display result search
منو
تفسیر آیه 124 سوره بقره

تفسیر آیه 124 سوره بقره

  • 1 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 594 دریافت شده
سخنرانی حجت‌الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه‌ی 124

حضرت ابراهیم (ع) در بین انبیا، جایگاه و منزلت خاصّى دارد. نام آن بزرگمرد، 69 مرتبه و در 25 سوره قرآن آمده و از او همانند پیامبر اسلام به عنوان اسوه و نمونه براى بشریّت یاد شده است. در برخى از آیات، آن بزرگوار در ردیف اخیار، صالحان، قانتان، صدّیقان، صابران و وفاکنندگان شمرده شده است. در بزرگداشت این پیامبر بزرگ، خداوند تعابیر خاصّى به کار برده و حتّى یکى از اسرار حج را یادآورى و زنده نگهداشتن ایثارگرى‏ ها و از خودگذشتگى ‏هاى حضرت ابراهیم (ع) گفته‏ اند. آن مرد الهى، در عرصه‏ هاى گوناگون با انحراف و شرک مبارزه کرد؛ برهان و استدلال او در مقابل ستاره‏ پرستان و ماه‏ پرستان، مبارزه عملى او با بت‏ پرستان، احتجاج او در برابر نمرود و سربلندى او در آزمایشات دیگر، از او انسانى اسوه و نمونه ساخت که خداوند او را به مقام امامت نصب نمود.
در قرآن حدود بیست مرتبه مسئله آزمایش و امتحان مطرح شده و از سنّت هاى الهى است.
هدف آزمایش؛ آزمایش براى آگاه شدن خداوند نیست، زیرا او از پیش همه چیز را مى‏ داند، این آزمایش ‏ها براى ظهور و بروز استعدادهاى نهفته و تلاش و عمل انسان‏ هاست. اگر انسان کارى نکند، استحقاق پاداش نخواهد یافت.
ابزار آزمایش؛ تلخى‏ ها و شیرینى‏ زندگى، همه ابزار امتحان هستند. گاهى افرادى با شداید و مصایب آزمایش مى‏ شوند و برخى دیگر با رفاه، و ناگزیر همه مردم حتّى انبیا مورد امتحان قرار مى ‏گیرند. این امتحانات و آزمایش ‏ها براى رشد و پرورش مردم است.
ابراهیم (ع) در هر آزمایشى که موفّق مى‏ شد، به مقامى مى‏ رسید: در مرحله نخستین، عبداللّه شد. سپس به مقام نبى ‏اللهى رسید. و پس از آن رسول اللّه، خلیل اللّه و در نهایت به مقام امامت و رهبرى مردم منصوب گردید.
مراد از «کلمات» در آیه، امتحانات سنگین است که حضرت ابراهیم از همه‏ آنها پیروز بیرون آمد. نه عمو، نه همسر و نه فرزند هیچکدام نتوانستند مانع او در راه انجام وظیفه شوند. با آنکه ابراهیم تحت سرپرستى عمویش آزر بود، امّا با بت‏ پرستى او و جامعه‏ اش به مبارزه برخاست و بت‏ شکن بزرگ تاریخ گردید و آنگاه که از سوى خدا مأموریّت یافت، همسر و فرزندش را در صحراى مکه ساکن نموده و براى تبلیغ به نقطه ‏اى دیگر برود، بى‏ هیچ دلبستگى، آنها را به خدا سپرد و رفت. همچنین فرمان ذبح فرزندش اسماعیل آمد، رضاى خدا را بر هواى دل ترجیح داد و کارد بر گلوى فرزند نهاد. امّا ندا آمد که قصد ما کشتن اسماعیل (ع) نبود، بلکه امتحان ابراهیم بود.
حضرت ابراهیم (ع)، مقام امامت را براى نسل خود نیز درخواست نمود،پاسخ آمد که این مقام عهدى است الهى که به هر کس لایق باشد عطا مى‏ شود. در میان نسل تو نیز کسانى که شایستگى داشته باشند، به این مقام خواهند رسید. چنانکه پیامبر اسلام از نسل ابراهیم (ع) است و به این مقام رسید، ولى کسانى که دچار کوچک ترین گناه و ستمى شده باشند، لیاقت این مقام را ندارند.
ابراهیم (ع) تنها پیامبرى است که مشرکان و یهود و نصارى، همه خود را پیرو و در راه او مى ‏دانند. در این آیه ضمن تجلیل از ابراهیم (ع) به طور غیر مستقیم به همه مى‏ فهماند که اگر به راستى او را قبول دارید، دست از شرک برداشته و همانند او تسلیم محض اوامر الهى باشید.
این آیه یکى از آیاتى است که پشتوانه فکرى و اعتقادى شیعه قرار گرفته است که امام باید معصوم باشد و کسى که لقب ظالم بر او صدق کند، به مقام امامت نخواهد رسید.
این آیه، مقام امامت را «عهدى» گفته است، پس آیه؛ «اوفوا بعهدى اوف بعهدکم» یعنى اگر شما به امامى که من تعیین کردم وفادار بودید و اطاعت کردید من نیز به نصرت و یارى که قول داده‏ام وفا خواهم کرد.
در تفسیر المنار، ج‏1، آمده است: ابوحنیفه به استناد این آیه، مخالف حکومت وقت (منصور عباسى) بود و مقام قضاوت آنان را قبول نمى‏ کرد. سپس مى‏ گوید: ائمه‏ اربعه اهل سنّت، با حکومت‏ هاى زمان خود مخالف بودند، زیرا آنان را ظالم مى‏ دانستند. البتّه در منابع و متون تاریخى، مطالبى بر خلاف ادّعاى صاحب المنار به چشم مى‏ خورد.


پیام ها

1- پیامبران نیز مورد آزمایش الهى قرار مى‏ گیرند. «واذ ابتلى ابراهیم»
2- براى منصوب کردن افراد به مقامات، گزینش و آزمایش لازم است. «اذ ابتلى ابراهیم... بکلمات»
3- منشأ امامت وراثت نیست، لیاقت است که با پیروزى در امتحانات الهى ثابت مى‏ گردد. «فاتمّهن»
4- پست‏ ها و مسئولیّت‏ ها باید تدریجاً و پس از موفّقیّت در هر مرحله به افراد واگذار شود. «فاتمّهن...»
5 - امامت، مقامى رفیع و از مناصب الهى است. امام باید حتماً از طرف خداوند منصوب شود. «انّى جاعلک»
6- امامت، عهد الهى است و همیشه باید این عهد میان خدا و مردم باشد. «عهدى»
7- از اهمّ شرایط رهبرى، عدالت و حسن سابقه است. هرکس سابقه شرک و ظلم داشته باشد، لایق امامت نیست. «لا ینال عهدى الظالمین»
در تفسیر اطیب ‏البیان به نقل از امالى طوسى آورده است: ابن مسعود از رسول خدا نقل مى ‏کند که خداوند فرمود: «من سجد لصنم دونى، لا اجعله اماماً... انا و علىّ‏بن ابى‏طالب لم یسجد احدنا لصنم قطّ» یعنى هر کس براى بتى سجده کند من او را امام و رهبر قرار نمى‏ دهم... و من و على بن ابى طالب، هیچکدام از ما هرگز به بت سجده نکرده است.


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:20

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی