- 23741
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 25 سوره نساء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نساء - آیه 25
وَمَنْ لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَنَتِ الْمُؤْمِنَتِ فَمِن مَّا مَلَکَتْ أَیمَنُکُمِ مِّنْ فَتَیَتِکُمُ الْمُؤْمِنَتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَنِکُمْ بَعْضُکُمْ مِّنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَتٍ غَیْرَ مُسَفِحَتٍ وَلَا مُتَّخِذَ تِ أَخْدَانٍ فَإِذَآ أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَ لِکَ لِمَنْ خَشِىَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَنْ تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه
و هر کس از شما، که توانایى مالى ندارد تا با زنان آزادِ باایمان ازدواج کند، پس از کنیزانِ با ایمانى که شما مالک آنید، (به زنى بگیرد) و خداوند به ایمان شما داناتر است. همه از یکدیگرید، پس (نگویید: که من آزادم و تو کنیز. و) با اذن صاحبانشان آن کنیزان را به همسرى درآورید و مهریه نیکو و بهطور شایسته به آنان بدهید، به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه اهل فحشا و نه اهل دوست گرفتنه اى پنهانى. پس آنگاه که کنیزان، صاحب همسر شدند، اگر مرتکب زنا شوند، کیفرشان نصف کیفر زنانِ آزاد است. این (نوع از ازدواج،) براى کسانى از شما رواست که از (رنج و فشار بى همسرى و) افتادن به گناه و زنا بر خود بترسد، با این همه، صبر کردن (و ازدواج نکردن با کنیزان) برایتان بهتر است و خداوند بخشنده و مهربان است.
چنانکه در نکته هاى آیه قبل گفته شد، مراد از «المحصنات المؤمنات» در این آیه، زنان آزاد است. زیرا در مقابل آن، «فتیاتکم المؤمنات» بکار رفته که به معناى کنیزان است. قرآن در جاى دیگر نیز در مورد کنیزان، واژه «فتیات» را بکار برده و مى فرماید: «لاتکرهوا فتیاتکم على البغاء» کنیزان خود را برارتکاب زنا اجبار نکنید.
کلمه «اَخدان»، جمع «خِدن» به معناى دوست و رفیق است، امّا معمولا در مورد کسانى به کار مىرود که ارتباط با آنها به صورت پنهانى و براى امور نامشروع است. این کلمه در مقابلِ «مسافحات» بکار رفته که به معناى کسانى است که زناى آشکار و علنى دارند.
کلمه «طَول» به معناى توانایى و داشتن امکانات است و کلمهى «عَنت» به معناى سختى و رنج و مشکلات اشت.
کسانى که مالک کنیز مى شوند، بدون آنکه نیازى به عقدِ ازدواج باشد، حقّ آمیزش با او را دارند. لذا مراد از ازدواج با کنیزان که در این آیه مطرح شده است، ازدواج با کنیز دیگران است که باید با اجازهى صاحبان آنها باشد.
گرچه ازدواج با کنیزان نکوهیده است، امّا در میان آنها زنان برجسته بسیارى بوده اند که صاحب کمالات بوده و به همین جهت برخى اولیاى خدا آنان را به همسرى گرفته و از آنان صاحب فرزندانى بزرگ شده اند.
پیام ها
1- در اسلام، براى موضوع ازدواج، بن بست نیست. «ومن لم یستطع»
2- قانونگذار باید به نیازهاى طبیعى افراد جامعه از یک سو و فشارهاى اقتصادى آنان از سوى دیگر توجّه داشته باشد. «و من لم یستطع....»
3- ازدواج با کنیز را تحمّل کنید، ولى ننگ گناه را هرگز. «فمن ما ملکت ایمانکم»
4- از ازدواج با زن آزاد مى توان صرف نظر کرد، ولى از شرط ایمان نمى توان گذشت. «فتیاتکم المؤمنات»
5 - ایمان، شرط اساسى در هر ازدواجى است. «المحصنات المؤمنات، فتیاتکم المؤمنات»
6- ایمان ظاهرى براى ازدواج کافى است، ما مأمور به باطن نیستیم. «واللَّه اعلم بایمانکم»
7- ازدواج با کنیز، حقارت نیست. «بعضکم من بعض»
8 - رضایتِ مالک کنیز در ازدواج، مانند اذن پدرِ دختر، شرط است. «باذناهلهنّ»
9- مالکان بدانند که کنیزان از اهل خودشانند. «اهلهنّ»
10- به کنیزان نیز مثل زنان آزاد، باید مهریه نیکو داد. «آتوهنّ اجورهنّ بالمعروف»
11- مهریه را به خود کنیز بدهید. حقوق اقتصادى و اجتماعى بردگان باید مراعات شود. «آتوهنّ اُجورهنّ»
12- میزان مهریه باید بر اساس عُرف و شئون زن باشد. «بالمعروف»
13- شرطِ بقاى ازدواج، پاکدامنى، دورى از فحشا و روابط نامشروع است. «محصنات غیر مسافحات ...»
