- 19
- 1000
- 1000
- 1000
ضرورت وجود مذهب، جلسه هفتم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «ضرورت وجود مذهب»، جلسه هفتم: راه رسیدن به حقیقت، سال 1403
بهانهی بحث این است که جمعی به شکل گسترده، یا بر حسب ندانستن، یا بر حسب تفاوت نگاه، یا بر حسب عناد؛ که البته نمیشود کسی را قضاوت کرد، اینها از «تقویت مذهب» برداشتِ جنگ مذهبی و فرقهای و تخریب دین دارند.
اینکه ما فکر میکنیم چه عقیدهای درست است، فارغ از این موضوع است که بعداً میخواهیم با سایر مسلمین چگونه رفتار کنیم. مثل اینکه آیا شما میتوانید خمس و زکات را به غیر از مؤمن، یعنی به غیر از شیعه، پرداخت کنی یا نه؟ مسلماً اینجا فقیه نمیگوید بخاطر حرف دیگران، حکم دیگری میدهم، میگوید باید زکات را به مؤمن داد. ممکن است فقیهی فرمایش دیگری داشته باشد. اینجا جای این موضوع نیست که بگویی در اینباره سخن نگو، اینجا جایی است که میخواهی ببینی درست چیست و غلط چیست. حال اینکه تعامل ما با دیگران باید چگونه باشد، بحث مهمی است. ما اهل دعوا با هیچ کسی نیستیم، قبلاً راجع به این موضوع مفصل توضیح دادهایم، اگر نیاز باشد هم دوباره به این موضوع خواهیم پرداخت.
خلط بین اینکه حقیقت چیست، و چون ممکن است در برخی شرایط مثلاً شخص دیگری برداشتی داشته باشد، شما حقیقت را جابجا کنید، یا دروغ بگوییم، یا شاید هم این یک فهم است که بگوید «همهی راهها یکی است»، با اینکه انصافاً برخلاف ارتکاز و وجدان است که بگوییم همهی راهها یکی است. کسی که معاویه را امام میداند، با کسی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را امام میداند یکی هستند؟ واقعاً خیلی سخت است که انسان به این حرف معتقد شود!
بهانهی بحث این است که جمعی به شکل گسترده، یا بر حسب ندانستن، یا بر حسب تفاوت نگاه، یا بر حسب عناد؛ که البته نمیشود کسی را قضاوت کرد، اینها از «تقویت مذهب» برداشتِ جنگ مذهبی و فرقهای و تخریب دین دارند.
اینکه ما فکر میکنیم چه عقیدهای درست است، فارغ از این موضوع است که بعداً میخواهیم با سایر مسلمین چگونه رفتار کنیم. مثل اینکه آیا شما میتوانید خمس و زکات را به غیر از مؤمن، یعنی به غیر از شیعه، پرداخت کنی یا نه؟ مسلماً اینجا فقیه نمیگوید بخاطر حرف دیگران، حکم دیگری میدهم، میگوید باید زکات را به مؤمن داد. ممکن است فقیهی فرمایش دیگری داشته باشد. اینجا جای این موضوع نیست که بگویی در اینباره سخن نگو، اینجا جایی است که میخواهی ببینی درست چیست و غلط چیست. حال اینکه تعامل ما با دیگران باید چگونه باشد، بحث مهمی است. ما اهل دعوا با هیچ کسی نیستیم، قبلاً راجع به این موضوع مفصل توضیح دادهایم، اگر نیاز باشد هم دوباره به این موضوع خواهیم پرداخت.
خلط بین اینکه حقیقت چیست، و چون ممکن است در برخی شرایط مثلاً شخص دیگری برداشتی داشته باشد، شما حقیقت را جابجا کنید، یا دروغ بگوییم، یا شاید هم این یک فهم است که بگوید «همهی راهها یکی است»، با اینکه انصافاً برخلاف ارتکاز و وجدان است که بگوییم همهی راهها یکی است. کسی که معاویه را امام میداند، با کسی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را امام میداند یکی هستند؟ واقعاً خیلی سخت است که انسان به این حرف معتقد شود!
تاکنون نظری ثبت نشده است