- 3990
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 92 سوره نساء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نساء - آیه 92
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إلَّا خَطَاً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَاً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ وَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّآ أَنْ یَصَّدَّقُواْ فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَقٌ فَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىْ أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه
و هیچ مؤمنى را نسزد که مؤمن دیگر را بکُشد، مگر از روى اشتباه، و هر کس مؤمنى را به خطا کشت، پس باید برده مؤمنى را آزاد کند و خونبهاى کشته را به خانواده اش تسلیم کند، مگر آنکه (خانواده مقتول، از دیه قاتل) بگذرد و اگر (مقتول) با آنکه مؤمن است، از قومى است که با شما دشمن است (جریمهاش فقط) آزاد کردن یک بردهى مؤمن است و اگر (مقتول) از قومى باشد که میان شما و آنان پیمان است، دیه او را به خانواده اش تسلیم کند و برده مؤمنى را آزاد سازد. و اگر (بردهاى براى آزاد کردن، یا پولى براى خرید برده) نیافت، پس دو ماه پیاپى روزه بگیرد. این، (تخفیف و) بازگشتى از سوى خدا (به مردم) است، و خداوند دانا و حکیم است.
مسلمانى به نام «عیّاشبن ابى ربیعه» که سال ها در مکّه به دست «حارث» شکنجه شده بود، روزى پس از هجرت مسلمانان به مدینه، حارث را در مدینه دید و بىخبر از مسلمان شدنش، او را به عنوان کافر شکنجه گر کشت. خبر به پیامبر دادند، و این آیه نازل شد.
پرداخت دیه آثارى دارد:
الف: مرهمى براى بازماندگان مقتول است.
ب: جلوگیرى از بى مبالاتى مردم است، تا نگویند قتل خطایى، بها ندارد.
ج: احترام به جان افراد و امنیّت اجتماعى است.
د: جبران خلأ اقتصادى است که در اثر قتل پیدا مى شود.
در جایى که بستگان مقتول، از دشمنان مسلمین باشند، خونبها به آنان داده نمى شود، تا بنیهى مالى دشمنان اسلام تقویت نشود. به علاوه اسلام، ارتباط مقتول مؤمن با خانواده کافرش را بریده است، پس جایى براى جبران نیست.
امام صادق (ع) فرمود: آزاد کردن برده، پرداخت حقّ خدا و دیه دادن پرداخت حقّ اولیاى مقتول است.
یک دیه و خون بهاى کامل، به اندازه متوسط درآمد یک فرد عادّى است. هزار مثقال طلا یا صد شتر و یا دویست گاو.
در آیه مقدار دیه بیان نشده، تا نیاز به مفسران واقعى قرآن و سنّت پیامبر و اهلبیت بیشتر احساس شود.
دیهى پرداختى به خانواده مقتول مسلمان، اوّل آزادى برده مطرح شده، سپس خونبها، «تحریر رقبة و دیة» ولى در بستگان کافر، اوّل سخن از خون بهاست، سپس آزادى برده. «فدیة مسلّمة... وتحریر رقبة» شاید چون خویشانِ غیر مسلمان، توجّه شان بیشتر به مادّیات است و یا آنکه پرداخت دیه، در حفظ و بقاى پیمان مؤثّرتر است.
پیام ها
1- قتل بى گناه، در اسلام حرام است. «وما کان لمؤمن ان یقتل»
2- قتل، با ایمان ناسازگار است. «وما کان لمؤمن ان یقتل»
3- مؤمن، جایزالخطاست، باید مواظب باشد. «و من قتل مؤمناً خطأ»
4- احترام جان مسلمان تا حدّى است که از قتل خطایى هم نمى توان به آسانى گذشت. «و من قتل مؤمناً خطأ فتحریر»
5 - خطا، یکى از ملاک هاى رفع تکلیف یا تخفیف در کیفر است. «فتحریر رقبة»
6- جبران فقدان مؤمن، با آزاد کردن انسان با ایمان است. «تحریر رقبة مؤمنة»
7- آزادى، نوعى حیات است. وقتى حیات یک نفر گرفته مىشود، به جبرانش باید یک نفر را آزاد کرد. «تحریر رقبة»
8 - آزادى بردگان، در لابلاى برنامه هاى اسلام گنجانده شده است. «فتحریر رقبةٍ»
9- تسلیم دیه، مشروط به درخواست خانواده مقتول نیست، بلکه وظیفهى قاتل پرداخت آن است. «مُسلّمة الى اهله»
10- به هرکس نباید دیه داد، باید به خانواده مقتول داد تا حقّ به حقدار برسد. «مسلّمة الى اهله»
11- خانواده مقتول، مالک خونبها مىشود. «مسلّمة الى اهله»
12- تعیین دیه خطاکار، رمز وجود جریمه در نظام اسلامى است. «دیةٌ مسلّمة»
13- در حالات هیجانى هم، عواطف و رحم نباید فراموش شود و عفو از خطاکار، یک صدقه پسندیده است. «الاّ ان یصّدقوا»
14- ارزش پیمان تا آنجاست که گاهى کافر را در ردیف مؤمن قرار مىدهد. خونبها را به کافرى که هم پیمان است باید داد. «فَدیةٌ مسلّمة... و تحریر رقبة»
15- نوع جریمهها باید از یک سو به نفع افراد مؤمن باشد، «فتحریر رقبة مؤمنة» و از سوى دیگر سبب تقویت جامعه کفّار نگردد. لذا پرداخت دیه و خون بها به دشمن حربى، ممنوع است. «فان کان من قوم عدوٍّ لکم و هو مؤمن فتحریر رقبة»
16- شرط ایمان براى آزاد کردن برده، تشویقى است براى بردگان که به سراغ پذیرش اسلام بروند. «رقبة مؤمنة»
17- در اسلام و قوانینش، بنبست نیست. احکام اسلامى تعطیل نمى شود، ولى تخفیف دارد. «فمن لم یجد»
18- در اسلام، جریمه به مقدار توان جسمى و مالى افراد است. «فمن لم یجد»
19- روزه هاى پیاپى، وسیله اى براى پاکسازى روح است. «صیام شهرین متتابعین»
20- اسلام، به بعد ایمانى افراد تکیه دارد. آزاد کردن برده و پرداخت دیه، دیدنى است، ولى روزه گرفتن، دیدنى نیست و به این وسیله، انسان وجدان دینى و اخلاقى خود را جریمه مى کند. «فصیام شهرین متتابعین»
21- جان مؤمن بسیار مهم است، و کفّارات، نوعى تخفیف و ارفاق الهى است. «توبة من الله»
22- قتل غیر عمدى نیز انسان را از لطف خدا دور مى کند و پرداخت دیه و آزاد کردن برده راهى است براى برگرداندن لطف الهى به قاتل. «توبة من اللَّه»
23- قوانین الهى، بر اساس علم و حکمت و با ملاحظهى همهى جوانب مسأله است. «کان الله علیماً حکیما»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إلَّا خَطَاً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَاً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ وَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّآ أَنْ یَصَّدَّقُواْ فَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِنْ کَانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَقٌ فَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىْ أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه
و هیچ مؤمنى را نسزد که مؤمن دیگر را بکُشد، مگر از روى اشتباه، و هر کس مؤمنى را به خطا کشت، پس باید برده مؤمنى را آزاد کند و خونبهاى کشته را به خانواده اش تسلیم کند، مگر آنکه (خانواده مقتول، از دیه قاتل) بگذرد و اگر (مقتول) با آنکه مؤمن است، از قومى است که با شما دشمن است (جریمهاش فقط) آزاد کردن یک بردهى مؤمن است و اگر (مقتول) از قومى باشد که میان شما و آنان پیمان است، دیه او را به خانواده اش تسلیم کند و برده مؤمنى را آزاد سازد. و اگر (بردهاى براى آزاد کردن، یا پولى براى خرید برده) نیافت، پس دو ماه پیاپى روزه بگیرد. این، (تخفیف و) بازگشتى از سوى خدا (به مردم) است، و خداوند دانا و حکیم است.
مسلمانى به نام «عیّاشبن ابى ربیعه» که سال ها در مکّه به دست «حارث» شکنجه شده بود، روزى پس از هجرت مسلمانان به مدینه، حارث را در مدینه دید و بىخبر از مسلمان شدنش، او را به عنوان کافر شکنجه گر کشت. خبر به پیامبر دادند، و این آیه نازل شد.
پرداخت دیه آثارى دارد:
الف: مرهمى براى بازماندگان مقتول است.
ب: جلوگیرى از بى مبالاتى مردم است، تا نگویند قتل خطایى، بها ندارد.
ج: احترام به جان افراد و امنیّت اجتماعى است.
د: جبران خلأ اقتصادى است که در اثر قتل پیدا مى شود.
در جایى که بستگان مقتول، از دشمنان مسلمین باشند، خونبها به آنان داده نمى شود، تا بنیهى مالى دشمنان اسلام تقویت نشود. به علاوه اسلام، ارتباط مقتول مؤمن با خانواده کافرش را بریده است، پس جایى براى جبران نیست.
امام صادق (ع) فرمود: آزاد کردن برده، پرداخت حقّ خدا و دیه دادن پرداخت حقّ اولیاى مقتول است.
یک دیه و خون بهاى کامل، به اندازه متوسط درآمد یک فرد عادّى است. هزار مثقال طلا یا صد شتر و یا دویست گاو.
در آیه مقدار دیه بیان نشده، تا نیاز به مفسران واقعى قرآن و سنّت پیامبر و اهلبیت بیشتر احساس شود.
دیهى پرداختى به خانواده مقتول مسلمان، اوّل آزادى برده مطرح شده، سپس خونبها، «تحریر رقبة و دیة» ولى در بستگان کافر، اوّل سخن از خون بهاست، سپس آزادى برده. «فدیة مسلّمة... وتحریر رقبة» شاید چون خویشانِ غیر مسلمان، توجّه شان بیشتر به مادّیات است و یا آنکه پرداخت دیه، در حفظ و بقاى پیمان مؤثّرتر است.
پیام ها
1- قتل بى گناه، در اسلام حرام است. «وما کان لمؤمن ان یقتل»
2- قتل، با ایمان ناسازگار است. «وما کان لمؤمن ان یقتل»
3- مؤمن، جایزالخطاست، باید مواظب باشد. «و من قتل مؤمناً خطأ»
4- احترام جان مسلمان تا حدّى است که از قتل خطایى هم نمى توان به آسانى گذشت. «و من قتل مؤمناً خطأ فتحریر»
5 - خطا، یکى از ملاک هاى رفع تکلیف یا تخفیف در کیفر است. «فتحریر رقبة»
6- جبران فقدان مؤمن، با آزاد کردن انسان با ایمان است. «تحریر رقبة مؤمنة»
7- آزادى، نوعى حیات است. وقتى حیات یک نفر گرفته مىشود، به جبرانش باید یک نفر را آزاد کرد. «تحریر رقبة»
8 - آزادى بردگان، در لابلاى برنامه هاى اسلام گنجانده شده است. «فتحریر رقبةٍ»
9- تسلیم دیه، مشروط به درخواست خانواده مقتول نیست، بلکه وظیفهى قاتل پرداخت آن است. «مُسلّمة الى اهله»
10- به هرکس نباید دیه داد، باید به خانواده مقتول داد تا حقّ به حقدار برسد. «مسلّمة الى اهله»
11- خانواده مقتول، مالک خونبها مىشود. «مسلّمة الى اهله»
12- تعیین دیه خطاکار، رمز وجود جریمه در نظام اسلامى است. «دیةٌ مسلّمة»
13- در حالات هیجانى هم، عواطف و رحم نباید فراموش شود و عفو از خطاکار، یک صدقه پسندیده است. «الاّ ان یصّدقوا»
14- ارزش پیمان تا آنجاست که گاهى کافر را در ردیف مؤمن قرار مىدهد. خونبها را به کافرى که هم پیمان است باید داد. «فَدیةٌ مسلّمة... و تحریر رقبة»
15- نوع جریمهها باید از یک سو به نفع افراد مؤمن باشد، «فتحریر رقبة مؤمنة» و از سوى دیگر سبب تقویت جامعه کفّار نگردد. لذا پرداخت دیه و خون بها به دشمن حربى، ممنوع است. «فان کان من قوم عدوٍّ لکم و هو مؤمن فتحریر رقبة»
16- شرط ایمان براى آزاد کردن برده، تشویقى است براى بردگان که به سراغ پذیرش اسلام بروند. «رقبة مؤمنة»
17- در اسلام و قوانینش، بنبست نیست. احکام اسلامى تعطیل نمى شود، ولى تخفیف دارد. «فمن لم یجد»
18- در اسلام، جریمه به مقدار توان جسمى و مالى افراد است. «فمن لم یجد»
19- روزه هاى پیاپى، وسیله اى براى پاکسازى روح است. «صیام شهرین متتابعین»
20- اسلام، به بعد ایمانى افراد تکیه دارد. آزاد کردن برده و پرداخت دیه، دیدنى است، ولى روزه گرفتن، دیدنى نیست و به این وسیله، انسان وجدان دینى و اخلاقى خود را جریمه مى کند. «فصیام شهرین متتابعین»
21- جان مؤمن بسیار مهم است، و کفّارات، نوعى تخفیف و ارفاق الهى است. «توبة من الله»
22- قتل غیر عمدى نیز انسان را از لطف خدا دور مى کند و پرداخت دیه و آزاد کردن برده راهى است براى برگرداندن لطف الهى به قاتل. «توبة من اللَّه»
23- قوانین الهى، بر اساس علم و حکمت و با ملاحظهى همهى جوانب مسأله است. «کان الله علیماً حکیما»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است