display result search
منو
تفسیر آیه 157 سوره اعراف

تفسیر آیه 157 سوره اعراف

  • 1 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 364 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اعراف- آیه 157

أَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ الَّذِى یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِندَهُمْ فِى التَّوْرَیةِ وَالْإِنجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَئِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَلَ الَّتِى کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‏

ترجمه

(رحمت الهى، شامل کسانى است که علاوه بر ایمان، زکات و تقوا،) از رسول و پیامبر درس نخوانده‏اى پیروى مى‏ کنند که (نام و نشانه‏هاى او را) نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مى ‏یابند. (پیامبرى که) آنان را به نیکى فرمان مى‏ دهد و از زشتى باز مى‏ دارد و آنچه را پاکیزه و پسندیده است برایشان حلال مى‏ کند و پلیدى‏ها را بر ایشان حرام مى‏کند و از آنان بار گران (تکالیف سخت) و بندهایى را که بر آنان بوده برمى ‏دارد (و آزادشان مى‏ کند). پس آنان که به او ایمان آورده و او را گرامى داشته و یارى کنند و از (قرآن) نورى که همراه او نازل شده است پیروى کنند، آنان همان رستگارانند.



کلمه‏ «اُمّى»، منسوب به «اُمّ»، به معناى مادر، به کسى گفته مى‏ شود که درس نخوانده باشد، مثل کسى که از مادر متولّد شده است. بعضى گفته‏ اند: اُمّى، یعنى برخاسته از امّت و توده‏ مردم، نه اَشراف. برخى هم آن را منسوب به «اُمّ القُرى» دانسته ‏اند که نام مکّه است، پس اُمّى یعنى مکّى.
پیامبر اسلام امّى و درس نخوانده بود، «الرّسول النّبىّ الاُمّى» چنانکه در آیه 48 سوره‏ عنکبوت نیز مى‏ خوانیم: «و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لاتخطّه بیمینک» تو هرگز پیش از این کتابى نمى‏ خواندى و با دست خود نمى‏ نوشتى. البتّه آن حضرت توانایى نوشتن و خواندن هر دو را داشت.
در تمام مکّه در عصر بعثت، 17 مرد و یک زن با سواد بیشتر وجود نداشت و اگر پیامبر حتّى کلمه ‏اى از یک نفر آموخته بود، نمى ‏توانست خود را در میان مردم، امّى بنامد.
کلمه‏ «اِصر»، در اصل به معناى نگهدارى و محبوس کردن است و به هر کار و تکلیف سخت و دشوار که انسان را از فعّالیّت باز دارد گفته مى‏ شود، چنان که به عهد و پیمان و کیفر نیز گفته شده است. «اَغلال»، جمع «غُلّ»، به معناى زنجیر، شامل عقائد باطل، خرافات، بت‏پرستى، بدعت و سنّت‏ هاى دست و پاگیر جاهلى مى‏ شود.
گرچه به دلایلى، تورات و انجیل را تحریف شده مى ‏دانیم، امّا در همین تورات و انجیل موجود نیز اشارات و بشاراتى نسبت به پیامبر اسلام به چشم مى‏ خورد و سبب مى‏ شود که اهل کتاب، پیامبر خدا را بشناسند، آنگونه که پدر فرزند خود را مى‏ شناسد. اگر نام و نشان پیامبر اسلام در تورات و انجیل نبود، مخالفان، آن دو کتاب را آورده و مى‏ گفتند: نیافتیم و از این راه وارد خصومت مى‏ شدند، نه از راه لشکرکشى و پرداخت هزینه‏ هاى آن چنانى و جزیه دادن.
در احادیث متعدّدى از شیعه و سنّى مى‏ خوانیم که پیامبر فرمودند: هر آیه‏ اى در قرآن که درباره‏ مؤمنان و صفات نیک آنان آمده، علىّ در رأس آن و رهبر آنان است. «ما انزل اللّه آیة فیها «یا ایّها الّذین آمنوا» الاّ و علىٌّ رأسها و امیرها».
پیامبر به اصحاب خود فرمودند: پس از شما قومى مى‏ آیند که پیامبرى را دیده ‏اند و تنها به وسیله‏ کتاب و مکتوبى ایمان مى‏ آورند و آن گاه این آیه را تلاوت فرمودند.

