- 54
- 1000
- 1000
- 1000
ولاء ها و ولایت ها در قرآن، 4
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان با موضوع «ولاء ها و ولایت ها در قرآن»، جلسه چهارم: ولایتهای غیر، سال 1403
تنها موجود اصیل در عالم خداست. اصیل هم که میگوییم منظور موجودی است که دارای اثر است و همه آثار، همه حرکات، همه غایات به اوست. ولایتهای غیر او اینگونه نیست که هیچی نباشند. در این نشئه ملک آخرش اتفاقی می افتد، یک دوستی برقرار میشود، یک سرپرستی برقرار میشود که واقعیت دارد اما حقیقت ندارد چون مثل یک زنجیرهای است که زنجیره تشکیل میشود اما به لنگر بند نیست. به یک چیز اصیل ثابت در عالم متصل نیست. به خاطر همین در معرض زوال است. در معرض بطلان است. بله کسی چشمش باز بشود همین جا هم نیست لکن توی نشئه روبه رو دیگر بطلان آن آشکار میشود و فرمود «هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ ۚ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا» ولایت فقط مال خدای متعال است. یا «فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ» فقط ولی خدای متعال است. پس خوب دقت بفرمایید این نکتهای را که عرض میکنم. در مرحله ظهور معلوم میشود که اینها یک واقعیتی آخرش بود، یک علاقهای بین پدر و فرزند بود. هم از سنخ محبتش هم به طبع او یه جعل سرپرستی شده بود. ولایت اب و جد گفته بود برای او. همین خود خدا گفته بود. پس اینجا یه کار راه اندازی میکرد اما اگر این ولایت اب و جد در مسیر «فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ» قرار نگرفت تو فراز و نشیب عالم نابود میشود می رود. بطلانش آشکار میشود. تو نشئه دیگه نیست خیلی دقت کنید همان جایی که درباره اب و جد فرموده یعنی همان خدایی که فرموده ولایت دارد و میبینید که دارد هم ولاء محبت برقرار است و هم ولاء سرپرستی. مصالح آن پسر خودش، دختر خودش را باید لحاظ کند و خدا هم یک اختیاراتی از این جانب به او داده است. حتی مسلمان و کافر ندارد. از حیثی که پدر است. توجه میکنید؟ اما وقتی وصلش نکرد به این ولایت الله، تو مسیر آن ولایت الله قرارش نداد، قرآن درباره اش میگوید روز قیامت «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ» نسب تمام شد. ببینید کسی پدر و پسر کسی نیست که بگویید مشغولیات موجب میشود آنجا مشغول است، دیگر پدر پسری از بین میرود.
تنها موجود اصیل در عالم خداست. اصیل هم که میگوییم منظور موجودی است که دارای اثر است و همه آثار، همه حرکات، همه غایات به اوست. ولایتهای غیر او اینگونه نیست که هیچی نباشند. در این نشئه ملک آخرش اتفاقی می افتد، یک دوستی برقرار میشود، یک سرپرستی برقرار میشود که واقعیت دارد اما حقیقت ندارد چون مثل یک زنجیرهای است که زنجیره تشکیل میشود اما به لنگر بند نیست. به یک چیز اصیل ثابت در عالم متصل نیست. به خاطر همین در معرض زوال است. در معرض بطلان است. بله کسی چشمش باز بشود همین جا هم نیست لکن توی نشئه روبه رو دیگر بطلان آن آشکار میشود و فرمود «هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ ۚ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا» ولایت فقط مال خدای متعال است. یا «فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ» فقط ولی خدای متعال است. پس خوب دقت بفرمایید این نکتهای را که عرض میکنم. در مرحله ظهور معلوم میشود که اینها یک واقعیتی آخرش بود، یک علاقهای بین پدر و فرزند بود. هم از سنخ محبتش هم به طبع او یه جعل سرپرستی شده بود. ولایت اب و جد گفته بود برای او. همین خود خدا گفته بود. پس اینجا یه کار راه اندازی میکرد اما اگر این ولایت اب و جد در مسیر «فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ» قرار نگرفت تو فراز و نشیب عالم نابود میشود می رود. بطلانش آشکار میشود. تو نشئه دیگه نیست خیلی دقت کنید همان جایی که درباره اب و جد فرموده یعنی همان خدایی که فرموده ولایت دارد و میبینید که دارد هم ولاء محبت برقرار است و هم ولاء سرپرستی. مصالح آن پسر خودش، دختر خودش را باید لحاظ کند و خدا هم یک اختیاراتی از این جانب به او داده است. حتی مسلمان و کافر ندارد. از حیثی که پدر است. توجه میکنید؟ اما وقتی وصلش نکرد به این ولایت الله، تو مسیر آن ولایت الله قرارش نداد، قرآن درباره اش میگوید روز قیامت «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ» نسب تمام شد. ببینید کسی پدر و پسر کسی نیست که بگویید مشغولیات موجب میشود آنجا مشغول است، دیگر پدر پسری از بین میرود.
تاکنون نظری ثبت نشده است