- 241
- 1000
- 1000
- 1000
نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام، 23
سخنرانی حجت الاسلام محمدجواد نظافت با موضوع «نکاتی از نامه 31 نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلسه بیست و سوم: غمرات و سختی در راه حق (2)، سال 1402
«خُضِ الْغَمَرَاتِ لِلْحَق» فرو رفت در سختیها للحق. چون پای دین بود. بعد حالا نقطه مقابل غمرات للحق، غمرات للدنیا است. وقتی پای دنیا و حوسها است میگویند آقا سختیها را تحمل نکن. هر چه زندگی را آسانتر بگیری بهتر است. در همین نامه خواهیم رسید. «سَاهِلِ الدَّهْر» روزگار را آسان بگیر، سخت نگیر. که ما متأسفانه گاهی کار را سخت میکنیم. ثواب هم ندارد. بنابراین غمرات برای دنیا داشته باشیم میگویند نه. غمرات برای دنیا نه. اگر آن دنیا خواست خدا است، باز غمرات برای دنیا خوب است. اگر تکلیف است غمرات خوب است ولو دنیا باشد. اگر تکلیف نیست هر چه زحمت کمتر. برای دنیا هر چه زحمت کمتر باشد بهتر است. اگر امر حق پشتوانه آن زحمت دنیوی است خوب است. جلسه گذشته عرض کردم. مثل بارداریای که خانمهای گرامی تحمل میکنند. مثل آن کسی که زحمت میکشد نان حلال به دست بیاورد. امیرالمؤمنین سادهزیست بود. ولی حکومت را از حضرت گرفتند خانهنشین نشد. ثروت تولید کرد. نخلستان آباد کرد. چاه حفر کرد. در غمرات تولید ثروت امیرالمؤمنین فرو رفت. در سختیهای تولید ثروت فرو رفت. آدم غصه میخورد که همه منتظر این هستند که یک دستی از غیب بیاید مشکلات را حل کند. تولید در این کشور جهاد بزرگی است. غمرات للحق است. اما اینکه ما برویم دنبال ثروتهای کاذب، این خوب نیست. مکرر شنیدهام بعضی از این تولیدکنندگان عزیز گفتهاند که ما پشیمان هستیم. ما میخواهیم کلاً کارخانه را بفروشیم برویم ما هم از راههای دیگر ثروت کسب کنیم. گفتم آقا صبر کن. یعنی میخواهم بگویم غمرات فقط بحث مسائل نظامی نیست. جهاد است. در هر زمینهای که باشد. بنابراین اگر آن کاری که ظاهر آن دنیا است ولی امر حق هست، للحق است، غمرات آن اشکال ندارد. شاید یکدفعه دیگر گفتم. من نزدیک حرم امام رضا آمدم سوار ماشین شوم یک وقت دیدم که یک پیرمردی دارد مسافر سوار میکند. هوا گرم. پیکان بود و ماشین هم گرم. سوار شدم. بعد برای من سؤال شد. ایشان گفت که این ماشین مال خیریه است. من پول ندارم کمک کن. من درآمدی را برای این کار میخواهم. این مصداق این آیه شد. «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّکَ فَارْغَب» بیکار شدی، بازنشست شدی، دوباره یک کار دیگری بکن. بیکار نمان. فرمود: «فانصب». فانصب یعنی خودت را به رنج بینداز. اینطوری هم غمرات است. یعنی غمرات ابعاد گوناگونی دارد. حضرت زهرا در غمرات فرو رفتند. در سختیها. هم سختیهای اقتصادی را به خاطر خدا تحمل کردند. هم در دفاع از حق و حقیقت حضرت زهرا (س) به آب و آتش زد. یک نکتهای که زد این است که غمرات در ابتدا سخت است. فرو که میروی میبینی آسان است. راه باز میشود. فرمود از هر کاری میترسی خودت را بینداز. به شرطی که احتمالاً عقلا میگویند غرق نمیشوی و درست است. «فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْه» فرمود: سختی پرهیز کردن و اقدام نکردن خیلی بزرگتر از این ترسی است که تو داری. داخل آن بروی میبینی راه باز میشود. اینکه فرمود: «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَة» کسی که میچنبد، رحلت میکند، فرمود راه او نزدیک میشود. پیداست همین تصمیم گرفتن.
«خُضِ الْغَمَرَاتِ لِلْحَق» فرو رفت در سختیها للحق. چون پای دین بود. بعد حالا نقطه مقابل غمرات للحق، غمرات للدنیا است. وقتی پای دنیا و حوسها است میگویند آقا سختیها را تحمل نکن. هر چه زندگی را آسانتر بگیری بهتر است. در همین نامه خواهیم رسید. «سَاهِلِ الدَّهْر» روزگار را آسان بگیر، سخت نگیر. که ما متأسفانه گاهی کار را سخت میکنیم. ثواب هم ندارد. بنابراین غمرات برای دنیا داشته باشیم میگویند نه. غمرات برای دنیا نه. اگر آن دنیا خواست خدا است، باز غمرات برای دنیا خوب است. اگر تکلیف است غمرات خوب است ولو دنیا باشد. اگر تکلیف نیست هر چه زحمت کمتر. برای دنیا هر چه زحمت کمتر باشد بهتر است. اگر امر حق پشتوانه آن زحمت دنیوی است خوب است. جلسه گذشته عرض کردم. مثل بارداریای که خانمهای گرامی تحمل میکنند. مثل آن کسی که زحمت میکشد نان حلال به دست بیاورد. امیرالمؤمنین سادهزیست بود. ولی حکومت را از حضرت گرفتند خانهنشین نشد. ثروت تولید کرد. نخلستان آباد کرد. چاه حفر کرد. در غمرات تولید ثروت امیرالمؤمنین فرو رفت. در سختیهای تولید ثروت فرو رفت. آدم غصه میخورد که همه منتظر این هستند که یک دستی از غیب بیاید مشکلات را حل کند. تولید در این کشور جهاد بزرگی است. غمرات للحق است. اما اینکه ما برویم دنبال ثروتهای کاذب، این خوب نیست. مکرر شنیدهام بعضی از این تولیدکنندگان عزیز گفتهاند که ما پشیمان هستیم. ما میخواهیم کلاً کارخانه را بفروشیم برویم ما هم از راههای دیگر ثروت کسب کنیم. گفتم آقا صبر کن. یعنی میخواهم بگویم غمرات فقط بحث مسائل نظامی نیست. جهاد است. در هر زمینهای که باشد. بنابراین اگر آن کاری که ظاهر آن دنیا است ولی امر حق هست، للحق است، غمرات آن اشکال ندارد. شاید یکدفعه دیگر گفتم. من نزدیک حرم امام رضا آمدم سوار ماشین شوم یک وقت دیدم که یک پیرمردی دارد مسافر سوار میکند. هوا گرم. پیکان بود و ماشین هم گرم. سوار شدم. بعد برای من سؤال شد. ایشان گفت که این ماشین مال خیریه است. من پول ندارم کمک کن. من درآمدی را برای این کار میخواهم. این مصداق این آیه شد. «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّکَ فَارْغَب» بیکار شدی، بازنشست شدی، دوباره یک کار دیگری بکن. بیکار نمان. فرمود: «فانصب». فانصب یعنی خودت را به رنج بینداز. اینطوری هم غمرات است. یعنی غمرات ابعاد گوناگونی دارد. حضرت زهرا در غمرات فرو رفتند. در سختیها. هم سختیهای اقتصادی را به خاطر خدا تحمل کردند. هم در دفاع از حق و حقیقت حضرت زهرا (س) به آب و آتش زد. یک نکتهای که زد این است که غمرات در ابتدا سخت است. فرو که میروی میبینی آسان است. راه باز میشود. فرمود از هر کاری میترسی خودت را بینداز. به شرطی که احتمالاً عقلا میگویند غرق نمیشوی و درست است. «فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْه» فرمود: سختی پرهیز کردن و اقدام نکردن خیلی بزرگتر از این ترسی است که تو داری. داخل آن بروی میبینی راه باز میشود. اینکه فرمود: «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَة» کسی که میچنبد، رحلت میکند، فرمود راه او نزدیک میشود. پیداست همین تصمیم گرفتن.


تاکنون نظری ثبت نشده است