پیام ها


1- تقوا، زکات و ایمان ارزش دارد، امّا مهم، تبعیّت از پیامبر است. «للّذین یتّقون و یؤتون الزکاة و... یؤمنون الّذین یتّبعون»
2- پیروان پیامبر اسلام، از رحمت خاصّ الهى برخوردارند. «ساکتبها... الّذین یتّبعون الرّسول»
3- پیامبر اسلام، مجراى رحمت واسعه‏ الهى است. «و رحمتى وَسِعت کلّ شى‏ء فساکتبها... الّذین یتّبعون الرّسول الاُمّى»
4- پیامبر اسلام هم مقام نبوّت داشت، هم مقام رسالت. «الرّسول النبىّ» «نبىّ» به کسى مى‏ گویند که از وحى الهى آگاهى دارد و خبر مى ‏دهد، ولى «رسول» مسئول ابلاغ، اجرا و نظارت هم مى‏ باشد.
5 - نشانه‏ ها و صفات ذکر شده از پیامبر در تورات و انجیل، به گونه ‏اى با آن حضرت تطبیق داشت که گویا خود او را در آن دو کتاب مى‏ یافتند. «یجدونه» و نفرمود: «یجدون علائمه»
6- براى نفوذ سخن و اثبات حقّ، مدرک رسمى و سند کتبى لازم است. «مکتوباً»
7- پیامبران پیشین، به آمدن پیامبر اسلام بشارت داده‏اند. «مکتوباً عندهم فى التوراة و الانجیل...»
8 - امر به معروف و نهى از منکر، در رأس برنامه‏هاى بعثت پیامبران است. «یأمرهم بالمعروف ...»
9- موضوع مصرف و تغذیه، مورد عنایت اسلام است. «یحلّ... یحرّم» (قبل از نزول قرآن، یهود ونصارا در دام خرافات وبرنامه‏هاى طاقت‏فرسا و تحریم حلال‏ها و بدعت‏گذارى‏ها بودند که با ظهور اسلام، تمام آنها برداشته شد.)
10- براى اصلاح جامعه، ابتدا باید امکانات حلال را فراهم کرد، سپس براى امور حرام، محدودیّت ایجاد نمود. («یحلّ»، قبل از «یحرّم» است).
11- حلال‏ ها و حرام‏ هاى الهى، بر اساس فطرت است. «یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث» («طیّب»، به چیزى گفته مى‏شود که مطابق طبع انسان باشد)
12- عادات و رسوم غلط، زنجیرى بر افکار مردم است. انسان بدون انبیا، وابسته و اسیر است. «یضع عنهم اِصرَهم و الاغلال»
13- احترام و تکریم، باید همراه امداد و تعاون باشد. «عزّروه و نصروه» («عزّروه» از «تعزیر»، به معناى حمایت با شمشیر است ومراد کسانى هستند که پیامبر اسلام را در جبهه ‏ها یارى مى‏ کردند.)
14- تنها ایمان به پیامبر کافى نیست، حمایت هم لازم است.«عزّروه... نصروه»
15- قرآن، نورى است که دل ها و اندیشه‏ ها را روشن مى‏ کند و همواره قرین پیامبر بود. «النّور الّذى اُنزل معه» (نبوّت پیامبر همراه قرآن از طرف خدا نازل شده است)
16- عامل رستگارى و فلاح، ایمان و حمایت از پیامبر و پیروى از قرآن است. «فالّذین آمنوا به واتّبعوا... اولئک هم المفلحون»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:25

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی