- 558
- 1000
- 1000
- 1000
عاشورا معلم اخلاق، جلسه هشتم
سخنرانی آیت الله حسین مظاهری با موضوع «عاشورا معلم اخلاق»، جلسه هشتم، سال 1399
روایت امروز از امام حسین«سلاماللهعلیه»، یک روایت پرباری در پیش سیر و سلوکیهاست. امام حسین«سلاماللهعلیه» میفرمایند:
«مَنْ عَبَدَ اللَّهَ حَقَ عِبَادَتِهِ آتَاهُ اللَّهُ فَوْقَ أَمَانِیِّهِ وَ کِفَایَتِهِ»
هرکسی به مقام عبودیت برسد و به راستی عبد خدا باشد، آنچه میخواهد، خدا بیش از آن را به او عنایت میکند.
قرآن شریف این کلام امام حسین«سلاماللهعلیه» را تأیید میکند. قرآن میفرماید اگر کسی به راستی مؤمن باشد، در این دنیا حیات طیب دارد. در آخرت هم حیات طیبتر دارد:
«مَنْ عَمِلَ صٰالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثىٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیٰاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ»
هر زن و مردی که واقعاً مؤمن باشد و واقعاً اطاعت خدا کند، در همین دنیا حیات طیبی به او عنایت میکنیم. یک زندگی که آن زندگی طیب باشد و در آخرت هم یک زندگی طیبتر به او میدهیم. در دنیا حیات طیب و در آخرت حیات طیب دارد.
بیشتر انسانها، بلکه همه همین را میخواهند که در دنیا زندگی طیب داشته باشند. زن و شوهر خوب و مال حلال و اولاد صالح و شایسته و شخصیت خوب و بالاخره اینکه در میان مردم محترم باشند.
نود و نه درصد مردم هم میخواهند در آخرت به بهشت بروند و بهتر و طیبتر از حیاتی که در دنیا داشتهاند، در بهشت باشد. یک زندگی داشته باشند منهای مرض و منهای فقر و منهای جهل و یک زندگی صد درصد طیب داشته باشند.
و اما یک درصد چیز دیگری میخواهند. به قول امام حسین«سلاماللهعلیه» مافوق این را میخواهند و خدا به آنها میدهد و آن اینست که هیچ فکری ندارند جز خدا.
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
فطرت خدادادی اینست که هیچ چیز نمیخواهد جز خدا. اگر به او بگویند چه میخواهی؟ میگوید خدا. در دنیا، خدا و در آخرت هم خدا. این فوق آمال و آرزوی مردم است و مردم یک در صد بلکه یک در هزار نمیتوانند به این مقام برسند، اما اگر به راستی کسی یک قدم بالاتر از اینها بگذارد و بگوید من آدم در این دنیا که خلیفۀ خدا باشم. من آمدم در این دنیا که خدا دلی به من داده است که این دل جای خداست.
آیهای در قرآن هست به نام آیۀ امانت و اختلاف در میان مفسرین است که مراد از این امانت خدا چیست. میفرماید:
«إِنّٰا عَرَضْنَا اَلْأَمٰانَةَ عَلَى اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْجِبٰالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهٰا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهٰا وَ حَمَلَهَا اَلْإِنْسٰانُ إِنَّهُ کٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً»
ما امانتمان را به عالم وجود عرضه داشتیم و هیچ چیز و هیچ کس نتوانست بپذیرد جز این انسان. این انسان لیاقت این را دارد که امانت ما را بپذیرد. اما قرآن بلافاصله میفرماید: «إِنَّهُ کٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً»؛ یک در میلیون پیدا میشود که قدردان باشد و جاهل نباشد و عالم به این امانت باشد و ظالم نباشد و نگاهدار این امانت باشد و الاّ «إِنَّهُ کٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً»؛ غالب مردم هم ظلم به خودشان میکنند و این امانت را خراب میکنند و هم جاهلند به اینکه این درّ گرانبها ارزش دارد.
روایت امروز از امام حسین«سلاماللهعلیه»، یک روایت پرباری در پیش سیر و سلوکیهاست. امام حسین«سلاماللهعلیه» میفرمایند:
«مَنْ عَبَدَ اللَّهَ حَقَ عِبَادَتِهِ آتَاهُ اللَّهُ فَوْقَ أَمَانِیِّهِ وَ کِفَایَتِهِ»
هرکسی به مقام عبودیت برسد و به راستی عبد خدا باشد، آنچه میخواهد، خدا بیش از آن را به او عنایت میکند.
قرآن شریف این کلام امام حسین«سلاماللهعلیه» را تأیید میکند. قرآن میفرماید اگر کسی به راستی مؤمن باشد، در این دنیا حیات طیب دارد. در آخرت هم حیات طیبتر دارد:
«مَنْ عَمِلَ صٰالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثىٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیٰاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ»
هر زن و مردی که واقعاً مؤمن باشد و واقعاً اطاعت خدا کند، در همین دنیا حیات طیبی به او عنایت میکنیم. یک زندگی که آن زندگی طیب باشد و در آخرت هم یک زندگی طیبتر به او میدهیم. در دنیا حیات طیب و در آخرت حیات طیب دارد.
بیشتر انسانها، بلکه همه همین را میخواهند که در دنیا زندگی طیب داشته باشند. زن و شوهر خوب و مال حلال و اولاد صالح و شایسته و شخصیت خوب و بالاخره اینکه در میان مردم محترم باشند.
نود و نه درصد مردم هم میخواهند در آخرت به بهشت بروند و بهتر و طیبتر از حیاتی که در دنیا داشتهاند، در بهشت باشد. یک زندگی داشته باشند منهای مرض و منهای فقر و منهای جهل و یک زندگی صد درصد طیب داشته باشند.
و اما یک درصد چیز دیگری میخواهند. به قول امام حسین«سلاماللهعلیه» مافوق این را میخواهند و خدا به آنها میدهد و آن اینست که هیچ فکری ندارند جز خدا.
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
فطرت خدادادی اینست که هیچ چیز نمیخواهد جز خدا. اگر به او بگویند چه میخواهی؟ میگوید خدا. در دنیا، خدا و در آخرت هم خدا. این فوق آمال و آرزوی مردم است و مردم یک در صد بلکه یک در هزار نمیتوانند به این مقام برسند، اما اگر به راستی کسی یک قدم بالاتر از اینها بگذارد و بگوید من آدم در این دنیا که خلیفۀ خدا باشم. من آمدم در این دنیا که خدا دلی به من داده است که این دل جای خداست.
آیهای در قرآن هست به نام آیۀ امانت و اختلاف در میان مفسرین است که مراد از این امانت خدا چیست. میفرماید:
«إِنّٰا عَرَضْنَا اَلْأَمٰانَةَ عَلَى اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اَلْجِبٰالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهٰا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهٰا وَ حَمَلَهَا اَلْإِنْسٰانُ إِنَّهُ کٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً»
ما امانتمان را به عالم وجود عرضه داشتیم و هیچ چیز و هیچ کس نتوانست بپذیرد جز این انسان. این انسان لیاقت این را دارد که امانت ما را بپذیرد. اما قرآن بلافاصله میفرماید: «إِنَّهُ کٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً»؛ یک در میلیون پیدا میشود که قدردان باشد و جاهل نباشد و عالم به این امانت باشد و ظالم نباشد و نگاهدار این امانت باشد و الاّ «إِنَّهُ کٰانَ ظَلُوماً جَهُولاً»؛ غالب مردم هم ظلم به خودشان میکنند و این امانت را خراب میکنند و هم جاهلند به اینکه این درّ گرانبها ارزش دارد.
تاکنون نظری ثبت نشده است