- 60
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام، 26
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام»، جلسه بیست و ششم: خلوص در دعا و خواستهها، سال 1403
رسیدیم به اینجا که حضرت فرمودند اخلص فی المسئلۀ لربک در مسئله، مسئله یعنی سوال کردن، اخلاص داشته باش برای پروردگارت به عنوان توضیح مقدمتاً عرض کنم ما چند نوع اخلاص داریم، یک اخلاص، اخلاص در عمل است که عمل ما خالص است و عیب و اشکال و ایراد نداشته باشد یک نوع اخلاص، اخلاص در عقیده است عقیده مان خالص باشد و عقاید نا خالص نداشته باشیم و التقاطی نباشیم یک نوع اخلاص، اخلاص در نیت است که نقطه مقابلش ریا است گرفتار ریا نشویم یک نوع اخلاص، اخلاص در دین هست تدین مان در دیانت مان و در عبودیت مان خالص باشیم یک نوع اخلاص، اخلاص در محبت است، محبت نسبت به خدا و یا محبت ما نسبت به همدیگر محبت مان خالصانه باشد و رفاقت مان خالصانه باشد، یک نوع اخلاص هم اخلاص در دعاست در مقام دعا در مقام گدایی کردن و سوال کردن در پیشگاه پروردگار خالصانه دعا کنیم، که اینجا مراد همین است اینجایی که فرمود اخلص فی المسئلۀ لربک بحث ریا و انواع اخلاص های دیگر اونها نیست که اونها هم مهم است ریا نباید داشته باشیم و در عقایدمان باید خالص باشیم ولی اینجا بحث در مقام دعاست، چون قبل از این هم اگر یادتان باشد جلسه گذشته فرمود در تمام امور خودت را به خدا پناهنده کن پناهندگی هم نوعی دعاست یعنی وقتی شما می گویید که خدایا به تو پناهنده شدم این دعا است یعنی خدایا پناهم بده یعنی گاهی در قالب این که می گوییم پناهنده می شوم معنایش این است که پناهم بده این هم یک نوعی خواستن است و لذا در نهج البلاغه داریم حضرت فرمودند که لا یقولن احدکم اللهم انی اعوذ بک من الفتنه فرمود هیچ کدام از شماها نگویند که خدا به تو پناه می برم از فتنه و آزمایش چرا؟ فرمود نگویید اینطوری چون این دعا مستجاب می شود اصلا نوعی پناهندگی نوعی دعا است چون خدا همه را آزمایش می کند منظور اونجا هم می فرماید نگویید اعوذ چون نوعی دعا است منتهی این دعای غیر مستجاب فرمود چنین دعایی نکنید بگویید خدایا ما به تو پناه می بریم از آزمایش های گمراه کننده مثل این که شاگردی معلمش نمی تواند بگوید امتحان نگیر ولی می تواند بگوید آقا سخت نگیر سوال آسانتر میدهم منظور این است که پناهندگی نوعی دعا هست و اونجا که فرمود پناهنده کن در تمام امور خودت را به خدا و بعد ما جلسه قبل گفتیم که پناهندگی به خدا یعنی پناهندگی به اهل البیت،پناهندگی به دستورات خدای متعال این پناهنده شدن دلی و در مقام دعا این نوعی دعاست، حالا در دعا کردن فرمود خالص خودت را پناهنده کن به خدا، خالص دعا کن، خوب بعد به چه دلیل ما می گوییم منظور از این اخلص فی المسأله اینجا اخلاص در مقام دعاست، خود کلمه مسئله سوال است گدایی کردن و دعا کردن ذیلش هم توضیح می دهد فان بیده العطا و الحرمان فقط در دست خدا عطا و محروم کردن هست خدا بخواهد عطا می کند خدا نخواهد محروم می کند اگر خدا نخواهد همه عالم بخواهد نمی شود اگر خدا بخواهد همه نخواهند می شود، پس این در مقام دعا کردن اخلاص داشته باش در گفتند صبح ها این آیه را بخوانید قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتِی المُلکَ مَن تَشاءُ را به هر کس بخواهی می دهی وَتَنزِعُ المُلکَ از هر کس بخواهی ملک ات را می گیری وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ هر کس را بخواهی عزیز می کنی مِمَّن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ ۖ هر کس را که بخواهی ذلیل می کنی بِیَدِکَ الخَیرُ ۖ إِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ (آل عمران، 26) تمام خوبی ها فقط در دست توست فقط نزدیک بر هر چیزی تعادل و لذا در دعاها داریم که بگویید و بیدک لا بید غیرک خدایا فقط در دست توست در دست غیر تو نیست زیادتی افزایش وجودی من و افزایش نعمت های من نقص من و نفع من و ضرر من اگر کسی این اعتقاد را داشته باشد در دعا کردن خالص است حالا خلوص در دعا یعنی چی؟ که می گویند در دعا کردن خالص باشید جوابش این است موقعی که دارید دعا می کنید قطع امید از همه چیز و همه کس داشته باش، بدان خدا نخواهد نمی شود، یک وقت ما دعا می کنیم اما دلمان خوش است به این و اون هم هست نه فرض کن در دریا هستی، و کشتی دارد غرق می شود و تو هم داری غرق می شوی هیچ سببی نیست اونجا چطور دعا می کنی؟ از ته دل و از صمیم دل به هیچ کس امید نداری همیشه دعا که می کنی امید به هیچ کس نداشته باش حالا امید نداشته باش که مثلا این آقا کار ما را راه بیاندازد چرا ولی می دانیم اگر خدا نخواهد نمی شود اگر خدا نخواهد نمی شود فرض کن تمام درها به رویت بسته است اینطوری دعا کن، و واقعا خیلی وقتها ما دعا می کنیم اما در دعا یک حسی را همیشه نداریم
