- 32
- 1000
- 1000
- 1000
نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی، جلسه سی و ششم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی»، جلسه سی و ششم: امتحان الهی، سال 1402
یک مقدار واقعاً مقوله امتحان با اینکه مقوله آشنایی هست ولی مقوله به شدت مورد غفلتی است. ما دو برداشت از امتحان در زندگی خود داریم که این دو برداشت تقریباً ربطی به آن امتحان الهی ندارد. مثلاً برداشتی که ما در زندگی خودمان از امتحان داریم این است که ما تلاشی میکنیم برای فراگیری درسی، معلمی، مدرسهای می آید، یک امتحان در یک مقطعی میگیرد ببیند ما چقدر آموختیم. امتحان وقتی گفته میشود در دین این نیست. امتحان در دین شامل تمام مدت آموزش ما هم میشود.
خود آن فعالیتی که شما دارید انجام میدهید تا به لحظه امتحان آن هم جزء امتحان هست. آن تلاش ما محنت کشیدن است، یک جور در رنج افتادن برای آن پاسخگویی نهایی است. وقتی امتحان دینی گفته میشود، ابتلائات در دین ذکر میشود، منظور او تمام مراحل سختیهایی است که یا صحنههایی است که انسان با آن مواجه میشود. دومین نکته این هست که امتحان در نظر ما در زندگی یک نکتهای است که ممکن است که آدم به آن برخورد بکند و ممکن است که برخورد نکند. طرف درس را ترک میکند به خاطر اینکه استرس امتحان تحمل نکند ولی زندگی بدون امتحان از نظر دین قابل تصور نیست.
ک کسی بازیگر باشد یا من و شما وقتی که میخواهیم مثلاً مطلبی را برای بینندگان ارائه کنیم. وقتی که روی این صندلی نشستیم مقابل دیدگان همه هستیم. وقتی بازیگر روی سن میرود مقابل دیدگان همه است. درست است. میرود در موقعیتی قرار میگیرد که این موقعیت، موقعیت عادی راحت تمام زندگیاش نیست. موقعیت خاصی است که در آن موقعیت باید یک رفتار خاص داشته باشد، هنرنمایی کند. امتحان از منظر دین یعنی تمام لحظاتی که ما داریم در آن زندگی میکنیم. اصلاً خارج از سن ما صحنه دیگری نداریم. امتحان یک لحظه نیست در زندگی ما. امتحان تمام لحظاتی است که داریم حتی در خلوتترین حالتی که برای خود ما قابل تصور است، داراییهای درونی ما صحنه امتحان ما است. خطورات ذهنی ما صحنه امتحان ما است.
یک مقدار واقعاً مقوله امتحان با اینکه مقوله آشنایی هست ولی مقوله به شدت مورد غفلتی است. ما دو برداشت از امتحان در زندگی خود داریم که این دو برداشت تقریباً ربطی به آن امتحان الهی ندارد. مثلاً برداشتی که ما در زندگی خودمان از امتحان داریم این است که ما تلاشی میکنیم برای فراگیری درسی، معلمی، مدرسهای می آید، یک امتحان در یک مقطعی میگیرد ببیند ما چقدر آموختیم. امتحان وقتی گفته میشود در دین این نیست. امتحان در دین شامل تمام مدت آموزش ما هم میشود.
خود آن فعالیتی که شما دارید انجام میدهید تا به لحظه امتحان آن هم جزء امتحان هست. آن تلاش ما محنت کشیدن است، یک جور در رنج افتادن برای آن پاسخگویی نهایی است. وقتی امتحان دینی گفته میشود، ابتلائات در دین ذکر میشود، منظور او تمام مراحل سختیهایی است که یا صحنههایی است که انسان با آن مواجه میشود. دومین نکته این هست که امتحان در نظر ما در زندگی یک نکتهای است که ممکن است که آدم به آن برخورد بکند و ممکن است که برخورد نکند. طرف درس را ترک میکند به خاطر اینکه استرس امتحان تحمل نکند ولی زندگی بدون امتحان از نظر دین قابل تصور نیست.
ک کسی بازیگر باشد یا من و شما وقتی که میخواهیم مثلاً مطلبی را برای بینندگان ارائه کنیم. وقتی که روی این صندلی نشستیم مقابل دیدگان همه هستیم. وقتی بازیگر روی سن میرود مقابل دیدگان همه است. درست است. میرود در موقعیتی قرار میگیرد که این موقعیت، موقعیت عادی راحت تمام زندگیاش نیست. موقعیت خاصی است که در آن موقعیت باید یک رفتار خاص داشته باشد، هنرنمایی کند. امتحان از منظر دین یعنی تمام لحظاتی که ما داریم در آن زندگی میکنیم. اصلاً خارج از سن ما صحنه دیگری نداریم. امتحان یک لحظه نیست در زندگی ما. امتحان تمام لحظاتی است که داریم حتی در خلوتترین حالتی که برای خود ما قابل تصور است، داراییهای درونی ما صحنه امتحان ما است. خطورات ذهنی ما صحنه امتحان ما است.
تاکنون نظری ثبت نشده است