- 510
- 1000
- 1000
- 1000
عاشورا معلم اخلاق، جلسه نهم
سخنرانی آیت الله حسین مظاهری با موضوع «عاشورا معلم اخلاق»، جلسه نهم، سال 1399
روایت امروز از امام حسین«سلاماللهعلیه» یک سرمشق مفصل برای همۀ ما در زندگی است و اگر این سرمشق را از امام حسین بیاموزیم، خیر دنیا و آخرت داریم.
امام حسین«سلاماللهعلیه» بعد از آنکه هیچ کسی را نداشت، باز هم به خاطر اینکه دلش برای این مردم میسوخت، برای تبلیغ به میدان آمد و هرچه گفت فایدهای نکرد. امام حسین«سلاماللهعلیه» یک جمله دارد؛ میفرماید میدانید چرا فایده ندارد و جاذبۀ من شما را نمیگیرد؟ زیرا:
«مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَام»
شکمهای شما از حرام پر شده است. چون حرام در شکمهای شماست، جاذبۀ من نمیتواند شما را بگیرد.
وقتی این جمله تمام شد، سنگ به پیشانی ایشان زدند. بعد حضرت آمد پشت خیام حرم و زینب«سلاماللهعلیها» را خواست. زینب آمد و گفت عزیزم مگر برای تبلیغ نرفته بودی؟ مگر نگفتی؟ فرمود گفتم. هم خودم را معرفی کردم و هم گفتم و هم روضه خواندم، اما فایده ندارد. باز همان جمله را اینجا به زینبش گفت که زینبم! شکمهایشان از حرام پر شده و شیطان بر سرشان مسلط شده و حرف من در آنها تأثیر نکرد.
«اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ»
حرامخوری، هرچه باشد: گاهی العیاذبالله رباخواری است و گاهی اجحاف و مال مردمخوری است و گاهی ظلم است و گاهی در ادارهها کمکاری و بیکاری و رشوهخواری است و حتی گرانفروشی؛ اینها اگر غذا شود، برای خودش و برای زن و بچهاش تأثیر عجیبی دارد.
مال حرام تأثیرهای عجیبی دارد؛ اوّل آنکه دل را سیاه میکند. وقتی دل را سیاه کرد، مراتبی پیدا میکند. گاهی حال عبادت ندارد، بلکه تمایل به معصیت دارد. این اثر اول سیاهی دل است. آنگاه نماز برایش سنگین است و دادن خمس و رسیدگی به فقرا برایش مشکل است. اما گناه کردن مثل غیبت کردن و گوش دادن به موسیقی برایش لذت بخش است.
مرتبۀ دوم اینست که حرف حق در او تأثیر ندارد. حرف هرکه باشد؛ روحانی باشد یا مرجع باشد یا سخن امام حسین«سلاماللهعلیه» باشد؛ حرف حق در او تأثیر ندارد و حتی نه تنها تأثیر نمیکند بلکه مسخره میکند. همین که گفتم وقتی امام حسین آمدند و تصرف ولایی کردند و همه را ساکت کردند و برایشان منبر رفتند. اول خودشان معرفی کردند و بعد هم خیلی نصیحت کردند و بعد هم روضه خواندند. وقتی ولایت تکوینی را از آنها برداشتند، هوچیگری شروع شد. بعد هم به پیشانی امام سنگ زدند و پیشانی امام را شکستند. حرف حق ولو از امام حسین«سلاماللهعلیه» باشد، جاذبۀ امام حسین نمیتواند کسی را بگیرد که پرورش شده از حرام است.
مرتبۀ سوم آنست که آدمکشی میکند و حتی حاضر است امام حسین«سلاماللهعلیه» را بکشد. خدا نکند دل سیاه شود. قرآن میفرماید: »فَوَیْلٌ لِلْقٰاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اَللّٰهِ»؛ وای به دلی که در اثر معصیت، سیاه شده است. در روایات هم داریم که مواظب باشید که دلتان سیاه نشود. در روایات میخوانیم اگر یک گناه کند، نقطۀ سیاهی در دل پیدا میشود و اگر توبه نکند، آن نقطه زیاد میشود تا کم کم دل را میگیرد. امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: «فَلَا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَدا»؛ این رستگار نمیشود.
