display result search
منو
تفسیر آیه 92 سوره آل عمران

تفسیر آیه 92 سوره آل عمران

  • 1 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 666 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره آل عمران - آیه 92

لَنْ تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى‏ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ شَى‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ‏

ترجمه
هرگز به نیکى دست نمى‏ یابید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید، (در راه خدا) انفاق کنید و بدانید هر چه را انفاق کنید، قطعاً خداوند به آن آگاه است.



کلمه‏ «بِرّ» به خیر وبرکت گسترده، و زمینى که براى کشت و زراعت و یا سکونت مهیّاست، گفته مى‏ شود. همچنین به گندم که غذاى عموم انسان ‏ها و انواع حیوانات است، «بُرّ» گفته مى‏ شود.
با توجّه به اشتقاق لغوى «برّ» که به معناى توسعه در خیر است؛ در قرآن، ایمان و عمل صالح و جهاد و نماز و وفاى به عهد، از نمونه‏ هاى بِرّ معرفى شده‏ اند. همگان توصیه شده‏ اند که در انجام «برّ» همدیگر را یارى کنند. «تعاونوا على البرّ» و در این آیه نیز مى ‏فرماید که شما هرگز به این گوهر گرانبها نمى‏ رسید، مگر آنکه از آنچه دلپسند شماست وآن را دوست مى‏دارید، انفاق کنید.

1- ابوطلحه انصارى، بیشترین درختان خرما را در مدینه داشت و باغ او محبوب‏ ترین اموالش بود. این باغ که روبروى مسجد پیامبر واقع شده بود، آب زلالى داشت. رسول‏ خدا گاه وبى‏گاه وارد آن باغ مى ‏شد واز چشمه‏ آن مى ‏نوشید. این باغِ زیبا و عالى، درآمد کلانى داشت که مردم از آن سخن مى‏ گفتند. وقتى آیه نازل شد که «لن‏ تنالوا البرّ حتى...» او خدمت پیامبر رسید وعرض کرد: محبوب‏ ترین چیزها نزد من این باغ است، مى‏ خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم. پیامبر فرمود: تجارت خوبى است، آفرین بر تو، ولى پیشنهاد من آن است که این باغ را به فقراى فامیل و بستگان خویش دهى. او قبول کرد وباغ را بین آنان تقسیم نمود.
2- مهمانى بر ابوذر وارد شد، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان یکى از شتران مرا نحر و غذا تهیه کنید. آنها شتر لاغرى را انتخاب کردند. ابوذر ناراحت شد و پرسید: چرا شتر فربه و چاق را نیاوردید؟ گفتند: آن را براى نیاز آینده تو گذاشتیم. ابوذر فرمود: روز نیاز من روز قبر من است.
3- وقتى فاطمه زهرا (س) را در شب عروسى به خانه شوهر مى‏ بردند، فقیرى از حضرت پیراهن کهن ه‏اى خواست. فاطمه زهرا س) به یاد این آیه «لن تنالوا البر...» همان پیراهن نوى عروسیش را انفاق کرد.
4- عبداللّه ‏بن جعفر، غلام سیاهى را دید که در باغى کارگرى مى ‏کند، به وقت غذا سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست. غلام لقمه ‏اى به او داد، باز سگ با نگاه خود تقاضاى غذا کرد، غلام غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا تمام شد. از او پرسید: خودت چه مى‏خورى؟ گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسید: چرا این کار را کردى؟ گفت: این سگ از راه دور آمده و گرسنه بود. عبداللّه از فتوّت این غلام تعجّب کرد. آن باغ و غلام را خرید، غلام را آزاد کرد و باغ را به او بخشید.
در احادیث ذیل این آیه مى‏ خوانیم که راه رسیدن به برّ، کمک به والدین است قبل از درخواست آنان، گرچه بى‏ نیاز باشند.
امام صادق‏ (ع) به مفضل‏بن عمر فرمود: از پدرم شنیدم که مى‏ فرمود: کسى که سال بر او بگذرد و از مال خود، کم یا زیاد به ما نرساند، خداوند روز قیامت به او نظر نمى ‏کند، مگر آنکه او را ببخشد. اى مفضل! این تکلیفى است که خداوند آن را بر شیعیان لازم کرده آنگاه که در کتاب خود مى‏ فرماید: «لن تنالوا البرّ...» پس ما برّ و تقوى و راه هدایت هستیم.
لیس البِرّ اَن تولّوا وُجوهکم قِبل المَشرق و المَغرب و لکنّ البِرّ مَن آمَنَ بِاللّه والیَومِ الآخَر و الملائِکة و الکتاب و النَبیّین و آتَى المالَ على‏ حَبّه ذوِى القُربى‏ و الیَتامى‏ و المَساکین و ابن‏ السبیل و السائلین و فِى الرّقاب و اقامَ الصّلوة و آتَى الزّکوة و المُوفون بعَهدِهم اذا عاهَدوا و الصّابِرین فِى البَأساء و الضّرّاء و حینَ البَأس اولئک الّذین صَدَقوا و اولئک هم المتّقون»


پیام ها

1- یگانه راه رسیدن به مقام نیکوکاران، انفاق خالصانه از امور مورد علاقه است، نه فقط ذکر و دعا. «لن تنالوا البرّ...»
2- در مکتب اسلام، هدف از انفاق تنها فقرزدایى نیست، بلکه رشد انفاق کننده نیز مطرح است. دل کندن از محبوب‏ه اى خیالى و شکوفاشدن روح سخاوت، از مهم‏ ترین آثار انفاق براى انفاق کننده است. «لن تنالوا البرّ»
3- دلبستگى به دنیا سبب محروم شدن از رسیدن به مقام برّ است. «لن تنالوا البرّ»
4- سعادتِ فرد در سایه نگاه اجتماعى و کریمانه اوست. «لن‏تنالواالبرّحتّى‏تنفقوا»
5 - بهترین چیز دوست داشتنى براى انسان «جان» است. پس شهدا که جان خود را در راه خدا مى‏ دهند، به بالاترین مقام بِرّ مى‏ رسند. «تنفقوا مما تحبّون»
6- آنچه را که خود دوست مى ‏دارى انفاق کن، نه آنچه را که بینوایان دوست مى‏ دارند. زیرا ممکن است فقرا به جهت شدّت فقر، به اشیاى ناچیز نیز راضى باشند. «ممّا تحبّون»، نه «ممّایحبّون»
7- انسانى که تربیت الهى یافته، اسیر مال و ثروت نیست، بلکه حاکم بر آنهاست. «تنفقوا ممّا تحبّون»
8 - در انفاق، اصل کیفیّت است، نه کمیّت. «ممّاتحبّون»
9- اسلام، مکتب انسان دوستى است نه مال دوستى. «تنفقون مما تحبون»
10- در انفاق نه افراط و نه تفریط، تنها بخشى از آنچه را دوست دارى، انفاق کن. «ممّا تحبّون»
11- محبّت به مال در نهاد هر انسانى هست: «ممّا تحبّون»آنچه خطرناک است، شدّت محبّت است که مانع انفاق شود. «و انّه لحبّ الخیر لشدید»
12- مهم انفاق است حتّى اگر اندک باشد. «و ما تنفقوا من شى‏ء» آرى یک برگ زرد روى آب، مى ‏تواند کشتى صدها مورچه شود.
13- حال که خداوند انفاق ما را مى‏ بیند، چرا در کمّ و کیف آن کوتاهى کنیم؟ بیایید بهترین‏ ها را انفاق کنیم. «فان اللّه به علیم»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:51

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی