- 97
- 1000
- 1000
- 1000
قواعد مواجهه با شر مطلق،6
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان با موضوع "قواعد مواجهه با شر مطلق"، جلسه ششم: ستون پنجم دشمن، سال 1404
درباره شر مطلق به لحاظ اجتماعی نه فلسفی و بدترین جنبنده به تعبیر قرآن حرف می زدیم. رسیدیم بر سر قواعد مواجهه با چنین پدیده ای و شرایط استثنا و شرایط دیگر ممکنه ماجرایی را عوض کند. اگر دارای یک نظامی مثل نظام نبوی باشیم در مقابل شر دوّاب این کار را انجام می دهیم. شر مطلق یعنی از آسمون شر می بارد، یعنی نه گوشت امن هست، نه چشمت امن هست و نه دلت امن هست و از همه جهات داره دشمنی می آید و همچین چیزی حتما تکیه گاه مهمی مانند خدای متعال می خواهد که در بحث الهیات بود که خودت را در سنت الهی ببین که خدای متعال شر مطلق رو فرصت جولانی بهش می دهد تا به سمت اطلاقش برود، اما قطعا نابودش می کند و تو باید در آن مسیر باشی و کاری بکنی که ما با توجه به سوره فلق گفتیم نمی شود فقط تماشاگر باشی بین خدا و شر مطلق. این شر مطلق اگر در جنگ با تو آمد، باید اولین کاری که می کنی صف های پشتیبانی اش را متفرق کنی یا به محکم زدن نظامی خودش یا با تدبیرهایی که می اندیشی امروز بهش می گن دیپلماسی، صفش رو خلوت کنی، دورش رو خلوت کنی، ائتلاف هاش رو باز بکنی. اگر هم دیدی پنهانی داره کاری می کنه و کارهای خطرناکی ست دستور داد که باید چیکار کنی باید عهدش رو جلویش بندازی و بگویی من دیگه تو فلان تعهد نیستم. قدرت اقتصادی در مقابله با شرور مقوله مهمی است و قدرت اقتصادی که فقط تنها راهش سرمایه گذاری خارجی نیست که دور پیش بیاد که یه کسی بگه آقا من که بخوام قدرت اقتصادیم رو بیشتر بکنم باید رابطه هامو درست بکنم، علی القاعده باید کلا با دشمن سازش بکنم. این سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را ببینید حضرت آقا یه تعبیری کردند و گفتند پرونده ما از پنتاگون رفته در اتاق وزارت خزانه داری آمریکا که ماجرای تحریم ها بود، در مقابل آن هم ما شورای جنگ اقتصادی تشکیل دادیم. اگر به بندهای این اقتصاد مقاومتی و سیاست های کلیش تصویب شده اش که هر کارشناسی بهش توجه بکند تایید می کند، عمل کنیم، زیرساخت های اقتصادی که فقط تجهیزات و به اصطلاح سازه های اقتصادی نیست، رابطه معیشتی مردم محکم می شود و تاب آوری اقتصادی جامعه ایران در مقابل تحریم و بعدش احیانا جنگ محکم تر می شود. سیایت دوم کسب قوه است؛ چه نظامی چه اقتصادی و چه ابعاد دیگر. ترهبون به عدوالله و عدوکم، یک غایتی دارد، جنگ وجودی هست و دیگر بازدارندگی به معنای متداولش نیست. اگر تو مومن هستی و اگر تو جای درست تاریخ ایستادی که یعنی نسبتت با اسلام معلوم هست و نسبتت با خاک و وطنت هم معلوم هست. دشمن شما و خدامشخص هستند، اما هنوز به مرحله اظهار نرسیده اند. شر کوچک و معمولی، حسد کوچک دارد، یعنی یک آدمی که شر کوچک هست، حسودیش هم اندازه شرش کوچک است. شر مطلق خودش را رقیب می داند و می آید حسادت می کند. اینها مخاطبشان آدم ها اول هستن نه کشورها نه خاک ها اونا ناپلئون ها هستند که دنبال خاک ها هستن و آنها بوش پدرها و پسرها هستند که دنبال نفت ها هستند. در همین آیه می خواهد بگوید دعوا سر این منطقه ای که تو زندگی می کنی هست، و دعوابر سر تشکیل یا عدم تشکیل تمدن اسلامی است. اینجا تمدن محمدی صلوات الله والسلام علیه شکل بگیرد یا نظم آمریکایی دعوا اینجاست. حالا این جنگ افروزی ها و نزاع، حاصل حسدی هست که گفتیم. این دعوای اصلیست قبل از اینکه حس های خاص شیعی و سنی پیدا بکنه اسلام سیاسی یعنی اداره کردن این منطقه بر اساس آموزه های اسلام، اسلامی که حکومت دارد، اسلامی که حرف از آموزه های زندگی دارد، اسلامی که مقابل سکولاریسم با اسلام فردی مشکلی ندارند. پس دعوا سر این است، اولا اسلام سیاسی و زعامت دینی شکل نگیرد.
