- 3952
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 10 - 18 سوره معارج
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره معارج- آیه 10 - 18
وَلَا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِى تُْوِیهِ
وَمَن فِى الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ یُنجِیهِ
کَلَّا إِنَّهَا لَظَى
نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى
تَدْعُواْ مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى
وَجَمَعَ فَأَوْعَى
ترجمه
و هیچ دوستى از دوستش احوالى نپرسد.
به یکدیگر نمایانده مى شوند. در آن روز مجرم دوست دارد فرزندان خود را براى دفع عذاب فدیه دهد و فداى خود کند.
و همچنین همسر و برادرش را.
و بستگان و قبیله اش را که همیشه به او پناه دادند.
(بلکه آرزو دارد) تمام مردم روى زمین را فدا کند تا او را نجات دهند.
چنین نیست، همانا آن آتش شعله ور است.
که پوست بدن را به شدّت جدا مىکند.
(این آتش) هر کس را که (به حق) پشت کرده و روى برتافته، فرامىخواند.
و (نیز کسى که مال) جمع کرده و ذخیره ساخته است.
«یَفتدى» به معناى فدیه و عوض دادن براى رهایى و نجات است. «فَصیلة» به معناى فامیلى است که انسان از آن جدا شده است. «تؤیه» از «مأوى» به معناى پناه دادن است. «لَظى» شعله خالص آتش است. «اَوعى» از «وعاء» به معناى ظرف است و مراد از آن، ذخیره کردن چیزى در ظرف است. «شَوى» به پوست اطراف بدن گویند.
مجرم در قیامت سه آرزو مىکند:
الف) با خاک یکسان شود. «لو تُسوّى بهم الارض»
ب) از اعمالش دور شود. «امداً بعیداً»
ج) با فدیه دادن رها شود. «یوم یودّ المجرم لو یفتدى...»
مجرم براى فدیه دادن و نجات یافتن، فرد یا گروهى را انتخاب نمى کند، بلکه مى گوید: همه را بگیرید و مرا آزاد کنید؛ فرزند، همسر، برادر، فامیل و همه مردم زمین. (کلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اَوْ»)
در آن روز، عاطفه فرزندى، غیرت همسرى، محبّت برادرى و حمایت فامیلى و آشنایى مردمى همه فدا مى شود، ولى چه سود؟!
بر اساس این آیات، عوامل دوزخى شدن چهار چیز است: فرد در ظاهر به حق پشت مى کند: «ادبر» در قلب تنفّر دارد و روى بر مى تابد: «تولّى» ثروت اندوزى مى کند: «جمع» و به دیگران نمى دهد. «فاوعى»
پیام ها
1- به دوستىها و روابط گرم دنیوى دل نبندید که در آخرت به کار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً»
2- در قیامت، شکنجه روحى و جسمى با هم است. نشان دادن خویشان ودوستان صمیمى به انسان و بالعکس، بالاترین شکنجه روحى است. «یبصّرونهم»
3- مجرم در آن روز، نجات خود را از عذاب، به قیمت نابودى همه مى خواهد. «یودّ المجرم لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه... و من فى الارض جمیعاً ثمّ ینجیه»
4- مراقب باشیم که در دنیا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضایت دوستان و خویشان، خود را دوزخى نکنیم. زیرا در آن روز هیچ یک از آنها به داد ما نمى رسند و به درد ما نمى خورند. «لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه»
5 - غریزه حبّ ذات، بالاترین غرایز است. «لو یفتدى... من فى الارض جمیعاً ثمّ ینجیه»
6- آتش دوزخ شعور دارد و مجرم شناس است. «تدعوا من ادبر و تولّى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَلَا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِى تُْوِیهِ
وَمَن فِى الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ یُنجِیهِ
کَلَّا إِنَّهَا لَظَى
نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى
تَدْعُواْ مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى
وَجَمَعَ فَأَوْعَى
ترجمه
و هیچ دوستى از دوستش احوالى نپرسد.
به یکدیگر نمایانده مى شوند. در آن روز مجرم دوست دارد فرزندان خود را براى دفع عذاب فدیه دهد و فداى خود کند.
و همچنین همسر و برادرش را.
و بستگان و قبیله اش را که همیشه به او پناه دادند.
(بلکه آرزو دارد) تمام مردم روى زمین را فدا کند تا او را نجات دهند.
چنین نیست، همانا آن آتش شعله ور است.
که پوست بدن را به شدّت جدا مىکند.
(این آتش) هر کس را که (به حق) پشت کرده و روى برتافته، فرامىخواند.
و (نیز کسى که مال) جمع کرده و ذخیره ساخته است.
«یَفتدى» به معناى فدیه و عوض دادن براى رهایى و نجات است. «فَصیلة» به معناى فامیلى است که انسان از آن جدا شده است. «تؤیه» از «مأوى» به معناى پناه دادن است. «لَظى» شعله خالص آتش است. «اَوعى» از «وعاء» به معناى ظرف است و مراد از آن، ذخیره کردن چیزى در ظرف است. «شَوى» به پوست اطراف بدن گویند.
مجرم در قیامت سه آرزو مىکند:
الف) با خاک یکسان شود. «لو تُسوّى بهم الارض»
ب) از اعمالش دور شود. «امداً بعیداً»
ج) با فدیه دادن رها شود. «یوم یودّ المجرم لو یفتدى...»
مجرم براى فدیه دادن و نجات یافتن، فرد یا گروهى را انتخاب نمى کند، بلکه مى گوید: همه را بگیرید و مرا آزاد کنید؛ فرزند، همسر، برادر، فامیل و همه مردم زمین. (کلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اَوْ»)
در آن روز، عاطفه فرزندى، غیرت همسرى، محبّت برادرى و حمایت فامیلى و آشنایى مردمى همه فدا مى شود، ولى چه سود؟!
بر اساس این آیات، عوامل دوزخى شدن چهار چیز است: فرد در ظاهر به حق پشت مى کند: «ادبر» در قلب تنفّر دارد و روى بر مى تابد: «تولّى» ثروت اندوزى مى کند: «جمع» و به دیگران نمى دهد. «فاوعى»
پیام ها
1- به دوستىها و روابط گرم دنیوى دل نبندید که در آخرت به کار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً»
2- در قیامت، شکنجه روحى و جسمى با هم است. نشان دادن خویشان ودوستان صمیمى به انسان و بالعکس، بالاترین شکنجه روحى است. «یبصّرونهم»
3- مجرم در آن روز، نجات خود را از عذاب، به قیمت نابودى همه مى خواهد. «یودّ المجرم لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه... و من فى الارض جمیعاً ثمّ ینجیه»
4- مراقب باشیم که در دنیا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضایت دوستان و خویشان، خود را دوزخى نکنیم. زیرا در آن روز هیچ یک از آنها به داد ما نمى رسند و به درد ما نمى خورند. «لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه»
5 - غریزه حبّ ذات، بالاترین غرایز است. «لو یفتدى... من فى الارض جمیعاً ثمّ ینجیه»
6- آتش دوزخ شعور دارد و مجرم شناس است. «تدعوا من ادبر و تولّى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است