display result search
منو
تفسیر آیه 5 - 11 سوره لیل

تفسیر آیه 5 - 11 سوره لیل

  • 1 تعداد قطعات
  • 20 دقیقه مدت قطعه
  • 404 دریافت شده
سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره لیل- آیه‌ 11 - 5

فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ وَ اتَّقَى‏

وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى‏

فَسَنُیِّسرُهُ لِلْیُسْرَى‏

وَأَمَّا مَن بَخِلَ وَاسْتَغْنَى‏

وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنَى‏

فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى‏

وَمَا یُغْنِى عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى‏

ترجمه
امّا آن که انفاق کرد و پروا داشت
و پاداش نیک (روز جزا) را تصدیق کرد.
به زودى ما او را براى پیمودن بهترین راه آماده خواهیم کرد.
ولى آنکه بخل ورزید و خود را بى‏نیاز پنداشت.
و پاداش نیک (روز جزا) را تکذیب نمود.
پس او را به پیمودن دشوارترین راه خواهیم انداخت.
و چون هلاک شد، دارایى‏اش براى او کارساز نخواهد بود.


شاید مراد از عطاى همراه با تقوا، این باشد که عطا با نیّت خالص و بدون منت، آن هم از مال حلال و در مسیر خدا باشد که تمام این امور در کلمه تقوا جمع است. «اعطى واتقى‏»
اگر خداوند براى برخى راه خیر را باز مى‏کند، «فسنیسّره للیسرى» و براى برخى راه شر را «فسنیسّره للیسرى‏» به خاطر تفاوت تلاش خود انسان‏ها است. «انّ سعیکم لشتّى»
در خانه شخصى ثروتمند درختى بود که کودکان همسایه هنگامى که میوه آن درخت به زمین مى‏ریخت، آن را برگرفته و مى‏خوردند ولى صاحب درخت، میوه را از دهان اطفال مى‏گرفت. پدر اطفال مسئله را به پیامبر اکرم گزارش داد.
حضرت نزد صاحب خانه رفته و پیشنهاد کردند درخت را در برابر درختى در بهشت به من بفروش. آن مرد جواب رد به پیامبر داد و گفت: دنیاى نقد را به آخرت نسیه نمى‏فروشم. پیامبر برگشت. یکى از یاران پرسید: آیا اگر من آن درخت را بگیرم و با من نیز چنین معامله‏اى مى‏کنید؟ حضرت فرمود: آرى. آن شخص توانست با بهایى چندین و چند برابر، درخت را خریدارى کند و در اختیار پیامبر گذارد. آن حضرت به نزد آن خانواده فقیر آمده و درخت را به آنها بخشید. در این هنگام آیات این سوره نازل شد. «فامّا من اعطى‏ و اتقى‏ و صدق بالحسنى...»
هر کس گام اول سخاوت را بر اساس ایمان به معاد و تقوا بردارد، خدا ظرفیّت و شرایط روحى او را براى کارها هموار مى‏کند و روح او را با کار خیر مأنوس مى‏گرداند، تجربه و تعقل و کاردانى او را بالا مى‏برد، الهام و ابتکار به او مى‏دهد، پذیرش مردمى و اجتماعى او را زیاد مى‏کند و راه‏هاى جدیدى را براى کار خیر پیش پاى او مى‏گذارد که همه اینها مصداق «فسنیسّره للعسرى» است.
نکته لطیف آن است که قرآن مى‏فرماید: او را براى آسان‏ترین راه آماده مى‏کنیم «فسنیسّره للیسرى» و نفرمود: کار را براى او آسان مى‏کنیم. «سنیسر له الیسرى» و فرق است میان آنکه انسان روان باشد یا کارش روان باشد. انسان مى‏تواند با توکل و دعا و اتصال به قدرت بى نهایت آسان داراى چنان سکینه و سعه صدر شود که هر کارى را به راحتى بپذیرد و انجام هر کار خیر براى او آسان باشد.
در تاریخ کربلا مى‏ خوانیم که همین که زینب کبرى بدن قطعه قطعه امام حسین‏ (ع) را دید گفت: «ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل» پروردگارا این شهید در نزد عظمت تو کوچک است او را بپذیر! آرى ایمان و تقوا انسان را در برابر هر حادثه بیمه کرده و کار روان و آسان مى‏ کند. «فسنیسّره للیسرى‏»
مراد از کلمه «یُسرى» و «عُسرى» که در قالب مؤنث آمده است، کارها یا راه‏هاى آسان و مشکل است.
آنچه مهم است، اصل بخشش است، نوع و مقدار آن در مرحله بعد است. عطا گاهى کم است، گاهى زیاد، گاهى از مال است و گاهى از مقام و آبرو.
کلمه‏ «حُسنى» یا مصدر است مثل رُجعى‏ و یا مؤنث احسن است.
امام باقر (ع) در تفسیر آیه «و امّا مَن اعطى و اتّقى و صدّق بالحسنى فسنیسّره للیسرى» فرمودند: «لا یرید شیئا من الخیر الاّ یسّره اللّه له» چیزى را اراده نمى‏ کند مگر آنکه خداوند انجام آن را براى او آسان مى‏ کند.
و در تفسیر آیه «و امّا من بخل واستغنى و کذّب بالحسنى فسنیسّره للعسرى» فرمودند: «لا یرید شیئا من الشرّ الاّ یسّره اللّه له» درباره انجام دادن هیچ شرى تصمیم نمى‏ گیرد مگر آنکه خداوند انجام آن شر را براى او آسان کرده و مرتکب مى‏ شود.