اگر قساوت همۀ دل را گرفت: «فَلَا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَدا».
روایت امروز از امام حسین«سلاماللهعلیه» یک سرمشق مفصل برای همۀ ما در زندگی است و اگر این سرمشق را از امام حسین بیاموزیم، خیر دنیا و آخرت داریم.
امام حسین«سلاماللهعلیه» بعد از آنکه هیچ کسی را نداشت، باز هم به خاطر اینکه دلش برای این مردم میسوخت، برای تبلیغ به میدان آمد و هرچه گفت فایدهای نکرد. امام حسین«سلاماللهعلیه» یک جمله دارد؛ میفرماید میدانید چرا فایده ندارد و جاذبۀ من شما را نمیگیرد؟ زیرا:
«مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَام»
شکمهای شما از حرام پر شده است. چون حرام در شکمهای شماست، جاذبۀ من نمیتواند شما را بگیرد.
وقتی این جمله تمام شد، سنگ به پیشانی ایشان زدند. بعد حضرت آمد پشت خیام حرم و زینب«سلاماللهعلیها» را خواست. زینب آمد و گفت عزیزم مگر برای تبلیغ نرفته بودی؟ مگر نگفتی؟ فرمود گفتم. هم خودم را معرفی کردم و هم گفتم و هم روضه خواندم، اما فایده ندارد. باز همان جمله را اینجا به زینبش گفت که زینبم! شکمهایشان از حرام پر شده و شیطان بر سرشان مسلط شده و حرف من در آنها تأثیر نکرد.
«اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ»
حرامخوری، هرچه باشد: گاهی العیاذبالله رباخواری است و گاهی اجحاف و مال مردمخوری است و گاهی ظلم است و گاهی در ادارهها کمکاری و بیکاری و رشوهخواری است و حتی گرانفروشی؛ اینها اگر غذا شود، برای خودش و برای زن و بچهاش تأثیر عجیبی دارد.
مال حرام تأثیرهای عجیبی دارد؛ اوّل آنکه دل را سیاه میکند. وقتی دل را سیاه کرد، مراتبی پیدا میکند. گاهی حال عبادت ندارد، بلکه تمایل به معصیت دارد. این اثر اول سیاهی دل است. آنگاه نماز برایش سنگین است و دادن خمس و رسیدگی به فقرا برایش مشکل است. اما گناه کردن مثل غیبت کردن و گوش دادن به موسیقی برایش لذت بخش است.
مرتبۀ دوم اینست که حرف حق در او تأثیر ندارد. حرف هرکه باشد؛ روحانی باشد یا مرجع باشد یا سخن امام حسین«سلاماللهعلیه» باشد؛ حرف حق در او تأثیر ندارد و حتی نه تنها تأثیر نمیکند بلکه مسخره میکند. همین که گفتم وقتی امام حسین آمدند و تصرف ولایی کردند و همه را ساکت کردند و برایشان منبر رفتند. اول خودشان معرفی کردند و بعد هم خیلی نصیحت کردند و بعد هم روضه خواندند. وقتی ولایت تکوینی را از آنها برداشتند، هوچیگری شروع شد. بعد هم به پیشانی امام سنگ زدند و پیشانی امام را شکستند. حرف حق ولو از امام حسین«سلاماللهعلیه» باشد، جاذبۀ امام حسین نمیتواند کسی را بگیرد که پرورش شده از حرام است.
مرتبۀ سوم آنست که آدمکشی میکند و حتی حاضر است امام حسین«سلاماللهعلیه» را بکشد. خدا نکند دل سیاه شود. قرآن میفرماید: »فَوَیْلٌ لِلْقٰاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اَللّٰهِ»؛ وای به دلی که در اثر معصیت، سیاه شده است. در روایات هم داریم که مواظب باشید که دلتان سیاه نشود. در روایات میخوانیم اگر یک گناه کند، نقطۀ سیاهی در دل پیدا میشود و اگر توبه نکند، آن نقطه زیاد میشود تا کم کم دل را میگیرد. امام صادق«سلاماللهعلیه» میفرمایند: «فَلَا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَدا»؛ این رستگار نمیشود.
اگر قساوت همۀ دل را گرفت: «فَلَا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَدا».
تاکنون نظری ثبت نشده است