درباره شر مطلق به لحاظ اجتماعی نه فلسفی و بدترین جنبنده به تعبیر قرآن حرف می زدیم. رسیدیم بر سر قواعد مواجهه با چنین پدیده ای و شرایط استثنا و شرایط دیگر ممکنه ماجرایی را عوض کند. اگر دارای یک نظامی مثل نظام نبوی باشیم در مقابل شر دوّاب این کار را انجام می دهیم. شر مطلق یعنی از آسمون شر می بارد، یعنی نه گوشت امن هست، نه چشمت امن هست و نه دلت امن هست و از همه جهات داره دشمنی می آید و همچین چیزی حتما تکیه گاه مهمی مانند خدای متعال می خواهد که در بحث الهیات بود که خودت را در سنت الهی ببین که خدای متعال شر مطلق رو فرصت جولانی بهش می دهد تا به سمت اطلاقش برود، اما قطعا نابودش می کند و تو باید در آن مسیر باشی و کاری بکنی که ما با توجه به سوره فلق گفتیم نمی شود فقط تماشاگر باشی بین خدا و شر مطلق. این شر مطلق اگر در جنگ با تو آمد، باید اولین کاری که می کنی صف های پشتیبانی اش را متفرق کنی یا به محکم زدن نظامی خودش یا با تدبیرهایی که می اندیشی امروز بهش می گن دیپلماسی، صفش رو خلوت کنی، دورش رو خلوت کنی، ائتلاف هاش رو باز بکنی. اگر هم دیدی پنهانی داره کاری می کنه و کارهای خطرناکی ست دستور داد که باید چیکار کنی باید عهدش رو جلویش بندازی و بگویی من دیگه تو فلان تعهد نیستم. قدرت اقتصادی در مقابله با شرور مقوله مهمی است و قدرت اقتصادی که فقط تنها راهش سرمایه گذاری خارجی نیست که دور پیش بیاد که یه کسی بگه آقا من که بخوام قدرت اقتصادیم رو بیشتر بکنم باید رابطه هامو درست بکنم، علی القاعده باید کلا با دشمن سازش بکنم. این سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را ببینید حضرت آقا یه تعبیری کردند و گفتند پرونده ما از پنتاگون رفته در اتاق وزارت خزانه داری آمریکا که ماجرای تحریم ها بود، در مقابل آن هم ما شورای جنگ اقتصادی تشکیل دادیم. اگر به بندهای این اقتصاد مقاومتی و سیاست های کلیش تصویب شده اش که هر کارشناسی بهش توجه بکند تایید می کند، عمل کنیم، زیرساخت های اقتصادی که فقط تجهیزات و به اصطلاح سازه های اقتصادی نیست، رابطه معیشتی مردم محکم می شود و تاب آوری اقتصادی جامعه ایران در مقابل تحریم و بعدش احیانا جنگ محکم تر می شود. سیایت دوم کسب قوه است؛ چه نظامی چه اقتصادی و چه ابعاد دیگر. ترهبون به عدوالله و عدوکم، یک غایتی دارد، جنگ وجودی هست و دیگر بازدارندگی به معنای متداولش نیست. اگر تو مومن هستی و اگر تو جای درست تاریخ ایستادی که یعنی نسبتت با اسلام معلوم هست و نسبتت با خاک و وطنت هم معلوم هست. دشمن شما و خدامشخص هستند، اما هنوز به مرحله اظهار نرسیده اند. شر کوچک و معمولی، حسد کوچک دارد، یعنی یک آدمی که شر کوچک هست، حسودیش هم اندازه شرش کوچک است. شر مطلق خودش را رقیب می داند و می آید حسادت می کند. اینها مخاطبشان آدم ها اول هستن نه کشورها نه خاک ها اونا ناپلئون ها هستند که دنبال خاک ها هستن و آنها بوش پدرها و پسرها هستند که دنبال نفت ها هستند. در همین آیه می خواهد بگوید دعوا سر این منطقه ای که تو زندگی می کنی هست، و دعوابر سر تشکیل یا عدم تشکیل تمدن اسلامی است. اینجا تمدن محمدی صلوات الله والسلام علیه شکل بگیرد یا نظم آمریکایی دعوا اینجاست. حالا این جنگ افروزی ها و نزاع، حاصل حسدی هست که گفتیم. این دعوای اصلیست قبل از اینکه حس های خاص شیعی و سنی پیدا بکنه اسلام سیاسی یعنی اداره کردن این منطقه بر اساس آموزه های اسلام، اسلامی که حکومت دارد، اسلامی که حرف از آموزه های زندگی دارد، اسلامی که مقابل سکولاریسم با اسلام فردی مشکلی ندارند. پس دعوا سر این است، اولا اسلام سیاسی و زعامت دینی شکل نگیرد.
تاکنون نظری ثبت نشده است