- 12709
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 4 سوره نساء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نساء - آیه 4
وَءَاتُواْ النِّسَآءَ صَدُقَتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَىْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَّرِیئاً
ترجمه
و مهر و کابین زنان را به صورت هدیه و با رغبت بدهید و اگر با میل و رغبت خویش چیزى از آن را به شما بخشیدند، آنرا حلال و گوارا مصرف کنید.
کلمه «نِحلَة» به گفته راغب اصفهانى، از «نَحل» به معناى زنبور عسل است. چون زنبور عسل به مردم عسل مى بخشد و توقّعى هم ندارد، به هدیه هم «نحلة» گفته مى شود. البتّه بعضى مفسّرین «نحلة» را به معناى «دَین» گرفته اند. یعنى مهریّه، دَین و بدهى قطعى مرد است.
در حدیث است: بهترین اموال خویش را براى سه مصرف قرار دهید:
1- مهریّه. 2- حج. 3- کفن. اگر بهترین اموال را صرف مهریّه کنید، فرزندان شما صالح مى شوند.
پیام ها
1- پرداخت مهریّه به زن حقّ او و الزامى است. «و آتوا النساء...»
2- مهریّه، نرخ زن نیست، بلکه نشانه صداقت مرد در علاقه و دوستى به همسر است. «صدقاتهن»
3- زن، مالک مهریه خود است. پدر و بستگان زن، حقّ گرفتن مهریه او را براى خود ندارند. «آتوا النّساء صدقاتهن»
4- مهریّه، بهاى زن نیست، بلکه هدیه مرد به همسرش مى باشد. «نحلة»
5 - زن، در گرفتن یا بخشیدن مهریه، آزاد و مستقل است. «فان طبن لکم»
6- مال گوارا، مالى است که صاحبش آنرا با طیب خاطر و رضایت ببخشد. «فان طبن... هنیئاً»
7- رضایت ظاهرى کافى نیست. رضایت قلبى لازم است. بخشش هاى اکراهى، اجبارى و یا رودربایستى اعتبار ندارد. «طبن... نفساً»
8 - مهر و هبه، از اسباب مالک شدن است. «صدقاتهنّ، فَان طبن لکم عن شىء»
9- زنان تحت تأثیر عواطف همه مهر خود را نبخشند. «شىء منه»
چون در جاهلیّت و بعضى اقوام، مهریه زن را پدر یا بستگان مى گرفتند، خداوند در قرآن، ابتدا نام گیرنده را برد و فرمود: «و اتوا النساء» مهریه را به خود زن بدهید و نفرمود: «واتوا صدقات النساء» مهریه زنان را بپردازید، تا گیرنده هر که بتواند باشد.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَءَاتُواْ النِّسَآءَ صَدُقَتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَىْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَّرِیئاً
ترجمه
و مهر و کابین زنان را به صورت هدیه و با رغبت بدهید و اگر با میل و رغبت خویش چیزى از آن را به شما بخشیدند، آنرا حلال و گوارا مصرف کنید.
کلمه «نِحلَة» به گفته راغب اصفهانى، از «نَحل» به معناى زنبور عسل است. چون زنبور عسل به مردم عسل مى بخشد و توقّعى هم ندارد، به هدیه هم «نحلة» گفته مى شود. البتّه بعضى مفسّرین «نحلة» را به معناى «دَین» گرفته اند. یعنى مهریّه، دَین و بدهى قطعى مرد است.
در حدیث است: بهترین اموال خویش را براى سه مصرف قرار دهید:
1- مهریّه. 2- حج. 3- کفن. اگر بهترین اموال را صرف مهریّه کنید، فرزندان شما صالح مى شوند.
پیام ها
1- پرداخت مهریّه به زن حقّ او و الزامى است. «و آتوا النساء...»
2- مهریّه، نرخ زن نیست، بلکه نشانه صداقت مرد در علاقه و دوستى به همسر است. «صدقاتهن»
3- زن، مالک مهریه خود است. پدر و بستگان زن، حقّ گرفتن مهریه او را براى خود ندارند. «آتوا النّساء صدقاتهن»
4- مهریّه، بهاى زن نیست، بلکه هدیه مرد به همسرش مى باشد. «نحلة»
5 - زن، در گرفتن یا بخشیدن مهریه، آزاد و مستقل است. «فان طبن لکم»
6- مال گوارا، مالى است که صاحبش آنرا با طیب خاطر و رضایت ببخشد. «فان طبن... هنیئاً»
7- رضایت ظاهرى کافى نیست. رضایت قلبى لازم است. بخشش هاى اکراهى، اجبارى و یا رودربایستى اعتبار ندارد. «طبن... نفساً»
8 - مهر و هبه، از اسباب مالک شدن است. «صدقاتهنّ، فَان طبن لکم عن شىء»
9- زنان تحت تأثیر عواطف همه مهر خود را نبخشند. «شىء منه»
چون در جاهلیّت و بعضى اقوام، مهریه زن را پدر یا بستگان مى گرفتند، خداوند در قرآن، ابتدا نام گیرنده را برد و فرمود: «و اتوا النساء» مهریه را به خود زن بدهید و نفرمود: «واتوا صدقات النساء» مهریه زنان را بپردازید، تا گیرنده هر که بتواند باشد.
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است