پیام ها
1- شیوه تبلیغ صحیح این است که بعد از کلیات، نمونه‏ها و مصادیق بیان شود. «انّ سعیکم لشتّى‏ فامّا مَن اعطى‏»
2- عطا همراه با تقواکار ساز است. «اعطى‏ واتقى‏»
3- عطا باید بدون ریا و غرور و منت و آزار باشد.«اعطى‏ و اتقى‏...»
4- آنچه عطا مى‏کنید مهم نیست، چگونه و با چه انگیزه و حالت عطا کردن مهم است. «اعطى و اتقى»
5 - شرط پذیرفته شدن عطا، تقواست. «اعطى و اتقى» (وگرنه عطاى مال حرام یا با نیّت غیر خالص اجرى ندارد، زیرا «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»)
6- آخرت، بهتر از دنیا است. «الحُسنى‏»
7 - کسى مى‏تواند به عطاى خود رنگ الهى داده و اهل پروا باشد که به معاد ایمان داشته باشد. «و صدق بالحُسنى‏» (قرآن به وعده ‏هاى قیامت حُسنى گفته است. «کُلاً وعد اللّه الحُسنى»)
8 - ایمان به قیامت، شرط پذیرفته شدن عمل است. «و صدق بالحسنى‏»
9- بخل و مغرور شدن به مال، نشانه بى‏تقوایى است. «من بخل واستغنى‏»
10- گشایش یا گره خوردن کارهاى انسان، نتیجه سخاوت یا بخل انسان نسبت به دیگران است. «اعطى... للیسرى، بخل... للعسرى»
11- نیکى، نیکى مى‏آورد و شر، شر. «اعطى واتقى... فسنیسره للیسرى - بخل واستغنى... فسنیسره للعسرى»
12- پاداش و کیفر الهى متناسب با رفتار انسانهاست، اگر گره از کار فقرا باز کنیم، خداوند گره از کار ما باز مى ‏کند. «فسنیسره للیسرى‏» و اگر فقرا را در عُسرت گزاریم، خداوند هم عسرت را پیش پاى ما مى‏ گذارد. «فسنیسره للعسرى»
13- اهل بخل بدانند که ثروت نجات دهنده نیست. «و مایغنى عنه ماله اذا تردّى‏»
14- نتیجه بخل سقوط است، سقوط از انسانیّت و کمال و سقوط از چشم مردم همراه با سقوط در دوزخ و محروم شدن از درجات اخروى. «اذا تردّى»
15- گاهى منشأ بخل امروز، به خاطر ترس از فقر در آینده است. «بَخل واستغنى‏» (چنانکه در آیه 267 و 268 سوره بقره در کنار دستور انفاق مى‏ فرماید: این شیطان است که شما را از فقر آینده مى‏ترساند. «انفقوا... الشیطان یعدکم الفقر»)
16- گاهى سرچشمه بخل، مغرور شدن به دنیا و احساس بى‏نیازى نسبت به وعده ‏هاى بهشتى است. «بخل و استغنى‏»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 20:37

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی