- 66294
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 34 سوره نساء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نساء - آیه 34
اَلرِّجَالُ قَوَّ مُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَآ أَنْفَقُواْ مِنْ أَمْوَ لِهِمْ فالصَّلِحَتُ قَنِتَتٌ حَفِظَتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیّاً کَبِیراً
ترجمه
مردان داراى ولایت بر زنانند از آن جهت که خدا بعضى از ایشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، تولیدى و اراده بیشترى دارند) و از آن جهت که از اموال خود نفقه مى دهند، پس زنانِ شایسته، فرمان بردارند و نگهدار آنچه خدا (براى آنان) حفظ کرده، (حقوق و اسرار شوهر،) در غیاب اویند. و (امّا) زنانى که از سرپیچى آنان بیم دارید، پس (نخست) آنان را موعظه کنید و (اگر مؤثّر نشد) در خوابگاه از آنان دورى کنید و (اگر پند و قهر اثر نکرد،) آنان را بزنید (وتنبیه بدنى کنید)، پس اگر اطاعت شما را کردند، بهانه اى بر آنان (براى ستم و آزار) مجویید. همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است.
«قَوّام» به کسى گفته مى شود که تدبیر و اصلاح دیگرى را بر عهده دارد.
«نشوز» از «نشز» به معناى زمین بلند وبه سرکشى و بلندپروازى نیز گفته مى شود.
شرط سرپرستى و مدیریّت، لیاقت تأمین و اداره زندگى است و به این جهت، مردان نه تنها در امور خانواده، بلکه در امور اجتماعى، قضاوت و جنگ نیز بر زنان مقدّمند، «بما فضّلاللّه... و بما انفقوا» و به این خاطر نفرمود: «قوّامون على ازواجهم»، زیرا که مسئله زوجیّت مخصوص زناشویى است و خدا این برترى را مخصوص خانه قرار نداده است.
گرچه برخى زنان، در توان بدنى یا درآمد مالى برترند، ولى در قانون و برنامه، باید عموم را مراعات کرد، نه افراد نادر را.
براى جمله «حافظات للغیب بما حفظ اللَّه» معانى گوناگونى است:
الف: زنان، آنچه را خدا خواهان حفظ آن است، حفظ نمایند.
ب: زنان، حقوق شوهران را حفظ کنند، همانگونه که خدا حقوق زنان را در سایه تکالیفى که بر مرد نهاده، حفظ کرده است.
ج: زنان حافظ هستند، ولى این توفیق را از حفظ الهى دارند.
وقتى راه هاى مسالمت آمیز سود نبخشید، یا باید دست از انجام وظیفه کشید، یا باید در صورت تأثیر نداشتن موعظه و قهر، خشونت به خرج داد. به گفته روانشناسان، بعضى افراد، حالت مازوشیسم (آزار طلبى) پیدا مى کنند که تنبیه مختصر بدنى، برایشان همچون مرهم است. در تنبیهات بدنى هم، اسلام سفارش کرده که نباید به مرحله کبودى جسم یا زخمى شدن بدن برسد. به علاوه، مرد متخلّف هم گاهى توسط قاضى تنبیه بدنى مىشود.
رسول خدا فرمود: کتک شما نباید به نحوى باشد که اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، یا کتک نشانه خودنمایى و اظهار قدرت مرد باشد که زهره چشمى بگیرد. «ضرباً غیر مبرّج»
امام صادق (ع) فرمودند: نشوز زن آن است که در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعیت نکند و مقصود از «اضربوهنّ»، زدن با چوب مسواک و شبیه آن است، زدنى که از روى رفق و دوستى باشد.
پیام ها
1- در یک اجتماع دو نفرى هم، یکى باید مسئول و سرپرست باشد. مدیر خانه مرد است. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
2- در اداره امور زندگى، باید تعقّل و تدبیر، بر احساسات و عواطف حاکم باشد. «الرّجال قوّامون على النساء»
3- نظام حقوقى اسلام با نظام تکوین و آفرینش هماهنگ است. حقّ مدیریّت مرد، به خاطر ساختار جسمى و روحى اوست. «الرّجال قوّامون على النساء»
4- برترى هاى طبیعى فضل الهى است. «بما فضّل اللَّه»
5 - هزینه زندگى، بر عهده مرد است. «بما انفقوا»
6- قانونگذار باید در وضع قانون، به تفاوت هاى طبیعىِ زن و مرد در آفرینش، توجه داشته باشد. «الرّجال قوّامون... بما فضّل اللّه»
7- نشانه شایستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. «قانتات»
8 - نشانه همسر شایسته، حفظ خود در غیاب شوهر است. «حافظات للغیب»
9- اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى، مشروط به تأمین زندگى او از سوى مرد است. «بما انفقوا...فالصالحات قانتات حافظات»
10- علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. پیش از آنکه زن ناشزه شود، چارهاى بیندیشید. «تخافون نشوزهنّ»
11- مرد هیچ حقّى در آزار همسر مطیع خود ندارد. «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهنّ سبیلاً»
12- سه مرحله موعظه، ترک همخوابى وتنبیه، براى مطیع کردن زن است. پس اگر از راه دیگرى زن مطیع مىشود، مرد حقّ برخورد ندارد. جملهى «فان اطعنکم» نشانه آن است که هدف اطاعت است، گرچه از طریق دیگرى باشد.
13- تواضع زن، ضعف نیست، ارزش است. «فالصالحات قانتات»
14- نشانه همسر شایسته، رازدارى، حفظ مال و آبرو و ناموس شوهر در غیاب اوست. «فالصالحات ... حافظات للغیب»
15- برخورد با منکرات باید گام به گام و مرحله به مرحله باشد. موعظه، قهر تنبیه. «فعظوهنّ واهجروهنّ...»
16- تا موعظه مؤثر باشد، قهر و خشونت ممنوع و تا قهر و جدایى موقت اثر کند، تنبیه بدنى ممنوع است. «فعظوهنّ واهجروهنّ... واضربوهنّ»
17- برخورد خشن و تنبیه، تنها براى انجام وظیفه است، نه انتقام و کینه و بهانه. «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهن»
18- برترى مردان، نباید سبب غرور شود، چون خدا از همه برتر است. «ان اللّه کان علیاً کبیراً»
19- توجّه به برترى خداوند، کلید تقوى و پرهیز از ستم بر همسران است. «ان اللَّه کان علیاً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
اَلرِّجَالُ قَوَّ مُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَآ أَنْفَقُواْ مِنْ أَمْوَ لِهِمْ فالصَّلِحَتُ قَنِتَتٌ حَفِظَتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیّاً کَبِیراً
ترجمه
مردان داراى ولایت بر زنانند از آن جهت که خدا بعضى از ایشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، تولیدى و اراده بیشترى دارند) و از آن جهت که از اموال خود نفقه مى دهند، پس زنانِ شایسته، فرمان بردارند و نگهدار آنچه خدا (براى آنان) حفظ کرده، (حقوق و اسرار شوهر،) در غیاب اویند. و (امّا) زنانى که از سرپیچى آنان بیم دارید، پس (نخست) آنان را موعظه کنید و (اگر مؤثّر نشد) در خوابگاه از آنان دورى کنید و (اگر پند و قهر اثر نکرد،) آنان را بزنید (وتنبیه بدنى کنید)، پس اگر اطاعت شما را کردند، بهانه اى بر آنان (براى ستم و آزار) مجویید. همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است.
«قَوّام» به کسى گفته مى شود که تدبیر و اصلاح دیگرى را بر عهده دارد.
«نشوز» از «نشز» به معناى زمین بلند وبه سرکشى و بلندپروازى نیز گفته مى شود.
شرط سرپرستى و مدیریّت، لیاقت تأمین و اداره زندگى است و به این جهت، مردان نه تنها در امور خانواده، بلکه در امور اجتماعى، قضاوت و جنگ نیز بر زنان مقدّمند، «بما فضّلاللّه... و بما انفقوا» و به این خاطر نفرمود: «قوّامون على ازواجهم»، زیرا که مسئله زوجیّت مخصوص زناشویى است و خدا این برترى را مخصوص خانه قرار نداده است.
گرچه برخى زنان، در توان بدنى یا درآمد مالى برترند، ولى در قانون و برنامه، باید عموم را مراعات کرد، نه افراد نادر را.
براى جمله «حافظات للغیب بما حفظ اللَّه» معانى گوناگونى است:
الف: زنان، آنچه را خدا خواهان حفظ آن است، حفظ نمایند.
ب: زنان، حقوق شوهران را حفظ کنند، همانگونه که خدا حقوق زنان را در سایه تکالیفى که بر مرد نهاده، حفظ کرده است.
ج: زنان حافظ هستند، ولى این توفیق را از حفظ الهى دارند.
وقتى راه هاى مسالمت آمیز سود نبخشید، یا باید دست از انجام وظیفه کشید، یا باید در صورت تأثیر نداشتن موعظه و قهر، خشونت به خرج داد. به گفته روانشناسان، بعضى افراد، حالت مازوشیسم (آزار طلبى) پیدا مى کنند که تنبیه مختصر بدنى، برایشان همچون مرهم است. در تنبیهات بدنى هم، اسلام سفارش کرده که نباید به مرحله کبودى جسم یا زخمى شدن بدن برسد. به علاوه، مرد متخلّف هم گاهى توسط قاضى تنبیه بدنى مىشود.
رسول خدا فرمود: کتک شما نباید به نحوى باشد که اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، یا کتک نشانه خودنمایى و اظهار قدرت مرد باشد که زهره چشمى بگیرد. «ضرباً غیر مبرّج»
امام صادق (ع) فرمودند: نشوز زن آن است که در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعیت نکند و مقصود از «اضربوهنّ»، زدن با چوب مسواک و شبیه آن است، زدنى که از روى رفق و دوستى باشد.
پیام ها
1- در یک اجتماع دو نفرى هم، یکى باید مسئول و سرپرست باشد. مدیر خانه مرد است. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
2- در اداره امور زندگى، باید تعقّل و تدبیر، بر احساسات و عواطف حاکم باشد. «الرّجال قوّامون على النساء»
3- نظام حقوقى اسلام با نظام تکوین و آفرینش هماهنگ است. حقّ مدیریّت مرد، به خاطر ساختار جسمى و روحى اوست. «الرّجال قوّامون على النساء»
4- برترى هاى طبیعى فضل الهى است. «بما فضّل اللَّه»
5 - هزینه زندگى، بر عهده مرد است. «بما انفقوا»
6- قانونگذار باید در وضع قانون، به تفاوت هاى طبیعىِ زن و مرد در آفرینش، توجه داشته باشد. «الرّجال قوّامون... بما فضّل اللّه»
7- نشانه شایستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. «قانتات»
8 - نشانه همسر شایسته، حفظ خود در غیاب شوهر است. «حافظات للغیب»
9- اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى، مشروط به تأمین زندگى او از سوى مرد است. «بما انفقوا...فالصالحات قانتات حافظات»
10- علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. پیش از آنکه زن ناشزه شود، چارهاى بیندیشید. «تخافون نشوزهنّ»
11- مرد هیچ حقّى در آزار همسر مطیع خود ندارد. «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهنّ سبیلاً»
12- سه مرحله موعظه، ترک همخوابى وتنبیه، براى مطیع کردن زن است. پس اگر از راه دیگرى زن مطیع مىشود، مرد حقّ برخورد ندارد. جملهى «فان اطعنکم» نشانه آن است که هدف اطاعت است، گرچه از طریق دیگرى باشد.
13- تواضع زن، ضعف نیست، ارزش است. «فالصالحات قانتات»
14- نشانه همسر شایسته، رازدارى، حفظ مال و آبرو و ناموس شوهر در غیاب اوست. «فالصالحات ... حافظات للغیب»
15- برخورد با منکرات باید گام به گام و مرحله به مرحله باشد. موعظه، قهر تنبیه. «فعظوهنّ واهجروهنّ...»
16- تا موعظه مؤثر باشد، قهر و خشونت ممنوع و تا قهر و جدایى موقت اثر کند، تنبیه بدنى ممنوع است. «فعظوهنّ واهجروهنّ... واضربوهنّ»
17- برخورد خشن و تنبیه، تنها براى انجام وظیفه است، نه انتقام و کینه و بهانه. «فان اطعنکم فلاتبغوا علیهن»
18- برترى مردان، نباید سبب غرور شود، چون خدا از همه برتر است. «ان اللّه کان علیاً کبیراً»
19- توجّه به برترى خداوند، کلید تقوى و پرهیز از ستم بر همسران است. «ان اللَّه کان علیاً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان