- 51
- 1000
- 1000
- 1000
ولاء ها و ولایت ها در قرآن، 2
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان با موضوع «ولاء ها و ولایت ها در قرآن»، جلسه دوم: معنا و مفهوم لفظ ولایت، سال 1403
بحث درباره ولاها و ولایتها در قرآن بود و قرار شد که گستره این مفهوم را هم در قسمت مبانی و اعتقادی و هم در امتدادهای اجتماعی و سیاسی و سبک زندگی به اندازه بضاعت ناچیز بررسی بکنیم. ولایت را اول معنا بکنیم ولو حالا بعد هم دوباره معنا خواهیم کرد و عمق بیشتری ان شاءالله پیدا بکند. ما در فرهنگ لغتهای فارسی ولایت را به معنای سلطنت و حکم و حکومت و اینها معرفی میکنیم که حالا ان شاالله مجال بشود یک جلسه مستقلاً عرض میکنم که این تعبیر سلطنت کی نشست در ولایت و مفهوم ولایت، و اصلاً آن سلطنت هم به معنای سلطنت و پادشاهی و این حرفا نیست. سلطان و پادشاه و اینها. از تو کلمات و فقها چطوری شد آن یک جلسه ان شاءالله عرض خواهم کرد. اما فعلاً در فرهنگی که تطور پیدا کرده، در واژگان فارسی ولایت اسم دیگر و حکومت، حکم کردن، سلطنت کردن و امثال اینها است. یا سلطه به طور کلی. حالا بعضی وقتها سلطنت حکومت است. بعضی وقت ها هم سلطه به معنای تصرفات. در واژگان عربی که خب این واژه اصلش عربی است و از آنجا آمده است و اینجا ترادفگیری شده است. ولایت به معنای دو چیز، متوالی هم بودن، پشت سر هم آمدن، به گونهای که هیچ چیزی وسط آن نباشد. چسبیده به هم بودن، جوشیده به هم بودن. در لغت ولایت یعنی این. این کنه معنای ولایت است. یکی از چیزهایی که در پژوهشهای لغتی باید توجه بشود که معنا و مفهوم با مصداق اشتباه گرفته نشود. شما ممکن است یک مفهومی را کشف کنید و به مصادیق متعددی، همان مفهوم را بدهید. به لحاظ داشتن آن مفهوم همه آنها شریک هستند اما خب تفاوتهای زیادی هم ممکن است با هم داشته باشند در مصداق. اگه مستقیم در معنا کردن یه لغتی رفتید سراغ مصادیق، میبینید خب هیچ. این چه ربطی به آن دارد. تو مصادیق آدم دچار تحیر میشود چون هر کدام یک اختصاصات و خواست خودشان را دارند در حالی که معمولاً یک وجه مشترکی که همان معنای اصلیه باشد اون حاق معنا باشد در همه آنها هست.
بحث درباره ولاها و ولایتها در قرآن بود و قرار شد که گستره این مفهوم را هم در قسمت مبانی و اعتقادی و هم در امتدادهای اجتماعی و سیاسی و سبک زندگی به اندازه بضاعت ناچیز بررسی بکنیم. ولایت را اول معنا بکنیم ولو حالا بعد هم دوباره معنا خواهیم کرد و عمق بیشتری ان شاءالله پیدا بکند. ما در فرهنگ لغتهای فارسی ولایت را به معنای سلطنت و حکم و حکومت و اینها معرفی میکنیم که حالا ان شاالله مجال بشود یک جلسه مستقلاً عرض میکنم که این تعبیر سلطنت کی نشست در ولایت و مفهوم ولایت، و اصلاً آن سلطنت هم به معنای سلطنت و پادشاهی و این حرفا نیست. سلطان و پادشاه و اینها. از تو کلمات و فقها چطوری شد آن یک جلسه ان شاءالله عرض خواهم کرد. اما فعلاً در فرهنگی که تطور پیدا کرده، در واژگان فارسی ولایت اسم دیگر و حکومت، حکم کردن، سلطنت کردن و امثال اینها است. یا سلطه به طور کلی. حالا بعضی وقتها سلطنت حکومت است. بعضی وقت ها هم سلطه به معنای تصرفات. در واژگان عربی که خب این واژه اصلش عربی است و از آنجا آمده است و اینجا ترادفگیری شده است. ولایت به معنای دو چیز، متوالی هم بودن، پشت سر هم آمدن، به گونهای که هیچ چیزی وسط آن نباشد. چسبیده به هم بودن، جوشیده به هم بودن. در لغت ولایت یعنی این. این کنه معنای ولایت است. یکی از چیزهایی که در پژوهشهای لغتی باید توجه بشود که معنا و مفهوم با مصداق اشتباه گرفته نشود. شما ممکن است یک مفهومی را کشف کنید و به مصادیق متعددی، همان مفهوم را بدهید. به لحاظ داشتن آن مفهوم همه آنها شریک هستند اما خب تفاوتهای زیادی هم ممکن است با هم داشته باشند در مصداق. اگه مستقیم در معنا کردن یه لغتی رفتید سراغ مصادیق، میبینید خب هیچ. این چه ربطی به آن دارد. تو مصادیق آدم دچار تحیر میشود چون هر کدام یک اختصاصات و خواست خودشان را دارند در حالی که معمولاً یک وجه مشترکی که همان معنای اصلیه باشد اون حاق معنا باشد در همه آنها هست.
تاکنون نظری ثبت نشده است