- 707
- 1000
- 1000
- 1000
راه دستیابی به ارزش های انسانی و الهی، جلسه هفتم
سخنرانی از آیت الله محمد امامی کاشانی با موضوع «راه دستیابی به ارزش های انسانی و الهی»، جلسه هفتم، سال 1360
انسان در قرآن کریم چه ابعاد و مشخصاتی دارد. انسان و بعد عبادت. عبادت ضرورت و نیاز انسان هست. بازگشت تسبیح به صفات جلال خداست. خدا دارای دو دسته صفات است. صفات جمال که صفات ثبوتیه است و صفات جلال که صفات سلبیه است. همه عالم خدا را تسبیح می کنند. تسبیح برخی اختیاری است مانند انسان های عاقل و مومن و برخی غیر اختیاری است و به تسخیر الهی است مثل تسبیح جمادات و نباتات.
قرآن می فرماید شما تسبیح را نمی توانید بفهمید. یعنی نمی شناسید که چگونه این دیوار تسبیح می کند. چون در آن وادی نیستید و درکی از این مرحله ندارید. چون در عالم مادیت سیر می کنید و در قید و باطن نیستید و حرکت این نظام را خوب نمی فهمید. نمی فهمید که این ذره اتم به کجا حرکت می کند. حرکت ذره اتم تسبیح است. حرکت درختان تسبیح است چون هدفی دارد و برای آن هدف آفریده شده است. ولی تو ای انسان هدفش را گم کرده ای و لذا آن عزت و قدسی را که این موجودات به تکاپو و تلاش او هستند را نمی فهمی.
حرکت و دل شما مادی است و لذا نمی توانید محرم باشید. عالم و نظام هستی به سمت یک هدف و کمال در حال حرکت است حالا چه تو بخواهی و چه تو نخواهی.
رسول الله سفر من الحق الی الخلق است و عبد سفر من الخلق الی الحق است. سر اینکه پیامبر اینقدر اوج گرفت و به این ارزش ها رسید مقام عبودیت و تسلیم او بود.
این رگ و ریشه خدا پرستی بزرگترین نگین عزت انسان ها است مشروط به اینکه مسخر شیطان و اهریمنی نشود که اگر اینگونه شد آن وقت است که عبودیت، تبدیل به لجاجت خواهد شد.
اگر انسان خوب باشد به خود خوبی کرده. اگر کسی هدایت شود به نفع خودش است. تسبیح ابتدای حرکت انسان است، یعنی انسان با تسبیح حرکت را آغاز می کند چون می گوید زیبایی ها از خدا و زشتی ها از من است. من هستم که خودم را بدبخت می کنم. حمد ادامه راه انسان است. یعنی انان با حمد راه خود را ادامه می دهد. انسان با تبسیح نمی تواند راه را به پایان ببرد. انسان با تسبیح شروع می کند ولی در بین راه می ماند. آنجایی که به ارزشی دست پیدا کرد باید بگوید این ارزش و زیبایی از خداست. پس الحمد الله. وقتی گفت از خداست با الحمدالله، نمی گوید از خودم هست. غرور و عجب او نمی گیرد.
انسان در قرآن کریم چه ابعاد و مشخصاتی دارد. انسان و بعد عبادت. عبادت ضرورت و نیاز انسان هست. بازگشت تسبیح به صفات جلال خداست. خدا دارای دو دسته صفات است. صفات جمال که صفات ثبوتیه است و صفات جلال که صفات سلبیه است. همه عالم خدا را تسبیح می کنند. تسبیح برخی اختیاری است مانند انسان های عاقل و مومن و برخی غیر اختیاری است و به تسخیر الهی است مثل تسبیح جمادات و نباتات.
قرآن می فرماید شما تسبیح را نمی توانید بفهمید. یعنی نمی شناسید که چگونه این دیوار تسبیح می کند. چون در آن وادی نیستید و درکی از این مرحله ندارید. چون در عالم مادیت سیر می کنید و در قید و باطن نیستید و حرکت این نظام را خوب نمی فهمید. نمی فهمید که این ذره اتم به کجا حرکت می کند. حرکت ذره اتم تسبیح است. حرکت درختان تسبیح است چون هدفی دارد و برای آن هدف آفریده شده است. ولی تو ای انسان هدفش را گم کرده ای و لذا آن عزت و قدسی را که این موجودات به تکاپو و تلاش او هستند را نمی فهمی.
حرکت و دل شما مادی است و لذا نمی توانید محرم باشید. عالم و نظام هستی به سمت یک هدف و کمال در حال حرکت است حالا چه تو بخواهی و چه تو نخواهی.
رسول الله سفر من الحق الی الخلق است و عبد سفر من الخلق الی الحق است. سر اینکه پیامبر اینقدر اوج گرفت و به این ارزش ها رسید مقام عبودیت و تسلیم او بود.
این رگ و ریشه خدا پرستی بزرگترین نگین عزت انسان ها است مشروط به اینکه مسخر شیطان و اهریمنی نشود که اگر اینگونه شد آن وقت است که عبودیت، تبدیل به لجاجت خواهد شد.
اگر انسان خوب باشد به خود خوبی کرده. اگر کسی هدایت شود به نفع خودش است. تسبیح ابتدای حرکت انسان است، یعنی انسان با تسبیح حرکت را آغاز می کند چون می گوید زیبایی ها از خدا و زشتی ها از من است. من هستم که خودم را بدبخت می کنم. حمد ادامه راه انسان است. یعنی انان با حمد راه خود را ادامه می دهد. انسان با تبسیح نمی تواند راه را به پایان ببرد. انسان با تسبیح شروع می کند ولی در بین راه می ماند. آنجایی که به ارزشی دست پیدا کرد باید بگوید این ارزش و زیبایی از خداست. پس الحمد الله. وقتی گفت از خداست با الحمدالله، نمی گوید از خودم هست. غرور و عجب او نمی گیرد.
تاکنون نظری ثبت نشده است