رسیدیم به اینجا که حضرت فرمودند اخلص فی المسئلۀ لربک در مسئله، مسئله یعنی سوال کردن، اخلاص داشته باش برای پروردگارت به عنوان توضیح مقدمتاً عرض کنم ما چند نوع اخلاص داریم، یک اخلاص، اخلاص در عمل است که عمل ما خالص است و عیب و اشکال و ایراد نداشته باشد یک نوع اخلاص، اخلاص در عقیده است عقیده مان خالص باشد و عقاید نا خالص نداشته باشیم و التقاطی نباشیم یک نوع اخلاص، اخلاص در نیت است که نقطه مقابلش ریا است گرفتار ریا نشویم یک نوع اخلاص، اخلاص در دین هست تدین مان در دیانت مان و در عبودیت مان خالص باشیم یک نوع اخلاص، اخلاص در محبت است، محبت نسبت به خدا و یا محبت ما نسبت به همدیگر محبت مان خالصانه باشد و رفاقت مان خالصانه باشد، یک نوع اخلاص هم اخلاص در دعاست در مقام دعا در مقام گدایی کردن و سوال کردن در پیشگاه پروردگار خالصانه دعا کنیم، که اینجا مراد همین است اینجایی که فرمود اخلص فی المسئلۀ لربک بحث ریا و انواع اخلاص های دیگر اونها نیست که اونها هم مهم است ریا نباید داشته باشیم و در عقایدمان باید خالص باشیم ولی اینجا بحث در مقام دعاست، چون قبل از این هم اگر یادتان باشد جلسه گذشته فرمود در تمام امور خودت را به خدا پناهنده کن پناهندگی هم نوعی دعاست یعنی وقتی شما می گویید که خدایا به تو پناهنده شدم این دعا است یعنی خدایا پناهم بده یعنی گاهی در قالب این که می گوییم پناهنده می شوم معنایش این است که پناهم بده این هم یک نوعی خواستن است و لذا در نهج البلاغه داریم حضرت فرمودند که لا یقولن احدکم اللهم انی اعوذ بک من الفتنه فرمود هیچ کدام از شماها نگویند که خدا به تو پناه می برم از فتنه و آزمایش چرا؟ فرمود نگویید اینطوری چون این دعا مستجاب می شود اصلا نوعی پناهندگی نوعی دعا است چون خدا همه را آزمایش می کند منظور اونجا هم می فرماید نگویید اعوذ چون نوعی دعا است منتهی این دعای غیر مستجاب فرمود چنین دعایی نکنید بگویید خدایا ما به تو پناه می بریم از آزمایش های گمراه کننده مثل این که شاگردی معلمش نمی تواند بگوید امتحان نگیر ولی می تواند بگوید آقا سخت نگیر سوال آسانتر میدهم منظور این است که پناهندگی نوعی دعا هست و اونجا که فرمود پناهنده کن در تمام امور خودت را به خدا و بعد ما جلسه قبل گفتیم که پناهندگی به خدا یعنی پناهندگی به اهل البیت،پناهندگی به دستورات خدای متعال این پناهنده شدن دلی و در مقام دعا این نوعی دعاست، حالا در دعا کردن فرمود خالص خودت را پناهنده کن به خدا، خالص دعا کن، خوب بعد به چه دلیل ما می گوییم منظور از این اخلص فی المسأله اینجا اخلاص در مقام دعاست، خود کلمه مسئله سوال است گدایی کردن و دعا کردن ذیلش هم توضیح می دهد فان بیده العطا و الحرمان فقط در دست خدا عطا و محروم کردن هست خدا بخواهد عطا می کند خدا نخواهد محروم می کند اگر خدا نخواهد همه عالم بخواهد نمی شود اگر خدا بخواهد همه نخواهند می شود، پس این در مقام دعا کردن اخلاص داشته باش در گفتند صبح ها این آیه را بخوانید قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتِی المُلکَ مَن تَشاءُ را به هر کس بخواهی می دهی وَتَنزِعُ المُلکَ از هر کس بخواهی ملک ات را می گیری وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ هر کس را بخواهی عزیز می کنی مِمَّن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ ۖ هر کس را که بخواهی ذلیل می کنی بِیَدِکَ الخَیرُ ۖ إِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ (آل عمران، 26) تمام خوبی ها فقط در دست توست فقط نزدیک بر هر چیزی تعادل و لذا در دعاها داریم که بگویید و بیدک لا بید غیرک خدایا فقط در دست توست در دست غیر تو نیست زیادتی افزایش وجودی من و افزایش نعمت های من نقص من و نفع من و ضرر من اگر کسی این اعتقاد را داشته باشد در دعا کردن خالص است حالا خلوص در دعا یعنی چی؟ که می گویند در دعا کردن خالص باشید جوابش این است موقعی که دارید دعا می کنید قطع امید از همه چیز و همه کس داشته باش، بدان خدا نخواهد نمی شود، یک وقت ما دعا می کنیم اما دلمان خوش است به این و اون هم هست نه فرض کن در دریا هستی، و کشتی دارد غرق می شود و تو هم داری غرق می شوی هیچ سببی نیست اونجا چطور دعا می کنی؟ از ته دل و از صمیم دل به هیچ کس امید نداری همیشه دعا که می کنی امید به هیچ کس نداشته باش حالا امید نداشته باش که مثلا این آقا کار ما را راه بیاندازد چرا ولی می دانیم اگر خدا نخواهد نمی شود اگر خدا نخواهد نمی شود فرض کن تمام درها به رویت بسته است اینطوری دعا کن، و واقعا خیلی وقتها ما دعا می کنیم اما در دعا یک حسی را همیشه نداریم


تاکنون نظری ثبت نشده است