display result search
منو
تفسیر آیه 1 - 7 سوره مدثر

تفسیر آیه 1 - 7 سوره مدثر

  • 1 تعداد قطعات
  • 10 دقیقه مدت قطعه
  • 618 دریافت شده
سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره مدثر- آیه‌ 1 -7

یَآ أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ

قُمْ فَأَنذِرْ

وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ

وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ

وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ

وَلَا تَمْنُن تَسْتَکْثِرُ

وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ

ترجمه
اى ردا بر خود کشیده.
به پا خیز و هشدار ده.
و پروردگارت را بزرگ بدار.
و لباست را پاکیزه دار.
و از پلیدى دور شو.
و (در عطا) منّت مگذار.
و(کارت را) بزرگ مشمار و به خاطر پروردگارت صبر کن.


در قرآن، دو مرتبه کلمه «قُم» آمده که هر دو خطاب به پیامبر اکرم‏ است، یکى براى نماز شب و خودسازى «قم اللّیل» و دیگرى براى ارشاد و جامعه سازى. «قم فانذر»
«مدّثر» از «دِثار» به معناى لباس بلندى است که روى سایر لباس‏ها به تن مى‏کنند و یا به هنگام خواب روى خود مى ‏کشند. (در مقابل «شِعار» که لباس زیر است.)
فرمان «کبِّر» را در تکبیرهاى اذان و اقامه و تکبیرةالاحرام و همچنین تسبیحات اربعه نمازهاى واجب ملاحظه مى‏کنیم.
امام صادق‏علیه السلام فرمود: منظور از «و ثیابک فطّهر» آن است که لباس خود را کوتاه کن. زیرا در جاهلیّت، بزرگان لباس ها را به قدرى بلند مى‏گرفتند که قسمتى از آن بر روى زمین کشیده مى‏شد و افرادى را اجیر مى‏ کردند که آن قسمت را همراه آنها بیاورد.
و امام کاظم‏علیه السلام فرمود: مراد از «ثیابک فطهّر»، بالا زدن جامه براى جلوگیرى از به زمین کشیده شدن آن و آلوده شدن آن است.
کلمه «رُجز» مترادف «رِجس» به معناى پلیدى و آلودگى است و لذا در مورد هر گونه گناه، شرک، بت، عذاب و هر عمل و اخلاق ناروا به کار رفته است.
در حدیث مى‏خوانیم: «لا تعطى تلتمس اکثر منها» یعنى چیزى به دیگران عطا مکن که انتظار بازگشت بیشترى داشته باشى. و در حدیث دیگر مى ‏خوانیم: «لا تستکثر ما عملت من خیرٍ للّه» یعنى کار نیکى را که براى خدا انجام داده‏اى هرگز بزرگ مشمار.
در سوره قبل (مزمّل) برنامه عبادت شبانه و رابطه با خداوند مطرح شد: «قم اللّیل» و در این سوره، برنامه روزانه و رابطه با مردم مطرح شده است. «قم فانذر»
ذکر «اللّه اکبر» مصداق روشن عمل به این آیه است.«و ربّک فکبّر»
بزرگ دانستن خداوند به معناى کوچک شمردن غیر اوست. همان گونه که هواپیما هرچه بالاتر رود، زمین و آنچه بر روى آن است کوچکتر مى‏شود، کسى هم که خداوند نزد او بزرگ است و اللّه اکبر را با تمام وجود مى‏ گوید، دنیا نزد او کوچک است و از هیچ ابرقدرتى نمى‏ترسد. چنانکه از جمله صفات متّقین در خطبه همام نهج البلاغه مى ‏خوانیم: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دون ذلک»
بزرگى خداوند مطلق است، بزرگتر و برتر از همه دیدنى‏ها، شنیدنى‏ها، نوشتنى‏ها، فکر کردنى‏ها، توصیف کردنى‏ها و...
در ارشاد و انذار چند نکته اثر گذار است: پاکى ظاهرى: «وثیابک فطهر»، پاکى معنوى: «و الرجز فاهجر»، اخلاص در عمل: «و لا تمنن تستکثر» صبر و پشتکار: «و لربّک فاصبر»



