- 432
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه سی و ششم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه سی و ششم، سال 1402
عنوان بحث ما «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. سیر تکوّن نه به این معنا که عقاید بمرور تولید شده باشد، بلکه منظور ما چگونگی نضج گرفتنِ این موضوع در اذهان جامعه است، چگونگیِ سیرِ تبلیغِ این موضوع است، نه اینکه اینها تولید شده باشد. ما در موضوع عقاید نمیگوییم تطوّر رخ داده است، اما در سطح شیعیان تطوّر رخ داده است.
اگر قرار بر این بود که مباحث اعتقادی را بصورت کلاسیکِ کلامی مطرح کنیم، اشرف معارف «توحید» است و بعد هم «اسماء و صفات حضرت حق»، اما سیر تکوّن این موضوع را از خیلی از مطالب متأخّر میکند، بسیاری از مباحث کلامی اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم در جامعه جریان پیدا کرده است و مسئلهی حجّت بوده است که اولین مسئلهی بین مسلمین بوده است، اول حجّتِ خودِ پیامبر و بعد هم حجّتِ بعدی.
لذا فرقههای مسلمین بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، روی اختلافات توحیدی خودشان منشعب نشدند، اما بعدها شدند. مباحثی که ما انتخاب میکنیم هم سیر تاریخیِ دقیق نیست، هر جلسه یا هر چند جلسه یکی از عوامل مختلف را انتخاب میکنیم، چون جلسه نه منبر است و نه درس است و چیزی این مابین است و ملاحظهی ساعت را هم داریم، لذا شاید قدری تسامح هم داریم.
با توجّه به اینکه شام ولادت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه است، قدری از سیر کلّی فاصله میگیرم ولی در همان همان فضایی که در این جلسات داشتیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم روی حجّت بعدی خود خیلی تأکید داشت، از همین منظر قدری به صلح امام حسن مجتبی صلوات الله علیه میپردازیم که مناسبت ایّام را هم رعایت کرده باشم، البته از اصل محتوای بحث خیلی دور نمیشود.
جهت دوّم هم این است که متأسفانه پسماند فکر بنی امیّه در جامعهی ما هم باعث شده است که آتشبسِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه شناخته نشود و بلکه مورد تاخت و تاز است، روزی اصلاحطلبها و روزی انقلابیهای عزیز!
این بحثی که الآن به محضر شما تقدیم خواهم کرد را چند مرتبه عرض کردهام، ولی چون به نظر بنده میآید که در جامعه کمکاری شده است، بحثِ آتشبسِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را مطرح میکنم. اینکه چرا امام حسن مجتبی صلوات الله علیه آتشبس کرد، بعضی از آقایان جوابی میدهند، بعضی از آن بزرگواران هم خیلی آقا و بزرگ هستند، قصدشان هم تحریف نیست، اما به نظر بنده، اگر جسارت و گستاخی نباشد، این همان «نمیدانم گفتن» به زبان دیگر است، آن هم این است که امام حسن مجتبی صلوات الله علیه آتشبس کرد که معلوم بشود معاویه بیادب است!
عنوان بحث ما «سیر تکوّن عقاید امامیّه» است. سیر تکوّن نه به این معنا که عقاید بمرور تولید شده باشد، بلکه منظور ما چگونگی نضج گرفتنِ این موضوع در اذهان جامعه است، چگونگیِ سیرِ تبلیغِ این موضوع است، نه اینکه اینها تولید شده باشد. ما در موضوع عقاید نمیگوییم تطوّر رخ داده است، اما در سطح شیعیان تطوّر رخ داده است.
اگر قرار بر این بود که مباحث اعتقادی را بصورت کلاسیکِ کلامی مطرح کنیم، اشرف معارف «توحید» است و بعد هم «اسماء و صفات حضرت حق»، اما سیر تکوّن این موضوع را از خیلی از مطالب متأخّر میکند، بسیاری از مباحث کلامی اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم در جامعه جریان پیدا کرده است و مسئلهی حجّت بوده است که اولین مسئلهی بین مسلمین بوده است، اول حجّتِ خودِ پیامبر و بعد هم حجّتِ بعدی.
لذا فرقههای مسلمین بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، روی اختلافات توحیدی خودشان منشعب نشدند، اما بعدها شدند. مباحثی که ما انتخاب میکنیم هم سیر تاریخیِ دقیق نیست، هر جلسه یا هر چند جلسه یکی از عوامل مختلف را انتخاب میکنیم، چون جلسه نه منبر است و نه درس است و چیزی این مابین است و ملاحظهی ساعت را هم داریم، لذا شاید قدری تسامح هم داریم.
با توجّه به اینکه شام ولادت امام حسن مجتبی صلوات الله علیه است، قدری از سیر کلّی فاصله میگیرم ولی در همان همان فضایی که در این جلسات داشتیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم روی حجّت بعدی خود خیلی تأکید داشت، از همین منظر قدری به صلح امام حسن مجتبی صلوات الله علیه میپردازیم که مناسبت ایّام را هم رعایت کرده باشم، البته از اصل محتوای بحث خیلی دور نمیشود.
جهت دوّم هم این است که متأسفانه پسماند فکر بنی امیّه در جامعهی ما هم باعث شده است که آتشبسِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه شناخته نشود و بلکه مورد تاخت و تاز است، روزی اصلاحطلبها و روزی انقلابیهای عزیز!
این بحثی که الآن به محضر شما تقدیم خواهم کرد را چند مرتبه عرض کردهام، ولی چون به نظر بنده میآید که در جامعه کمکاری شده است، بحثِ آتشبسِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را مطرح میکنم. اینکه چرا امام حسن مجتبی صلوات الله علیه آتشبس کرد، بعضی از آقایان جوابی میدهند، بعضی از آن بزرگواران هم خیلی آقا و بزرگ هستند، قصدشان هم تحریف نیست، اما به نظر بنده، اگر جسارت و گستاخی نباشد، این همان «نمیدانم گفتن» به زبان دیگر است، آن هم این است که امام حسن مجتبی صلوات الله علیه آتشبس کرد که معلوم بشود معاویه بیادب است!
تاکنون نظری ثبت نشده است