- 5187
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 171 سوره اعراف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف- آیه 171
وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَآ ءَاتَیْنَکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
ترجمه
و (به یاد آور) زمانى که کوه (طور) را از جاى کنده، همچون سایبانى بالاى سرشان قرار دادیم و گمان کردند که آن بر سرشان خواهد افتاد، (در آن حال، به آنان گفتیم:) آنچه را (از احکام و دستورها) به شما دادیم، قدرتمندانه و جدّى بگیرید و آنچه را در آن است به یاد آورید (و عمل کنید) باشد که اهل تقوا شوید.
این آیه، مشابه آیه 63 سوره بقره و آخرین آیه در این سوره است که درباره بنى اسرائیل سخن مى گوید. از آیه 103 تا اینجا، پیاپى مسائلى را در مورد آنان مطرح کرده است.
«نَتق»، به معناى کندن و پرتاب کردن و«ظُلَّة»، به معناى پاره ابر، سقف و سایبان است.
موسى (ع) که براى میقات الهى به کوه طور رفته بود، در بازگشت براى هدایت بنى اسرائیل تورات را همراه خود آورد، امّا آنان به مخالفت پرداختند، خداوند کوه را از جا کند و بالاى سرشان قرار داد، آنان وحشت کردند وبه سجده افتاده، قول اطاعت دادند، ولى طولى نکشید دوباره از دین برگشتند.
سؤال: آیا پیمان گرفتن و اطاعت در حال اجبار ارزشى دارد؟
پاسخ: اوّلاً هر اجبارى بد نیست، گاهى معتاد را مجبور به ترک اعتیاد مى کنند که خود یک ارزش است. البتّه عقیده قلبى را نمى توان با اجبار تحمیل کرد، امّا عمل صحیح را مى توان به اجبار در جامعه ترویج داد. ثانیاً گاهى کار در آغاز به اجبار القا مى شود، ولى به تدریج از روى آگاهى و اختیار انجام مى گیرد.
از امام صادق (ع) پرسیدند: مراد از قوّت در این آیه قوّت بدنى است یا قلبى؟ حضرت فرمودند: هر دو.
پیام ها
1- قرار گرفتن کوه، بالاى سر بنى اسرائیل و تهدید آنان، حادثه اى است که نباید فراموش شود. «و اذ نتقنا الجبل...»
2- یاد گرفتن کافى نیست، بلکه باید یادآورى شود. «خذوا... اذکروا»
3- براى تربیت عمومى جامعه و براى جلوگیرى از انحراف، گاهى باید از اهرم فشار استفاده کرد. «اذ نتقنا ... خذوا ما آتیناکم ...»
4- احکام الهى را باید با جدّیت و قدرت گرفت و عمل کرد. «بقوّة»
5 - براى رسیدن به کمال تقوا، قاطعیّت در دین و تصمیم جدّى لازم است. «خذوا... بقوّة... لعلّکم تتّقون»
6- هدف کتب آسمانى و دستورهاى دین، خداترسى و پیدایش تقوا در مردم است. «لعلّکم تتّقون»
7- با بیان فلسفه و آثار قوانین، دستورات و احکام، دیگران را براى توجّه و عمل به آن تشویق نماییم. «خذوا... لعلّکم تتّقون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَآ ءَاتَیْنَکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
ترجمه
و (به یاد آور) زمانى که کوه (طور) را از جاى کنده، همچون سایبانى بالاى سرشان قرار دادیم و گمان کردند که آن بر سرشان خواهد افتاد، (در آن حال، به آنان گفتیم:) آنچه را (از احکام و دستورها) به شما دادیم، قدرتمندانه و جدّى بگیرید و آنچه را در آن است به یاد آورید (و عمل کنید) باشد که اهل تقوا شوید.
این آیه، مشابه آیه 63 سوره بقره و آخرین آیه در این سوره است که درباره بنى اسرائیل سخن مى گوید. از آیه 103 تا اینجا، پیاپى مسائلى را در مورد آنان مطرح کرده است.
«نَتق»، به معناى کندن و پرتاب کردن و«ظُلَّة»، به معناى پاره ابر، سقف و سایبان است.
موسى (ع) که براى میقات الهى به کوه طور رفته بود، در بازگشت براى هدایت بنى اسرائیل تورات را همراه خود آورد، امّا آنان به مخالفت پرداختند، خداوند کوه را از جا کند و بالاى سرشان قرار داد، آنان وحشت کردند وبه سجده افتاده، قول اطاعت دادند، ولى طولى نکشید دوباره از دین برگشتند.
سؤال: آیا پیمان گرفتن و اطاعت در حال اجبار ارزشى دارد؟
پاسخ: اوّلاً هر اجبارى بد نیست، گاهى معتاد را مجبور به ترک اعتیاد مى کنند که خود یک ارزش است. البتّه عقیده قلبى را نمى توان با اجبار تحمیل کرد، امّا عمل صحیح را مى توان به اجبار در جامعه ترویج داد. ثانیاً گاهى کار در آغاز به اجبار القا مى شود، ولى به تدریج از روى آگاهى و اختیار انجام مى گیرد.
از امام صادق (ع) پرسیدند: مراد از قوّت در این آیه قوّت بدنى است یا قلبى؟ حضرت فرمودند: هر دو.
پیام ها
1- قرار گرفتن کوه، بالاى سر بنى اسرائیل و تهدید آنان، حادثه اى است که نباید فراموش شود. «و اذ نتقنا الجبل...»
2- یاد گرفتن کافى نیست، بلکه باید یادآورى شود. «خذوا... اذکروا»
3- براى تربیت عمومى جامعه و براى جلوگیرى از انحراف، گاهى باید از اهرم فشار استفاده کرد. «اذ نتقنا ... خذوا ما آتیناکم ...»
4- احکام الهى را باید با جدّیت و قدرت گرفت و عمل کرد. «بقوّة»
5 - براى رسیدن به کمال تقوا، قاطعیّت در دین و تصمیم جدّى لازم است. «خذوا... بقوّة... لعلّکم تتّقون»
6- هدف کتب آسمانى و دستورهاى دین، خداترسى و پیدایش تقوا در مردم است. «لعلّکم تتّقون»
7- با بیان فلسفه و آثار قوانین، دستورات و احکام، دیگران را براى توجّه و عمل به آن تشویق نماییم. «خذوا... لعلّکم تتّقون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان