- 12
- 1000
- 1000
- 1000
ماه رمضان متفاوت، جلسه هفتم
سخنرانی حجت الاسلام محسن عباسی ولدی با موضوع «ماه رمضان متفاوت»، جلسه هفتم: تربیت اجتماعی، سال 1403
در مورد کمک به فقرا بنا بر توصیۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله صحبت میکردیم. برجسته کردن کمک به فقرا و دیگران به معنی کم ارزش کردن سایر امور در سیر و سلوک نیست. سحرخیزی، تلاوت و تدبر و انس با قرآن، نماز اول وقت با تعقیبات و خواندن ادعیه به ویژه صحیفۀ سجادیه از مواردی است که روی آن تاکید دارم. اما میتوان به راحتی ادّعا کرد که اگر کسی واجبات را انجام داد و در انجام مستحبات موفق نبود، اما در کمک کمک به دیگران توفیق داشت، به مقامات عجیبی میرسد. جایگاه کمک به مؤمن و فقیر، جایگاه ویژهای است.
آیتالله فاضل لنکرانی میفرمود: «من 50 سال است دارم اسلام میخوانم. بگذار خلاصهاش را برایت بگویم: واجباتت را انجام بده؛ به جای مستحبات، تا میتوانی به کار مردم برس؛ کار مردم را راه بینداز. اگر قیامت کسی از تو سئوال کرد، بگو فاضل گفته بود.»
این جملۀ آیت الله فاضل به معنای توصیه به عدم انجام مستحبات نیست، بلکه اهمیت گرهگشایی از مردم را بیان میکنند.
آیتالله بهاءالدینی که در قلۀ معنویت هستند، با امام زمان علیهالسلام ملاقات داشتهاند و از دوستان نزدیک امام خمینی بودهاند. ایشان برای حل مشکلات چنین راه حلی ارائه میدهند: ما تجربه زیادی به دست آورده ایم و وجدان نمودهایم که برای رهایی از مشکلات راههایی هست که بهترین آنها را خود حس کردهایم و به کمک آنها به حاجتهایمان رسیدهایم :
((نذر کردن گوسفند برای فقرا، خواندن حدیث کساء به طور پی در پی ، پرداخت صدقه و ختم صلوات )).
آیتالله بهجت: این نکته از معلومات و واضح و آشکار و از مسلّمیات شرع است که چنانچه مسلمانی دید که مسلمانی گرفتار است و با اندک همت، گرفتاری او رفع میشود، در این صورت اگر همت نکند، معاقَب خواهد بود. از پنجاه میلیون نفر شیعه که در ایران است، حداقل ده میلیون نفر الآن میتوانند دستکم ماهی یک تومان در صندوق خیریه بریزند. اگر کسی بگوید که این مقدار را هم نمیتوانم، دروغ میگوید! آیا با این پولهای ذخیره شده، نمیتوان گرفتاریهای ضروری اهل مملکت را رفع نمود؟! نمیدانیم از دست خودمان به چه کسی شکایت کنیم؟! با اینحال، به هر کس که بگوییم شما متصدی جمعآوری تبرعات و انفاقات برای محرومین و محتاجان باشید، میگوید: ما از همه محتاجتر هستیم!
بهاییها که از دین هیچ ندارند ـ جز تعاطف ـ از راه کمک کردن، مردم را به مرامشان دعوت میکنند. وقتی میفهمند کسی ضعیف و محتاج است، از او دستگیری میکنند. مثلاً به او میگویند در فلانمکان بنشین سیگار و کبریت بفروش، و میآیند و عوض یک ریال [فروش] یک تومان به او میدهند تا پس از چند روز مستغنی شود. و یا وقتی میدیدند شخصی از هممذهبهای آنها ضعیف است، فوراً در اداره یا کارخانهای، کاری برای او پیدا مینمودند. چرا ما تعاطف نداریم و اینهمه با رخاء و گشایشِ یکدیگر دشمنیم؟!
در مورد کمک به فقرا بنا بر توصیۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله صحبت میکردیم. برجسته کردن کمک به فقرا و دیگران به معنی کم ارزش کردن سایر امور در سیر و سلوک نیست. سحرخیزی، تلاوت و تدبر و انس با قرآن، نماز اول وقت با تعقیبات و خواندن ادعیه به ویژه صحیفۀ سجادیه از مواردی است که روی آن تاکید دارم. اما میتوان به راحتی ادّعا کرد که اگر کسی واجبات را انجام داد و در انجام مستحبات موفق نبود، اما در کمک کمک به دیگران توفیق داشت، به مقامات عجیبی میرسد. جایگاه کمک به مؤمن و فقیر، جایگاه ویژهای است.
آیتالله فاضل لنکرانی میفرمود: «من 50 سال است دارم اسلام میخوانم. بگذار خلاصهاش را برایت بگویم: واجباتت را انجام بده؛ به جای مستحبات، تا میتوانی به کار مردم برس؛ کار مردم را راه بینداز. اگر قیامت کسی از تو سئوال کرد، بگو فاضل گفته بود.»
این جملۀ آیت الله فاضل به معنای توصیه به عدم انجام مستحبات نیست، بلکه اهمیت گرهگشایی از مردم را بیان میکنند.
آیتالله بهاءالدینی که در قلۀ معنویت هستند، با امام زمان علیهالسلام ملاقات داشتهاند و از دوستان نزدیک امام خمینی بودهاند. ایشان برای حل مشکلات چنین راه حلی ارائه میدهند: ما تجربه زیادی به دست آورده ایم و وجدان نمودهایم که برای رهایی از مشکلات راههایی هست که بهترین آنها را خود حس کردهایم و به کمک آنها به حاجتهایمان رسیدهایم :
((نذر کردن گوسفند برای فقرا، خواندن حدیث کساء به طور پی در پی ، پرداخت صدقه و ختم صلوات )).
آیتالله بهجت: این نکته از معلومات و واضح و آشکار و از مسلّمیات شرع است که چنانچه مسلمانی دید که مسلمانی گرفتار است و با اندک همت، گرفتاری او رفع میشود، در این صورت اگر همت نکند، معاقَب خواهد بود. از پنجاه میلیون نفر شیعه که در ایران است، حداقل ده میلیون نفر الآن میتوانند دستکم ماهی یک تومان در صندوق خیریه بریزند. اگر کسی بگوید که این مقدار را هم نمیتوانم، دروغ میگوید! آیا با این پولهای ذخیره شده، نمیتوان گرفتاریهای ضروری اهل مملکت را رفع نمود؟! نمیدانیم از دست خودمان به چه کسی شکایت کنیم؟! با اینحال، به هر کس که بگوییم شما متصدی جمعآوری تبرعات و انفاقات برای محرومین و محتاجان باشید، میگوید: ما از همه محتاجتر هستیم!
بهاییها که از دین هیچ ندارند ـ جز تعاطف ـ از راه کمک کردن، مردم را به مرامشان دعوت میکنند. وقتی میفهمند کسی ضعیف و محتاج است، از او دستگیری میکنند. مثلاً به او میگویند در فلانمکان بنشین سیگار و کبریت بفروش، و میآیند و عوض یک ریال [فروش] یک تومان به او میدهند تا پس از چند روز مستغنی شود. و یا وقتی میدیدند شخصی از هممذهبهای آنها ضعیف است، فوراً در اداره یا کارخانهای، کاری برای او پیدا مینمودند. چرا ما تعاطف نداریم و اینهمه با رخاء و گشایشِ یکدیگر دشمنیم؟!
تاکنون نظری ثبت نشده است