14- مجازات زن بدکار اگر کنیز باشد، به خاطر کنیز بودن و محرومیّت هاى آن،به نصف کاهش مىیابد. «فعلیهنّ نصف ما على المحصنات»
15- فراهم آوردن ازدواج هاى سهل و آسان در جامعه، راه جلوگیرى از مفاسد جنسى است. «ذلک لمن خشى العنت»
16- سالمسازى روانى از اهداف اسلام است. «ذلک لمن خشى العنت»
17- صبر و خوددارى، از ازدواج با کنیز بهتر است. «وان تصبروا خیر لکم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَمَنْ لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَنَتِ الْمُؤْمِنَتِ فَمِن مَّا مَلَکَتْ أَیمَنُکُمِ مِّنْ فَتَیَتِکُمُ الْمُؤْمِنَتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَنِکُمْ بَعْضُکُمْ مِّنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَتٍ غَیْرَ مُسَفِحَتٍ وَلَا مُتَّخِذَ تِ أَخْدَانٍ فَإِذَآ أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَ لِکَ لِمَنْ خَشِىَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَنْ تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه
و هر کس از شما، که توانایى مالى ندارد تا با زنان آزادِ باایمان ازدواج کند، پس از کنیزانِ با ایمانى که شما مالک آنید، (به زنى بگیرد) و خداوند به ایمان شما داناتر است. همه از یکدیگرید، پس (نگویید: که من آزادم و تو کنیز. و) با اذن صاحبانشان آن کنیزان را به همسرى درآورید و مهریه نیکو و بهطور شایسته به آنان بدهید، به شرط آنکه پاکدامن باشند، نه اهل فحشا و نه اهل دوست گرفتنه اى پنهانى. پس آنگاه که کنیزان، صاحب همسر شدند، اگر مرتکب زنا شوند، کیفرشان نصف کیفر زنانِ آزاد است. این (نوع از ازدواج،) براى کسانى از شما رواست که از (رنج و فشار بى همسرى و) افتادن به گناه و زنا بر خود بترسد، با این همه، صبر کردن (و ازدواج نکردن با کنیزان) برایتان بهتر است و خداوند بخشنده و مهربان است.
چنانکه در نکته هاى آیه قبل گفته شد، مراد از «المحصنات المؤمنات» در این آیه، زنان آزاد است. زیرا در مقابل آن، «فتیاتکم المؤمنات» بکار رفته که به معناى کنیزان است. قرآن در جاى دیگر نیز در مورد کنیزان، واژه «فتیات» را بکار برده و مى فرماید: «لاتکرهوا فتیاتکم على البغاء» کنیزان خود را برارتکاب زنا اجبار نکنید.
کلمه «اَخدان»، جمع «خِدن» به معناى دوست و رفیق است، امّا معمولا در مورد کسانى به کار مىرود که ارتباط با آنها به صورت پنهانى و براى امور نامشروع است. این کلمه در مقابلِ «مسافحات» بکار رفته که به معناى کسانى است که زناى آشکار و علنى دارند.
کلمه «طَول» به معناى توانایى و داشتن امکانات است و کلمهى «عَنت» به معناى سختى و رنج و مشکلات اشت.
کسانى که مالک کنیز مى شوند، بدون آنکه نیازى به عقدِ ازدواج باشد، حقّ آمیزش با او را دارند. لذا مراد از ازدواج با کنیزان که در این آیه مطرح شده است، ازدواج با کنیز دیگران است که باید با اجازهى صاحبان آنها باشد.
گرچه ازدواج با کنیزان نکوهیده است، امّا در میان آنها زنان برجسته بسیارى بوده اند که صاحب کمالات بوده و به همین جهت برخى اولیاى خدا آنان را به همسرى گرفته و از آنان صاحب فرزندانى بزرگ شده اند.
پیام ها
1- در اسلام، براى موضوع ازدواج، بن بست نیست. «ومن لم یستطع»
2- قانونگذار باید به نیازهاى طبیعى افراد جامعه از یک سو و فشارهاى اقتصادى آنان از سوى دیگر توجّه داشته باشد. «و من لم یستطع....»
3- ازدواج با کنیز را تحمّل کنید، ولى ننگ گناه را هرگز. «فمن ما ملکت ایمانکم»
4- از ازدواج با زن آزاد مى توان صرف نظر کرد، ولى از شرط ایمان نمى توان گذشت. «فتیاتکم المؤمنات»
5 - ایمان، شرط اساسى در هر ازدواجى است. «المحصنات المؤمنات، فتیاتکم المؤمنات»
6- ایمان ظاهرى براى ازدواج کافى است، ما مأمور به باطن نیستیم. «واللَّه اعلم بایمانکم»
7- ازدواج با کنیز، حقارت نیست. «بعضکم من بعض»
8 - رضایتِ مالک کنیز در ازدواج، مانند اذن پدرِ دختر، شرط است. «باذناهلهنّ»
9- مالکان بدانند که کنیزان از اهل خودشانند. «اهلهنّ»
10- به کنیزان نیز مثل زنان آزاد، باید مهریه نیکو داد. «آتوهنّ اجورهنّ بالمعروف»
11- مهریه را به خود کنیز بدهید. حقوق اقتصادى و اجتماعى بردگان باید مراعات شود. «آتوهنّ اُجورهنّ»
12- میزان مهریه باید بر اساس عُرف و شئون زن باشد. «بالمعروف»
13- شرطِ بقاى ازدواج، پاکدامنى، دورى از فحشا و روابط نامشروع است. «محصنات غیر مسافحات ...»
14- مجازات زن بدکار اگر کنیز باشد، به خاطر کنیز بودن و محرومیّت هاى آن،به نصف کاهش مىیابد. «فعلیهنّ نصف ما على المحصنات»
15- فراهم آوردن ازدواج هاى سهل و آسان در جامعه، راه جلوگیرى از مفاسد جنسى است. «ذلک لمن خشى العنت»
16- سالمسازى روانى از اهداف اسلام است. «ذلک لمن خشى العنت»
17- صبر و خوددارى، از ازدواج با کنیز بهتر است. «وان تصبروا خیر لکم»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است