- 2025
- 1000
- 1000
- 1000
امر به معروف و نهی از منکر در حرکت و قیام امام حسین (ع) - بخش دوازدهم
سخنرانی آیت الله آقا مجتبی تهرانی با موضوع امر به معروف و نهی از منکر در حرکت و قیام امام حسین (ع)
خطیب در بحث خود به مقوله عزت و ذلت می پردازد. عزت و ذلت هم از نظر درونی با انسان ارتباط دارد و هم از نظر بیرونی.
عزت و در مقابل آن ذلت از نظر درونی عبارت از یک حالت روحی است، اینها از نظر بیرون مثالی دارد مثل صلابت روح. قدرت روح که گویا نسبت به یک سنخ اموری که با فطرت انسان منافات دارد یا مبانی معنوی که در آن است این به زودی نمی شکند.
از نظر بیرون، این عزت عبارت است از یک نوع بزرگواری و قدرت و عظمت همراه با محبت. که این باعث عزیز بودن انسان می شود.
اما چه چیزی باعث موجبات عزت می شود؟ در این باره دو دیدگاه وجود دارد:
یک دیدگاه، دیدگاه دنیا داران است که این افراد به طور کلی دنیا و امور مالی موجب عزت می دانند، مانند مال و ریاست.
دیدگاه دوم که در مقابل دیدگاه اول قرار دارد، دیدگاهی است که در مکاتب الهی به خصوص اسلام مطرح است که اولاً عزت را اعطایی و موهبتی می دانند از جانب خدا و این یک موهبت الهی است. موجبات عزت را هم امور دنیایی نمی دانند. بلکه اطاعت از اوامر الهی را موجب عزت انسان می شمارند. عزت را خدا می دهد و به کسانی می دهد که مطیع او هستند. پس اطاعت الهی است که موجب اعطای عزت است از ناحیه خدا می شود.
در این جا خطیب به مفهوم عزت و تعزز اشاره می کند و تعاریفی از این دو ارائه می دهد.
در واقع عزت یک امر واقعی است که از یک امر درونی که آن هم واقعی است نشأت می گیرد. تعزز مربوط به دیدگاه دنیا داران است و آن را عزت واقعی می دانند. یعنی این افراد با سرافکندگی و درماندگی دنبال پول و ریاست هستند، و وقتی به آن می رسند می گویند ما به عزت رسیده ایم.
اما این غلط است، این عزتی که از بیرون و به وسیله پول و ریاست به دست آمده باشد، واقعی نیست. چون عزت یک امر واقعی و درونی است.
خطیب در بحث خود به مقوله عزت و ذلت می پردازد. عزت و ذلت هم از نظر درونی با انسان ارتباط دارد و هم از نظر بیرونی.
عزت و در مقابل آن ذلت از نظر درونی عبارت از یک حالت روحی است، اینها از نظر بیرون مثالی دارد مثل صلابت روح. قدرت روح که گویا نسبت به یک سنخ اموری که با فطرت انسان منافات دارد یا مبانی معنوی که در آن است این به زودی نمی شکند.
از نظر بیرون، این عزت عبارت است از یک نوع بزرگواری و قدرت و عظمت همراه با محبت. که این باعث عزیز بودن انسان می شود.
اما چه چیزی باعث موجبات عزت می شود؟ در این باره دو دیدگاه وجود دارد:
یک دیدگاه، دیدگاه دنیا داران است که این افراد به طور کلی دنیا و امور مالی موجب عزت می دانند، مانند مال و ریاست.
دیدگاه دوم که در مقابل دیدگاه اول قرار دارد، دیدگاهی است که در مکاتب الهی به خصوص اسلام مطرح است که اولاً عزت را اعطایی و موهبتی می دانند از جانب خدا و این یک موهبت الهی است. موجبات عزت را هم امور دنیایی نمی دانند. بلکه اطاعت از اوامر الهی را موجب عزت انسان می شمارند. عزت را خدا می دهد و به کسانی می دهد که مطیع او هستند. پس اطاعت الهی است که موجب اعطای عزت است از ناحیه خدا می شود.
در این جا خطیب به مفهوم عزت و تعزز اشاره می کند و تعاریفی از این دو ارائه می دهد.
در واقع عزت یک امر واقعی است که از یک امر درونی که آن هم واقعی است نشأت می گیرد. تعزز مربوط به دیدگاه دنیا داران است و آن را عزت واقعی می دانند. یعنی این افراد با سرافکندگی و درماندگی دنبال پول و ریاست هستند، و وقتی به آن می رسند می گویند ما به عزت رسیده ایم.
اما این غلط است، این عزتی که از بیرون و به وسیله پول و ریاست به دست آمده باشد، واقعی نیست. چون عزت یک امر واقعی و درونی است.
تاکنون نظری ثبت نشده است