پیام ها
1- تمام حالات پیامبر، مورد توجه و عنایت خاص خداوند است.«یا ایهّا المدّثّر»
2- شرط نجات مردم آن است که رهبران دینى حرکت کنند و انزوا و استراحت را کنار بگذارند. «قم فانذر»
3- با اینکه انبیا هم بشارت مى‏دهند و هم انذار، ولى براى غفلت زدایى و بیدار کردن مردم، هشدار لازم است نه بشارت. «فانذر»
4- انسان در معرض انواع خطرها قرار دارد و کار انبیا هشدار به بشر در مورد انواع خطرهاى دنیوى و اخروى است. «فانذر»
5 - براى انجام مأموریّت هاى الهى، با تمام وجود به پا خیزید. «قم فانذر»
6- قیام انبیا برگرفته از فرمان وحى است نه بر اثر ریاست ‏طلبى، برترى‏‌جویى و هواى نفس. «قم فانذر»
7- خداوند را، هم در دل و جان بزرگ بدانید و هم با زبان بزرگ بدارید. «ربّک فکبّر»
8 - کسى که خدا را بزرگ دانست، دشمن و حیله‏ ها و نیش‏ ها و آزارهاى او را کوچک مى‏ بیند. «و ربّک فکبّر»
9- بزرگى، مخصوص خداوند است نه دیگران. (کلمه «ربّک» قبل از «فکبّر» آمده است و حصر را مى‏رساند.)
10- شرط نفوذ کلام رهبر آسمانى آن است که دامنش از هرگونه آلودگى پاک باشد. «و ثیابک فطهّر»
11- نظافت و پاکى، در کنار توحید و تکبیر، نشانه توجه دین به پاکیزگى است. «و ربّک فکبّر و ثیابک فطهّر»
12- نه فقط پاکى بدن، بلکه نظافت و پاکیزگى لباس نیز مورد توجه اسلام است. «و ثیابک فطهّر»
13- رهبر جامعه اسلامى باید از هر نوع پلیدى دورى کند تا بتواند الگو و اسوه‏ اى براى همه باشد. «والرّجز فاهجر»
14- خودسازى مقدم بر جامعه سازى است. کسى که مى‏خواهد جامعه را از آلودگى پاک کند، باید خودش از هر آلودگى پاک باشد. «والرّجز فاهجر»
15- نه با عبادت و انفاق بر خداوند منت بگذار و اعمال خود را بسیار شمار، و نه بر خلق خدا منّت گذار. «و لا تمنن تستکثر»
16- منّت گذاشتن و چشم داشتن در انفاق‏ها و عطایا، از مصادیق پلیدى روح است. «والرجز فاهجر و لا تمنن تستکثر»
17- دورى گزیدن از منّت و زیاده شمارى، یکى از شرایط موفقیّت رهبران و مبلّغان است. «قم فانذر... و لا تمنن تستکثر»
18- رهبر دینى نباید از مردم توقّعى داشته باشد. «و لا تمنن تستکثر»
19- پایدارى و صبرى ارزش دارد که براى خدا باشد وگرنه یکدندگى و لجاجت است. «ولربّک فاصبر»
20- پشتکار وسیله رشد انسان است. «ولربّک فاصبر»
21- گرچه در برابر معصیت، مصیبت و اطاعت، صبر لازم است امّا هدایت مردم نیاز به صبر ویژه دارد. «قم فانذر... ولربّک فاصبر»
22- مقاومت رهبر جامعه اسلامى باید جامع باشد. صبر در برابر تهمت‏ها، آزارها، تکذیب‏ها و صبر و پایدارى در تبلیغ و انذار و عبادت. «قم... فاصبر»
23- دعوت مردم نیاز به عزم جدّى دارد. «فانذر... فاصبر»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 10:52

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    سلام من خیلی تشکر می کنم عالی بود. من نگران فضای مجازی هستم که الان همه شدند مفسر قرآن وما دانش لازم را نداریم که چگونه تحلیل کنیم.این تفاسیری که از سوره ها درمورد این بلای آسمانی می کنند. لطفا مارا راهنمایی کنید.

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی