- 971
- 1000
- 1000
- 1000
راه دستیابی به ارزش های انسانی و الهی، جلسه سی ام
سخنرانی از آیت الله محمد امامی کاشانی با موضوع «راه دستیابی به ارزش های انسانی و الهی»، جلسه سی ام، سال 1361
دل و قلب دلالت می کند بر محتوای انسانی که با عوض شدن اعراب دل، دل زیر و رو می شود. قال الصّادق علیه السّلام:« اعراب القلوب أربعة انواع، رفع و فتح و خفض و وقف.» حضرت امام علیه السّلام مىفرماید که:« اعراب دلها چهار نوع است، رفع و فتح و جرّ و وقف، تشبیه کرده است حالات دل مؤمن را به حالات است، نام حالات کلمه را که انواع اربعه مذکوره است، براى حالات قلب، استعمال نموده و فرموده که: اعراب قلوب، یعنى: حالات و أطوار دلها، بر چهار نوع مىباشد، رفع و فتح و جرّ و وقف، و هر کدام را به تفصیل بیان مىفرماید که: فرفع القلب فی ذکر الله.
یعنى: رفع قلب و بلندى مرتبه قلب، در یاد خدا بودن است، چنانکه حدیث است که: هر گاه بنده مؤمن مشغول به ذکر الهى است، حجاب میان او و خداى تعالى برداشته مىشود، و تا او به آن شغل مشغول است، خداوند عالم توجّه رحمت به او دارد و «ازاله حجاب» کنایهاى است از نظر رحمت الهى به بنده، و ممکن است که «ازاله حجاب» از براى اطّلاع ملایکه باشد، که تا ایشان ببینند و بدانند که بنى آدم با وجود تعلّق به قواى شهوانى و غضبى، از ذکر خدا غافل نیستند و از بندگى و عبادت او، عجب به خود راه نمىدهند، تا ملایکه نیز مثل بنى آدم از این صفت خسیس، محترز بوده، ملازم عجز و خضوع شوند.
و فتح القلب فی الرّضا عن الله. یعنى: فتح قلب در راضى بودن بنده است از حضرت بارى تعالى در همه حالات، در فقر و در غنا و در صحّت و مرض از او راضى بودن، و در سرّاء و ضرّاء صبر نمودن، و شکر الهى بجا آوردن، و مرتبه رضا را «فتح» نام کردن، وجهش ظاهر است، چرا که فتح عبارت از گشایش کارها است و آسان شدن مراد و مدّعاها، و بنده هم در مرتبه رضا، کارها به خود آسان کرده است و به هر چه رو مىدهد از وسعت و تنگى، به خود گوارا کرده، پس فتح مناسبت به این مرتبه دارد.
و خفض القلب فی الاشتغال بغیر الله. یعنى: خفض دل و پستى آن در اشتغال عبد است، بغیر عبادت و طاعت خداى تعالى، و صرف کردن عمر است از براى حیات دنیا و تحصیل لذّات و مشتبهات دنیا، چنانکه در قرآن عزیز مذکور است که: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»
یعنى: بگو اى محمّد به امّت خود که: آیا خبر دهیم شما را به زیانکارترین شما از روى عمل، پس به تحقیق که زیانکارترین شما از روى عمل، کسانىاند که تباه کرده باشند عمر خود را از براى تحصیل دنیا، و در این کار گمان خوبى داشته باشند.
و وقف القلب فی الغفلة عن الله. یعنى: وقف دل در غفلت از خدا است و به یاد او نبودن، و وجه مناسبت «وقف» به غفلت، آن است که وقف به معنى قطع است و غفلت از حضرت بارى نیز موجب قطع منافع دنیوى و اخروى است، امّا دنیوى به واسطه آن که اکثر منافع دنیوى منوط است به ذکر الهى، مثل طول عمر و وسعت رزق و عدم تظلّم از ظالم.
ده صفت که انسان را به ضلالت و گمراهی می کشاند: ضیق قلب، ورود و خروج حق، مرض قلب، انصراف از قلب، انکار، موت، حمیت و تعصب های غلط، قساوت دل، طبع قلب، ختم قلب
دل و قلب دلالت می کند بر محتوای انسانی که با عوض شدن اعراب دل، دل زیر و رو می شود. قال الصّادق علیه السّلام:« اعراب القلوب أربعة انواع، رفع و فتح و خفض و وقف.» حضرت امام علیه السّلام مىفرماید که:« اعراب دلها چهار نوع است، رفع و فتح و جرّ و وقف، تشبیه کرده است حالات دل مؤمن را به حالات است، نام حالات کلمه را که انواع اربعه مذکوره است، براى حالات قلب، استعمال نموده و فرموده که: اعراب قلوب، یعنى: حالات و أطوار دلها، بر چهار نوع مىباشد، رفع و فتح و جرّ و وقف، و هر کدام را به تفصیل بیان مىفرماید که: فرفع القلب فی ذکر الله.
یعنى: رفع قلب و بلندى مرتبه قلب، در یاد خدا بودن است، چنانکه حدیث است که: هر گاه بنده مؤمن مشغول به ذکر الهى است، حجاب میان او و خداى تعالى برداشته مىشود، و تا او به آن شغل مشغول است، خداوند عالم توجّه رحمت به او دارد و «ازاله حجاب» کنایهاى است از نظر رحمت الهى به بنده، و ممکن است که «ازاله حجاب» از براى اطّلاع ملایکه باشد، که تا ایشان ببینند و بدانند که بنى آدم با وجود تعلّق به قواى شهوانى و غضبى، از ذکر خدا غافل نیستند و از بندگى و عبادت او، عجب به خود راه نمىدهند، تا ملایکه نیز مثل بنى آدم از این صفت خسیس، محترز بوده، ملازم عجز و خضوع شوند.
و فتح القلب فی الرّضا عن الله. یعنى: فتح قلب در راضى بودن بنده است از حضرت بارى تعالى در همه حالات، در فقر و در غنا و در صحّت و مرض از او راضى بودن، و در سرّاء و ضرّاء صبر نمودن، و شکر الهى بجا آوردن، و مرتبه رضا را «فتح» نام کردن، وجهش ظاهر است، چرا که فتح عبارت از گشایش کارها است و آسان شدن مراد و مدّعاها، و بنده هم در مرتبه رضا، کارها به خود آسان کرده است و به هر چه رو مىدهد از وسعت و تنگى، به خود گوارا کرده، پس فتح مناسبت به این مرتبه دارد.
و خفض القلب فی الاشتغال بغیر الله. یعنى: خفض دل و پستى آن در اشتغال عبد است، بغیر عبادت و طاعت خداى تعالى، و صرف کردن عمر است از براى حیات دنیا و تحصیل لذّات و مشتبهات دنیا، چنانکه در قرآن عزیز مذکور است که: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا. الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»
یعنى: بگو اى محمّد به امّت خود که: آیا خبر دهیم شما را به زیانکارترین شما از روى عمل، پس به تحقیق که زیانکارترین شما از روى عمل، کسانىاند که تباه کرده باشند عمر خود را از براى تحصیل دنیا، و در این کار گمان خوبى داشته باشند.
و وقف القلب فی الغفلة عن الله. یعنى: وقف دل در غفلت از خدا است و به یاد او نبودن، و وجه مناسبت «وقف» به غفلت، آن است که وقف به معنى قطع است و غفلت از حضرت بارى نیز موجب قطع منافع دنیوى و اخروى است، امّا دنیوى به واسطه آن که اکثر منافع دنیوى منوط است به ذکر الهى، مثل طول عمر و وسعت رزق و عدم تظلّم از ظالم.
ده صفت که انسان را به ضلالت و گمراهی می کشاند: ضیق قلب، ورود و خروج حق، مرض قلب، انصراف از قلب، انکار، موت، حمیت و تعصب های غلط، قساوت دل، طبع قلب، ختم قلب
تاکنون نظری ثبت نشده است