display result search
منو
تفسیرر آیه 41 سوره انفال

تفسیرر آیه 41 سوره انفال

  • 1 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 722 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انفال - آیه 41

وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى‏ وَالْیَتَمَى‏ وَالْمَسَکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَى‏ عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِ‏ّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ

ترجمه

و اگر به خداوند و آنچه بر بنده‏ خود، روز جدایى (حقّ از باطل،) روز درگیرى دو گروه (با ایمان و بى ‏ایمان در جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان دارید، بدانید که هر چه غنیمت گرفتید، همانا خمس (یک پنجم) آن براى خداوند و رسول خدا و خویشاوندان (او، اهل‏ بیت علیهم السلام) و یتیمان و بینوایان و در راه ‏ماندگان (از سادات) است، و خداوند بر هر چیزى تواناست.


مخاطب این آیه در هنگام نزول، کسانى هستند که همراه پیامبر در جنگ بدر شرکت کرده و با جانفشانى و از جان گذشتگى، پیروزى را بدست آورده‏ اند. کسانى که اهل نماز، روزه، هجرت، جهاد و شهادت بوده و چشم امید پیامبر به آنان بود، امّا با این حال خداوند در این آیه مى ‏فرماید: اى مجاهدان جبهه‏ بدر، اگر به خدا و پیامبر و قرآن ایمان دارید، خمسَ غنائم را بدهید. یعنى شرط ایمان به خدا، علاوه بر نماز و روزه و جهاد، اداى واجب مالى یعنى خمس است.
واژه‏ى «غنیمت» و «غرامت»، هر یک شش بار در قرآن آمده است. همان گونه که غرامت شامل هرگونه ضرر مالى مى‏ شود، نه فقط ضرر جنگى، غنیمت هم نه تنها درآمد جنگى، بلکه هرگونه منفعتى را دربرمى‏ گیرد. کتب لغت مانند لسان ‏العرب، تاج‏ العروس و قاموس و مفسّران اهل‏ سنّت از قبیل قرطبى، فخررازى و آلوسى نیز در عمومیّت لغت، شک ندارند. همچنین در مفردات راغب آمده است: به هر چیزى که انسان به دست مى ‏آورد، غنیمت گفته شده است. در قرآن نیز غنیمت، براى غنائم غیر جنگى بکار رفته است: «فعنداللّه مغانم کثیرة» حضرت على (ع) نیز مى ‏فرماید: «مَن اخذها لَحق و غَنم»، کسى که به آیین خداوند عمل کند، به مقصود رسیده و بهره مى‏ برد.
طبق روایات و به عقیده‏ شیعه، غنیمت در این آیه شامل هرگونه در آمدى اعمّ از کسب و کار و تجارت مى‏ شود. و نزول آیه در جنگ بدر، دلیل این نیست که خمس تنها در غنائم جنگى باشد و اگر هم مراد از غنیمت در آیه تنها غنائم جنگى باشد، باید گفت: یک مورد از خمس در این آیه آمده و موارد دیگر در روایات مطرح شده است.
خمس، در روایات نیز از اهمیّت ویژه ‏اى برخودار است، از جمله اینکه هر کس خمس مالش را نپردازد، مالش حلال نمى‏ شود و نمى ‏تواند در آن تصرّف کند و نماز با لباسى که خمس آن پرداخت نشده باشد، مشکل دارد.
این آیه با آیه‏ اوّل که انفال را تنها از خدا و رسول مى ‏داند، «قل الانفال للّه و للرسول» منافاتى ندارد، زیرا با توجّه به آیه‏ى خمس، آن بزرگواران (پیامبر یا امام و نماینده او) آنچه دریافت مى‏ کنند، خمس و یک پنجم آن را براى مصارف ذکر شده در آیه نگه مى‏دارند و بقیه‏ آن را (چهار پنجم)، به جنگجویان مى ‏دهند.
فقها خمس را در هفت چیز واجب مى‏ دانند: 1- سود و منفعت کسب و درآمد سالیانه، 2- گنج، 3- معادن، 4- گوهرهایى که از غوّاصى به دست مى‏ آید، 5 - مال حلال مخلوط به حرام، 6- زمینى که کافر ذمّى از مسلمان بخرد، 7- غنیمت جنگى.
بسیار روشن است که خداوند نیاز به خمس ندارد، بنابراین سهم خدا، براى حاکمیّت قانون خدا و ولایت رسول، تبلیغات و رساندن نداى اسلام به گوش جهانیان، نجات مستضعفان و جلوگیرى از مفسدان است.
برپایه‏ روایات، سهم خدا در اختیار رسول و سهم رسول و پس از او، در اختیار امام است. و این سه سهم در زمان غیبت امام، در اختیار نوّاب خاص و یا نوّاب عام او یعنى مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید قرار داده مى‏ شود.
«ذى القربى»، به دلیل روایات بسیار از شیعه و نیز برخى روایات اهل‏ سنّت، همه‏ بستگان پیامبر نیستند، بلکه مراد، امامان اهل‏ بیت مى‏ باشند که مقام امامت و رهبرى دارند و خمس، متعلّق به رهبر و حکومت اسلامى است، نه فامیل پیامبر.
علاوه بر روایات، قرار گرفتن ذى‏القربى، در ردیف «اللّه و للرسول» به خصوص با حرف «لام»، نشانه‏ آن است که ذى‏ القربى افراد خاصّى هستند که در خط خدا و رسولند.
از مصارف دیگر خمس در روایات، مساکین و در راه ماندگان از سادات بنى‏هاشم است، چون گرفتن زکات بر فقراى سادات حرام است، پس باید از طریق خمس، نیازهاى آنان تأمین شود.
در واقع اسلام براى برطرف کردن محرومیّت‏ هاى جامعه، دو چیز را واجب کرده است: یکى زکات که مربوط به همه‏ فقراى جامعه مى‏ باشد و دیگرى خمس که بخشى از آن مخصوص فقراى سادات است و خمس و زکات به اندازه‏ نیاز سال فقرا به آنان پرداخت مى‏ شود، نه بیشتر.
امام رضا (ع) فرمودند: تصمیم ‏گیرى در مقدار سهم براى هر یک از موارد شش گانه‏ ذکر شده در آیه، با امام است.

پیام ها
1- پرداخت خمس واجب است، گرچه درآمد و غنائم کم باشد. «غنمتم من شى‏ء»
2- حال که با نصرت الهى در «بدر» پیروز شدید، حقّ خدا و رسول و اهل‏بیت علیهم السلام و خمس غنائم را بپردازید. «غنمتم... فانّ للّه خُمُسه»
3- اسلام، مالکیّت اشخاص حقوقى را پذیرفته است. «للرسول و لذى القربى»
4- محرومیّت زدایى، از برنامه‏ هاى اسلام است و باید از ثمره‏ جهاد و غنائم به سود فقرا گام برداشت. «والمساکین و ابن السبیل»
5 - براى گرامیداشت طبقه‏ محروم، نام آنان در کنار نام خدا و رسول و اهل‏ بیت قرار گرفته است. «للّه خمسه و للرسول و لذى‏القربى و الیتامى والمساکین...»
6- ایمان، عامل عمل به وظیفه و ایثار است. «للّه خمسه ... ان کنتم آمنتم»
7- گذشت از مال، آن قدر دشوار است که گاهى رزمندگان هم در آن مى‏مانند. «غنمتم... ان کنتم...»
8 - نشانه‏ى ایمان کامل، خمس دادن است. بدنبال بیان ایمان، عبادت، هجرت و جهاد مى‏ فرماید: «لِلّه خمسه... ان کنتم آمنتم...» بنابراین خمس، واجب دائمى و مستمرّ است، نه موسمى و موقّت، چون شرط ایمان است.
9- عبودیّت، رمز دریافت معارف الهى است و پیامبراکرم ، بنده‏ خالص خدا بود. «و ما انزلنا على عبدنا»
10- وجود پیامبر میان مسلمانان، عامل یارى خداوند و پیروزى آنان است. «ما انزلنا على عبدنا یوم الفرقان»
11- روز جنگ، روز جدایى مدّعیان راستین از دروغگویان است. «یوم الفرقان یوم التقى الجمعان»
12- امداد الهى در جنگ بدر، حقّانیّت اسلام را روشن کرد، «یوم الفرقان» و نمودى از قدرت خداوند بود. «واللّه على کلّ شى‏ء قدیر»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی