- 2878
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 137 سوره انعام
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره انعام- آیه 137
وَکَذَلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلَدِهِمْ شُرَکَاؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَلِیَلْبِسُواْ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مَا یَفْتَرُونَ
ترجمه
و بدین سان (بتها و خادمان بتها که) شریکان آنها (در اموالشان محسوب مى شدند،) کشتن فرزند را براى بسیارى از مشرکان (به عنوان قربانى براى بتها) زیبا جلوه دادند تا آنان را به هلاکت کشیده و آیین آنان را مشتبه سازند. و اگر خداوند مى خواست چنین نمى کردند (و به اجبار جلو آنان را مى گرفت)، پس آنان را با دروغ هایى که مى بافند واگذار.
همان گونه که تقسیم کشت و دام، میان خدا و شریکان، در نظر مشرکان جلوه داشت، عشق به بت و فرزندکشى در پاى بت را هم وسوسه هاى شیطانى در نظرشان آراسته بود.
«یُردُوهُم»: از «ارداء» به معناى هلاک کردن است.
مشرکان یا مى گویند: دختر ننگ است و زنده به گورش مى کنند، «أیمسکه على هون» یا مى گویند: خرجى ندارم و باید نابود شود، «خشیة املاق» یا آن را نوعى قرب به بت ها مى دانند، که همه اینها نوعى تزیین است.
پیام ها
1- بینش غلط و خرافى، سبب مى شود که انسان، فرزند خود را پاى بت سنگى و چوبى قربانى کرده و به آن افتخار نماید. «زَیَّن... قتل أودلاهم» 2- مجرمان، حتّى براى فرزندکشى هم توجیه درست مى کنند تا روان و وجدان خود را آرام کنند. «زَیَّن»
3- در انتقاد، انصاف را مراعات کنیم. «لکثیر من المشرکین» نه آنکه همه چنین اند.
4- توجیه گناه و آراستن زشتى ها، عامل هلاکت و سقوط است. «زَیَّن... لیُردُوهم»
5 - خرافه گرایى، سبب التقاط و آمیختگى دین با شبهات است. «ولیلبسوا»
6- پیامبر، مسئول ابلاغ است نه اجبار، اگر مردم گوش نکردند، آنان را رها کرده و به سراغ دل هاى آماده مى رود. «فذرهم»
7- افکار و رفتار منحرفان، نباید حقّجویان را دلسرد کند. «فذرهم و ما یفترون»
8 - شریک پنداشتن براى خداوند، افترا به اوست. «فذرهم و ما یفترون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَکَذَلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلَدِهِمْ شُرَکَاؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَلِیَلْبِسُواْ عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مَا یَفْتَرُونَ
ترجمه
و بدین سان (بتها و خادمان بتها که) شریکان آنها (در اموالشان محسوب مى شدند،) کشتن فرزند را براى بسیارى از مشرکان (به عنوان قربانى براى بتها) زیبا جلوه دادند تا آنان را به هلاکت کشیده و آیین آنان را مشتبه سازند. و اگر خداوند مى خواست چنین نمى کردند (و به اجبار جلو آنان را مى گرفت)، پس آنان را با دروغ هایى که مى بافند واگذار.
همان گونه که تقسیم کشت و دام، میان خدا و شریکان، در نظر مشرکان جلوه داشت، عشق به بت و فرزندکشى در پاى بت را هم وسوسه هاى شیطانى در نظرشان آراسته بود.
«یُردُوهُم»: از «ارداء» به معناى هلاک کردن است.
مشرکان یا مى گویند: دختر ننگ است و زنده به گورش مى کنند، «أیمسکه على هون» یا مى گویند: خرجى ندارم و باید نابود شود، «خشیة املاق» یا آن را نوعى قرب به بت ها مى دانند، که همه اینها نوعى تزیین است.
پیام ها
1- بینش غلط و خرافى، سبب مى شود که انسان، فرزند خود را پاى بت سنگى و چوبى قربانى کرده و به آن افتخار نماید. «زَیَّن... قتل أودلاهم» 2- مجرمان، حتّى براى فرزندکشى هم توجیه درست مى کنند تا روان و وجدان خود را آرام کنند. «زَیَّن»
3- در انتقاد، انصاف را مراعات کنیم. «لکثیر من المشرکین» نه آنکه همه چنین اند.
4- توجیه گناه و آراستن زشتى ها، عامل هلاکت و سقوط است. «زَیَّن... لیُردُوهم»
5 - خرافه گرایى، سبب التقاط و آمیختگى دین با شبهات است. «ولیلبسوا»
6- پیامبر، مسئول ابلاغ است نه اجبار، اگر مردم گوش نکردند، آنان را رها کرده و به سراغ دل هاى آماده مى رود. «فذرهم»
7- افکار و رفتار منحرفان، نباید حقّجویان را دلسرد کند. «فذرهم و ما یفترون»
8 - شریک پنداشتن براى خداوند، افترا به اوست. «فذرهم و ما یفترون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است