display result search
منو
تفسیر آیه 180 سوره اعراف

تفسیر آیه 180 سوره اعراف

  • 1 تعداد قطعات
  • 10 دقیقه مدت قطعه
  • 380 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف- آیه 180

وَلِلَّهِ الْأَسْمَآءُ الْحُسْنَى‏ فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِى أَسْمَئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَاکَانُواْ یَعْمَلُونَ

ترجمه
و نیکوترین نام‏ها براى خداوند است، پس خداوند را با آنها بخوانید. و کسانى را که در اسم‏ هاى خدا به کژى و مجادله میل دارند (و به جنگ و ستیزه مى ‏پردازند و صفات خدا را بر غیر او مى‏ نهند) رها کنید. آنان به زودى به کیفر آنچه مى ‏کردند، خواهند رسید.


گرچه همه‏ نام ‏ها و صفات الهى نیکوست و خداوند همه کمالات را دارد که قابل احصا و شماره نیست، امّا در روایات، بر 99 اسم تکیه شده، که در کتب اهل‏سنّت مانند صحیح مسلم، بخارى، ترمذى نیز آمده است. و هر کس خدا را با آنها بخواند، دعایش مستجاب مى‏ شود. و هر کس آنها را شماره کند، اهل بهشت است. البتّه منظور تنها شمردن لفظى و با حرکات لب نیست، بلکه توجّه و الهام گرفتن از این صفات و اتّصال به آنهاست. این 99 اسم، عبارتند از:
«اللّه، اله، الواحد، الاحد، الصّمد، الاوّل، الآخر، السّمیع، البصیر، القدیر، القاهر، العلىّ، الاعلى، الباقى، البدیع، البارّ، الاکرم، الظاهر، الباطن، الحىّ، الحکیم، العلیم، الحلیم، الحفیظ، الحقّ، الحسیب، الحمید، الحفىّ، الربّ، الرّحمن، الرّحیم، الذّارء، الرّازق، الرّقیب، الرؤوف، الرّائى، السّلام، المؤمن، المهیمن، العزیز، الجبّار، المتکبّر، السیّد، السُبّوح، الشهید، الصادق، الصانع، الطاهر، العدل، العفو، الغفور، الغنىّ، الغیاث، الفاطر، الفرد، الفتّاح، الفالق، القدیم، الملک، القدّوس، القوىّ، القریب، القیّوم، القابض، الباسط، قاضى‏الحاجات، المجید، المولى، المنّان، المحیط، المبین، المقیت، المصوّر، الکریم، الکبیر، الکافى، کاشف الضرّ، الوتر، النور، الوهّاب، الناصر، الواسع، الودود، الهادى، الوفىّ، الوکیل، الوارث، البرّ، الباعث، التوّاب، الجلیل، الجواد، الخبیر، الخالق، خیر النّاصرین، الدیّان، الشکور، العظیم، اللطیف، الشافى». در قرآن، اسامى خدا تا 145 نام آمده و عدد 99 در روایات، یا براى این است که برخى نام ‏ها قابل ادغام و تطبیق بر بعض دیگر است، یا مراد این است که این نام‏ ها در قرآن نیز هست، نه اینکه فقط این تعداد باشد. در بعضى آیات، مضمون این نام‏ها وجود دارد. مثلاً «صادق»، به عنوان نام خدا در قرآن نیست، ولى آیه‏ «و من أصدق من اللّه قیلاً»یعنى چه کسى راستگوتر از خداست؟ آمده است. در برخى روایات و دعاها مانند دعاى جوشن کبیر، نام‏هاى دیگرى هم براى خدا بیان شده است، البتّه بعضى از اسماى حسناى الهى، آثار و برک ات و امتیازات خاصّى دارد. فخررازى مى‏گوید: همه‏ى صفات خداوند، به دو چیز بر مى‏ گردد: بى‏نیازى او و نیاز دیگران به‏او.
امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا سوگند، اسماى حسنى ماییم. یعنى صفات الهى در ما منعکس شده است و ما راه شناخت واقعى خداییم. طبق این احادیث، جمله‏ «ذروا الّذین یلحدون»، به ما مى‏ گوید که به ملحدین فضائل اهل‏بیت علیهم السلام تکیه و اعتنا نکنید.
در روایت دیگرى امام رضا (ع) فرمودند: ما اهل‏ بیت اسماى حسناى خدا هستیم که عمل هیچ کس بدون معرفت ما قبول نمى‏شود. «نحن واللّه الاسماء الحسنى الّذى لایقبل اللّه من احد عملاً الاّ بمعرفتنا»
عبارت «الاسماء الحسنى»، چهار بار در قرآن آمده است. اسماى حُسنى‏ سه مصداق دارد: صفات الهى، نام‏هاى الهى و اولیاى الهى.
امام رضا (ع) فرمود: هرگاه به شما مشکلات و سختى روى آورد، به وسیله‏ ما از خداوند کمک بخواهید و سپس فرمود: «وللّه الاسماء الحسنى فادعوه بها»
طبق روایات، هر که اسم اعظم خداوند را بداند، دعایش مستجاب است و مى ‏تواند در طبیعت، تصرّف کند. چنان که بلعم‏باعورا (که در آیه 175 از او یاد شد) اسم اعظم الهى را مى ‏دانسته است.
امّا اینکه اسم اعظم چیست؟ بعضى گفته ‏اند: یکى از نام‏هاى الهى است که بر ما پوشیده است. بعضى گویند: اسم اعظم، در حقیقت لفظ و نام نیست، بلکه کمال و صفتى از خداوند است که هر کس بتواند پرتوى از آن را در وجود خویش پدید آورد، قدرت روحى او به حدّى مى‏ رسد که مى‏تواند در طبیعت تصرّف کند، وگرنه چنان نیست که یک فرد، با فراگرفتن لفظ و گفتن کلمه ‏اى بتواند مستجاب الدّعوه شود و مثلا در جهان اثر بگذارد.
امام رضا (ع) فرمود: «انّ الخالق لا یوصف الاّ بما وصف به نفسه» آفریدگار، جز به آنچه خود توصیف کرده، وصف نمى‏ شود. یعنى نمى‏توان از پیش خود بر خدا نام نهاد. مثلاً او را عفیف و شجاع و امثال آن نامید.
اسم، نمایانگر مسمّى است، ذات خداوند مقدّس است، نام او هم باید مقدّس باشد. بنابراین هم ذات خدا را باید منزّه شمرد، «سبحانه عمّا یشرکون» و هم نام او را تنزیه کرد. «سبّح اسم ربّک الاعلى» لذا قرار دادنِ نام دیگران در ردیف نام خدا جایز نیست و نمى‏ توان گفت: به نام خدا و خلق.

شهید مطهرى مى ‏گوید: نام‏هاى خداوند جنبه علامت ندارند، بلکه نمایان‏گر صفت و حقیقتى از حقایق ذات مقدّس او مى‏ باشند.
امام صادق (ع) ذیل این آیه فرمود: غیر خدا را با اسم‏هاى الهى نام ننهید و آنگاه به مناسبت جمله «یلحدون فى اسمائه» فرمود: «یضعونها فى غیر مواضعها» آنان نام ‏هاى الهى را در غیر مورد آن به کار مى‏ برند و با این کار، مشرک مى‏ شوند و به همین دلیل خداوند فرمود: و ما یؤمن اکثرهم باللّه و هم مشرکون»ایمان اکثر مردم با شرک همراه است.


پیام ها

1- کلمه‏ «اللّه»، محور همه‏ اسماى الهى است. «وللّه الاسماء الحسنى» (کلمه‏ «اللّه»، دربردارنده‏ تمام صفات الهى است)
2- تمام خصال نیکو، براى خداست، دیگران براى رسیدن به «حُسنى» باید سراغ او بروند. «للّه الاسماء الحسنى»
3- دعوت و دعا باید به زیبایى‏ها و خوبى‏ ها باشد. «الحسنى فادعوه بها»
4- اسماى الهى نشانه ‏هاى اوست، مى‏توان از نشانه به او رسید. «للّه الاسماء الحسنى فادعوه بها»
5 - ایمان به این که خداوند تمام کمالات را دارد و از همه‏ عیب‏ ها دور است، انسان را به دعا و ستایش وامى ‏دارد. «فادعوه بها»
6- داروى غفلت، یاد خداست. در آیه‏ قبل خواندیم: «هم الغافلون» در این آیه مى‏ خوانیم: «فادعوه بها»
7- اسلام، به نام نیکو و دورى از انحراف در نام‏گذارى توجّه دارد. «الاسماء الحسنى... یلحدون فى أسمائه»
8 - نسبت به ملحدان و منحرفان، عکس العمل نشان دهیم. «ذروا الّذین یلحدون»
9- راه حقّ، فطرى است و انحراف از آن، بر خلاف مسیر فطرت است. (یاد خداوند به وصفى که سزاوار او نیست، انحراف و خارج شدن از حقّ و اعتدال است.) «الّذین یُلحِدون» («الحاد»، به معناى انحراف است)
10- هم نام و صفات خدا را به دیگرى نسبت دادن الحاد است، هم نام دیگران را به خدا نسبت دادن. «یُلحدون فى أسمائه»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 10:46

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی