خداوند صرف کند! کسی که ایمان ندارد حسابش جداست. کلام ما درباره کفّار نیست، بحث ما درباره مؤمنی است که مبتلا به گناه شده است. او باید چه کند که انگیزه توبه پیدا کند؟ یک راه این است که درباره اثر گناه و خسارتهای آن بیاندیشید. قیمت این چند دقیقه عمر انسان که با گناه ضایع شده است، از هر چیز ارزشمندی بیشتر است.
علاوه بر ضررهای گناه، انسان، بر اثر گناه محرومیتهایی، هم در این عالم، هم در عالم برزخ و هم در آخرت پیدا میکند. کسی که مبتلا به گناهی میشود و توبه نمیکند، پشیمان نمیشود و به گناهش ادامه میدهد، از هدایتهای الهی محروم میشود. خدای متعال غیر از آن هدایتهای عمومی که برای همه اقوام دارد، هدایتهای خاصّی هم برای اهل تقوا دارد. معنای «اهدنا الصراط المستقیم»، هدایتهای خاصی است که از خدا میخواهیم که ما را همواره در راه راست و مستقیم استوار بدارد. کسی که اهل معصیت و فسق شد، توبه نکرد و گناه خود را باز هم تکرار کرد، از نعمت هدایتهای خاص الهی محروم میشود. غیر از هدایتهای خاص الهی، اولیای خدا نیز نسبت به مؤمنین عنایت دارند. حتّی مؤمنین، شهدا، صالحینی که از دنیا رفتند، چه خدمتهایی که برای ما انجام میدهد و دعاهای آنها در حق ما چه کارها که نمیکند! آنها هستند که در آن عالم دعا میکنند و خدا به کسانی در این عالم توفیق میدهد تا قدمهایی بر دارند. همینطور اولیاء دین و ائمه اطهار علیه السلام، به خصوص در هر زمانی امام معصوم آن زمان، عنایتهای خاصی به پیروانش دارد، در حقّ آنها دعا میکند. حدیثی از امام زمان علیه السلام نقل شده است و همه آن را شنیدهایم که «ما از رنجهای شما ناراحت میشویم و به دعاهای شما آمین میگوییم». وقتی ما رفتاری کنیم که بر خلاف رضایت آنهاست و خلاف راهی است که آنها پیش پای ما گذاشتند علاوه بر خود، باعث گمراهی دیگران هم میشویم. کار کسانی که به دلیل انتساب به امام زمان و به نام نوکری امام زمان، موجبات گمراهی دیگران را فراهم کنند، چگونه قابل توجیه است؟ به هر حال، وقتی وجود مقدّس حضرت ولیعصر علیه السلام کسی را دوست بدارند و به او عنایت داشته باشند، نه تنها لحظه به لحظه به او فیض میرسانند، بلکه او را مجرای فیض برای دیگران هم قرار میدهند. وقتی انسان اهل اطاعت نباشد و اهل معصیت باشد، از این فیضها محروم میشود و دیگر عنایتی به او نمیکنند. مگر این ضررها را میتوان حساب نکرد؟ میپنداریم ضرر فقط همان است که آدم یک غذایی بخورد و مریض شود! آن ضررهایی که در اثر گناه به روح ما میخورد و روح را بیمار میکند چه؟ بیماریهای روح بسیار سختتر از بیماریهای جسمانی است و ضررش، مشکلاتش و رنجش خیلی بیشتر است.
تاکنون نظری ثبت نشده است