- 228
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام، 21
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلسه بیست و یکم: جهاد و عرصههای گوناگون آن، سال 1402
در ادامه نامه 31 نهجالبلاغه رسیدیم به این عبارت که فرمودند: «وَ جَاهِدْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ» یعنی در راه خدا جهاد کن، حقَ جهاده معنا دارد. یعنی چه؟ یعنی اگر یک کسی بخواهد یک آپارتمان 75 متری داشته باشد کلی جُهد باید داشته باشد. این روزگار واقعاً مسکن سخت شده است. انشاءالله خدا به مسئولین ما کمک کند که بتوانند حداقل مشکل مسکن را حل کنند و انشاءالله خداوند نصیب کند. حالا مثال زدم. حالا مسکن میخواهد آدم داشته باشد. چقدر هم در این دنیا زنده هستیم؟ هفتاد سال، هشتاد سال. حالا اگر کسی میخواهد «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» را داشته باشد. این جهاد ویژهای میخواهد. حقش را باید برآورده کرد. برای امور جزئی این عالم جهد و کوشش میخواهد. انسان همینطور راحت به چیزی نمیرسد. کسی میخواهد دکتر شود، مهندس شود، باید تلاش کند. میگوید در راه خدا است. راه خدا، خدا بینهایت هست، خدا نامحدود است. راه خدا یعنی راه ابدیت ما. حضرت میفرمایند جهاد کن آنطوری که شایسته است. موضوع جهاد از آن چیزهایی است که بسیار اهمیت دارد، گاهی هم غفلت میشود. یکی از ارکان ایمان جهاد است. در حکمت 31 نهج البلاغه داریم فرمود: «الْإِیمَانُ عَلَى أَرْبَعَةِ دَعَائِمَ» ایمان 4 ستون دارد، چهار پایه درد. «علی الصَّبْرِ وَ الْیَقِینِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجُهاد». صبر و یقین و عدل و جهاد. یعنی یکی از پایههای ایمان جهاد است. یعنی اگر کسی مجاهد نباشد در حقیقت ایمان او میلنگد. و این را خیلیها غافل هستند. اگر مجاهد نباشیم، مرد و زن هم ندارد، پیر و جوان هم ندارد. همه باید مجاهد باشیم. بعد فرمود خود جهاد چهار پایه دارد.
یعنی صبر چهار پایه دارد، یقین چهار پایه دارد، جهاد هم چهار تا. یکی از پایههای آن را فرمود امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی امر به معروف و نهی از منکر که جلسات قبل گفتیم جزء زیرشاخههای جهاد است. بعد فرمود: «صدق در مواطن». یعنی در میدان جنگ بایستی. فرار نکنی. و با فاسقان دشمن باشی. فاسقان نه گنهکار. یعنی کسی که کلاً از دین خارج شده و مفسد شده است. «فمن امرَ بالمعروف». فرمود هر کسی امر به معروف کند، پشت مؤمنان را محکم میکند.
در ادامه نامه 31 نهجالبلاغه رسیدیم به این عبارت که فرمودند: «وَ جَاهِدْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ» یعنی در راه خدا جهاد کن، حقَ جهاده معنا دارد. یعنی چه؟ یعنی اگر یک کسی بخواهد یک آپارتمان 75 متری داشته باشد کلی جُهد باید داشته باشد. این روزگار واقعاً مسکن سخت شده است. انشاءالله خدا به مسئولین ما کمک کند که بتوانند حداقل مشکل مسکن را حل کنند و انشاءالله خداوند نصیب کند. حالا مثال زدم. حالا مسکن میخواهد آدم داشته باشد. چقدر هم در این دنیا زنده هستیم؟ هفتاد سال، هشتاد سال. حالا اگر کسی میخواهد «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» را داشته باشد. این جهاد ویژهای میخواهد. حقش را باید برآورده کرد. برای امور جزئی این عالم جهد و کوشش میخواهد. انسان همینطور راحت به چیزی نمیرسد. کسی میخواهد دکتر شود، مهندس شود، باید تلاش کند. میگوید در راه خدا است. راه خدا، خدا بینهایت هست، خدا نامحدود است. راه خدا یعنی راه ابدیت ما. حضرت میفرمایند جهاد کن آنطوری که شایسته است. موضوع جهاد از آن چیزهایی است که بسیار اهمیت دارد، گاهی هم غفلت میشود. یکی از ارکان ایمان جهاد است. در حکمت 31 نهج البلاغه داریم فرمود: «الْإِیمَانُ عَلَى أَرْبَعَةِ دَعَائِمَ» ایمان 4 ستون دارد، چهار پایه درد. «علی الصَّبْرِ وَ الْیَقِینِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجُهاد». صبر و یقین و عدل و جهاد. یعنی یکی از پایههای ایمان جهاد است. یعنی اگر کسی مجاهد نباشد در حقیقت ایمان او میلنگد. و این را خیلیها غافل هستند. اگر مجاهد نباشیم، مرد و زن هم ندارد، پیر و جوان هم ندارد. همه باید مجاهد باشیم. بعد فرمود خود جهاد چهار پایه دارد.
یعنی صبر چهار پایه دارد، یقین چهار پایه دارد، جهاد هم چهار تا. یکی از پایههای آن را فرمود امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی امر به معروف و نهی از منکر که جلسات قبل گفتیم جزء زیرشاخههای جهاد است. بعد فرمود: «صدق در مواطن». یعنی در میدان جنگ بایستی. فرار نکنی. و با فاسقان دشمن باشی. فاسقان نه گنهکار. یعنی کسی که کلاً از دین خارج شده و مفسد شده است. «فمن امرَ بالمعروف». فرمود هر کسی امر به معروف کند، پشت مؤمنان را محکم میکند.


تاکنون نظری ثبت نشده است