- 168027
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 24 سوره نساء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نساء - آیه 24
وَالْمُحْصَنَتُ مِنَ النِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَنُکُمْ کِتَبَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُمْ مَّا وَرَآءَ ذَ لِکُمْ أَنْ تَبْتَغُواْ بِأَمْوَ لِکُمْ مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَفِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَاَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیَما تَرَ ضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه
و (ازدواج با) زنان شوهردار (نیز بر شما حرام شده است،) مگر آنان که (به حکم خداوند، در جنگ با کفّار) مالک شده اید. (این احکام،) نوشته و قانون خدا بر شماست. و جز اینها (که گفته شد،) براى شما حلال است که (زنان دیگر را) به وسیلهى اموال خود، به قصد پاکدامنى و نکاح، نه به قصد زنا، طلب کنید. پس هرگاه از آن زنان، (به نکاح موقّت) کام گرفتید، مهرشان را به عنوان یک واجب بپردازید و پس از تعیین مهر، در (تغییر مدّت عقد یا مقدار مهر) آنچه با یکدیگر توافق کنید، بر شما گناهى نیست. همانا خداوند دانا و حکیم است.
کلمه «مُحصَنات» از نظر لغوى، یعنى آنچه در حِصن و حریم باشد و از دسترسى دیگران منع شود. ریشه این کلمه در قرآن، در مورد سه گروه استعمال شده است:
1- زنان عفیف و پاکدامن. چنانکه خداوند درباره حضرت مریم مى فرماید: «التى احصنت فرجها»
2- زنان شوهردار. زیرا شوهر نقش حفاظت از عفت زن را به عهده دارد. مراد از «المحصنات من النساء» در آیه مورد بحث، همین معنى است.
3- زنان آزاده که اسیر جنگى نبوده و کنیز نیستند. زیرا اسارت سبب پاره شدن پرده هاى عفّت و حیاى زن مى گردد و بى عفّتى در میان کنیزان شایع بوده است. مراد از «المحصنات المؤمنات» در آیه بعد، این معناست.
کلمه «مُسفِحین» از «سفاح» به معناى زنا مى باشد.
اسارت براى زنان کافر، به منزله طلاق آنان از شوهران است. مثل ایمان آوردن زن، که اگر شوهرش به کفر ادامه دهد، ایمان آوردن او را از شوهر جدا مى کند.
ازدواج با زن شوهردار، از نظر اسلام حرام است، از هر مذهب وملت که باشد. ولى چون اسارت به منزله طلاق است، زن اسیر، پس از اسارت به مدّت یکبار قاعده شدن، و اگر باردار است تا وضع حمل باید عدّه نگهدارد و در مدّت عدّه هیچ گونه ارتباط زناشویى با او جایز نیست. این طرح زناشویى بعه نوان همسر یا کنیز، از طرح بازگرداندن به کفّار یا رها کردن و بى سرپرست گذاشتن، بهتر است.
کلمه «مُتعة» همچون کلمه حج، صلوة، ربا و غنیمت، داراى معناى شرعى است، نه لغوى. بنابراین به قول علامه در تفسیر المیزان شکّى در آن نیست که مراد از جمله «استمتعتم» مُتعه است.
پرداخت اجر، «آتوهنّ اجورهنّ» در مُتعه مربوط به استمتاع است، «فما استمتعتم» در حالى که اگر مراد آیه نکاح دائم باشد، باخواندن عقد مهریه لازم است، خواه استمتاع بشود یا نشود، لکن قبل از آمیزش اگر طلاق صورت گرفت، نصف مهریه پرداخت مى شود.
جمله «فمااستمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اُجورهنّ» به فرموده اهل بیت (ع) و اکثر تفاسیر اهل سنّت، مربوط به ازدواج موقّت است که خلیفه دوّم آن را حرام کرد، با آنکه کسى حقّ تحریم حکم خدا را ندارد. واگر حرام نمىشد به گفته روایات، کسى مرتکب زنا نمى شد مگر افراد شقىّ. ازدواج موقّت یک طرح صحیح است و دنیا بخاطر نداشتن آن، زنا را آزاد کرده است. ازدواج موقّت یک ضرورت اجتماع است و در روایات اهل سنّت مىخ وانیم، جواز مُتعه به خاطر دورى از همسر و بروز جنگ ها بوده که الآن نیز همان شرایط موجود است. مُتعه طرحى براى حل این مشکل اجتماعى و جلوگیرى از فساد است و تا قیامت هم جنبه شرعى دارد.
دستاویز بعضى این است که در قرآن موضوع عدّه و ارث و حفظ فروج، نسبت به ازدواج مطرح است و متعه ازدواج نیست. ولى پاسخ ما این است:
اوّلاً نام ازدواج به متعه هم گفته مى شود، و ثانیاً در متعه هم عدّه لازم است و فقط قانون ارث زن از مرد یا بالعکس، در متعه استثنا شده است.
چند پرسش:
1- آیا ازدواج موقّت نقابى بر چهره فحشا نیست؟
پاسخ: خیر، زیرا:
الف: در ازدواج موقّت زن فقط در اختیار یک نفر است.
ب: حداقل چهل و پنج روز باید عدّه نگاه دارد.
ج: مولود مُتعه همچون مولود همسر دائمى است.
2- آیا مردان هوسباز از این قانون سوء استفاده نمى کنند؟
پاسخ: ممکن است از هر قانون مفید و ضرورى افرادى سوء استفاده کنند. مگر از انگور شراب نمى سازند؟ مگر زمانى که بعضى از سفر حج سوء استفاده کردند، باید منکر سفر حج شد؟
3- تکلیف فرزندان مُتعه چیست؟
پاسخ: در حقوق و ارث و امثال آن، هیچ فرقى با فرزندان همسر دائم ندارند.
پیام ها
1- براى ازدواج، نباید سراغ زنان شوهردار رفت. «والمحصنات»
2- زنان اسیر در جنگ با کفّار، نباید بى سرپرست بمانند، یا به کفّار برگردانده شوند، بلکه به عنوان همسر یا کنیز، با مسلمانان رابطه شرعى داشته باشند. «الا ما ملکت ایمانکم»
3- حرام بودن ازدواج با محارم و زنان شوهر دار و جمع میان دوخواهر، از احکام ثابت، قطعى و تغیرناپذیر الهى است. «حرمت... کتاب اللَّه علیکم»
4- صرف بودجه در مسیر بى عفّتى و فحشا حرام است. «تبتغوا باموالکم... غیر مسافحین»
5 - ازدواج موقّت، شرعى است و مهریه زن باید پرداخت شود. «فما استمتعتم... آتوهن أجورهن»
6- در مهریه، رضایت طرفین شرط است. «فیما تراضیتم به»
7- بعد از پایان مدّت در ازدواج موقّت، مى توان مدّت یا مهریه را با رضایت طرفین تمدید و اضافه کرد. «لاجناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة»
8 - ازدواج موقّت و احکام و قوانین ازدواج، برخاسته از علم و حکمت خداوند است. «علیماً حکیماً»
9- علم و حکمت دو شرط لازم براى قانونگذار است. «کتاب اللّه... علیماً حکیماً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَالْمُحْصَنَتُ مِنَ النِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَنُکُمْ کِتَبَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُمْ مَّا وَرَآءَ ذَ لِکُمْ أَنْ تَبْتَغُواْ بِأَمْوَ لِکُمْ مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَفِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَاَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیَما تَرَ ضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً
ترجمه
و (ازدواج با) زنان شوهردار (نیز بر شما حرام شده است،) مگر آنان که (به حکم خداوند، در جنگ با کفّار) مالک شده اید. (این احکام،) نوشته و قانون خدا بر شماست. و جز اینها (که گفته شد،) براى شما حلال است که (زنان دیگر را) به وسیلهى اموال خود، به قصد پاکدامنى و نکاح، نه به قصد زنا، طلب کنید. پس هرگاه از آن زنان، (به نکاح موقّت) کام گرفتید، مهرشان را به عنوان یک واجب بپردازید و پس از تعیین مهر، در (تغییر مدّت عقد یا مقدار مهر) آنچه با یکدیگر توافق کنید، بر شما گناهى نیست. همانا خداوند دانا و حکیم است.
کلمه «مُحصَنات» از نظر لغوى، یعنى آنچه در حِصن و حریم باشد و از دسترسى دیگران منع شود. ریشه این کلمه در قرآن، در مورد سه گروه استعمال شده است:
1- زنان عفیف و پاکدامن. چنانکه خداوند درباره حضرت مریم مى فرماید: «التى احصنت فرجها»
2- زنان شوهردار. زیرا شوهر نقش حفاظت از عفت زن را به عهده دارد. مراد از «المحصنات من النساء» در آیه مورد بحث، همین معنى است.
3- زنان آزاده که اسیر جنگى نبوده و کنیز نیستند. زیرا اسارت سبب پاره شدن پرده هاى عفّت و حیاى زن مى گردد و بى عفّتى در میان کنیزان شایع بوده است. مراد از «المحصنات المؤمنات» در آیه بعد، این معناست.
کلمه «مُسفِحین» از «سفاح» به معناى زنا مى باشد.
اسارت براى زنان کافر، به منزله طلاق آنان از شوهران است. مثل ایمان آوردن زن، که اگر شوهرش به کفر ادامه دهد، ایمان آوردن او را از شوهر جدا مى کند.
ازدواج با زن شوهردار، از نظر اسلام حرام است، از هر مذهب وملت که باشد. ولى چون اسارت به منزله طلاق است، زن اسیر، پس از اسارت به مدّت یکبار قاعده شدن، و اگر باردار است تا وضع حمل باید عدّه نگهدارد و در مدّت عدّه هیچ گونه ارتباط زناشویى با او جایز نیست. این طرح زناشویى بعه نوان همسر یا کنیز، از طرح بازگرداندن به کفّار یا رها کردن و بى سرپرست گذاشتن، بهتر است.
کلمه «مُتعة» همچون کلمه حج، صلوة، ربا و غنیمت، داراى معناى شرعى است، نه لغوى. بنابراین به قول علامه در تفسیر المیزان شکّى در آن نیست که مراد از جمله «استمتعتم» مُتعه است.
پرداخت اجر، «آتوهنّ اجورهنّ» در مُتعه مربوط به استمتاع است، «فما استمتعتم» در حالى که اگر مراد آیه نکاح دائم باشد، باخواندن عقد مهریه لازم است، خواه استمتاع بشود یا نشود، لکن قبل از آمیزش اگر طلاق صورت گرفت، نصف مهریه پرداخت مى شود.
جمله «فمااستمتعتم به منهنّ فاتوهنّ اُجورهنّ» به فرموده اهل بیت (ع) و اکثر تفاسیر اهل سنّت، مربوط به ازدواج موقّت است که خلیفه دوّم آن را حرام کرد، با آنکه کسى حقّ تحریم حکم خدا را ندارد. واگر حرام نمىشد به گفته روایات، کسى مرتکب زنا نمى شد مگر افراد شقىّ. ازدواج موقّت یک طرح صحیح است و دنیا بخاطر نداشتن آن، زنا را آزاد کرده است. ازدواج موقّت یک ضرورت اجتماع است و در روایات اهل سنّت مىخ وانیم، جواز مُتعه به خاطر دورى از همسر و بروز جنگ ها بوده که الآن نیز همان شرایط موجود است. مُتعه طرحى براى حل این مشکل اجتماعى و جلوگیرى از فساد است و تا قیامت هم جنبه شرعى دارد.
دستاویز بعضى این است که در قرآن موضوع عدّه و ارث و حفظ فروج، نسبت به ازدواج مطرح است و متعه ازدواج نیست. ولى پاسخ ما این است:
اوّلاً نام ازدواج به متعه هم گفته مى شود، و ثانیاً در متعه هم عدّه لازم است و فقط قانون ارث زن از مرد یا بالعکس، در متعه استثنا شده است.
چند پرسش:
1- آیا ازدواج موقّت نقابى بر چهره فحشا نیست؟
پاسخ: خیر، زیرا:
الف: در ازدواج موقّت زن فقط در اختیار یک نفر است.
ب: حداقل چهل و پنج روز باید عدّه نگاه دارد.
ج: مولود مُتعه همچون مولود همسر دائمى است.
2- آیا مردان هوسباز از این قانون سوء استفاده نمى کنند؟
پاسخ: ممکن است از هر قانون مفید و ضرورى افرادى سوء استفاده کنند. مگر از انگور شراب نمى سازند؟ مگر زمانى که بعضى از سفر حج سوء استفاده کردند، باید منکر سفر حج شد؟
3- تکلیف فرزندان مُتعه چیست؟
پاسخ: در حقوق و ارث و امثال آن، هیچ فرقى با فرزندان همسر دائم ندارند.
پیام ها
1- براى ازدواج، نباید سراغ زنان شوهردار رفت. «والمحصنات»
2- زنان اسیر در جنگ با کفّار، نباید بى سرپرست بمانند، یا به کفّار برگردانده شوند، بلکه به عنوان همسر یا کنیز، با مسلمانان رابطه شرعى داشته باشند. «الا ما ملکت ایمانکم»
3- حرام بودن ازدواج با محارم و زنان شوهر دار و جمع میان دوخواهر، از احکام ثابت، قطعى و تغیرناپذیر الهى است. «حرمت... کتاب اللَّه علیکم»
4- صرف بودجه در مسیر بى عفّتى و فحشا حرام است. «تبتغوا باموالکم... غیر مسافحین»
5 - ازدواج موقّت، شرعى است و مهریه زن باید پرداخت شود. «فما استمتعتم... آتوهن أجورهن»
6- در مهریه، رضایت طرفین شرط است. «فیما تراضیتم به»
7- بعد از پایان مدّت در ازدواج موقّت، مى توان مدّت یا مهریه را با رضایت طرفین تمدید و اضافه کرد. «لاجناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة»
8 - ازدواج موقّت و احکام و قوانین ازدواج، برخاسته از علم و حکمت خداوند است. «علیماً حکیماً»
9- علم و حکمت دو شرط لازم براى قانونگذار است. «کتاب اللّه... علیماً حکیماً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان