display result search
منو
تفسیر آیه 10 - 18 سوره معارج

تفسیر آیه 10 - 18 سوره معارج

  • 1 تعداد قطعات
  • 5 دقیقه مدت قطعه
  • 304 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره معارج- آیه 10 - 18

وَلَا یَسْئَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً

یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِى مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ

وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ

وَفَصِیلَتِهِ الَّتِى تُْوِیهِ

وَمَن فِى الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ یُنجِیهِ

کَلَّا إِنَّهَا لَظَى‏

نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى‏

تَدْعُواْ مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى‏

وَجَمَعَ فَأَوْعَى‏

ترجمه
و هیچ دوستى از دوستش احوالى نپرسد.
به یکدیگر نمایانده مى‏ شوند. در آن روز مجرم دوست دارد فرزندان خود را براى دفع عذاب فدیه دهد و فداى خود کند.
و همچنین همسر و برادرش را.
و بستگان و قبیله ‏اش را که همیشه به او پناه دادند.
(بلکه آرزو دارد) تمام مردم روى زمین را فدا کند تا او را نجات دهند.
چنین نیست، همانا آن آتش شعله ‏ور است.
که پوست بدن را به شدّت جدا مى‏کند.
(این آتش) هر کس را که (به حق) پشت کرده و روى برتافته، فرامى‏خواند.
و (نیز کسى که مال) جمع کرده و ذخیره ساخته است.


«یَفتدى» به معناى فدیه و عوض دادن براى رهایى و نجات است. «فَصیلة» به معناى فامیلى است که انسان از آن جدا شده است. «تؤیه‏» از «مأوى‏» به معناى پناه دادن است. «لَظى‏» شعله خالص آتش است. «اَوعى‏» از «وعاء» به معناى ظرف است و مراد از آن، ذخیره کردن چیزى در ظرف است. «شَوى‏» به پوست اطراف بدن گویند.
مجرم در قیامت سه آرزو مى‏کند:
الف) با خاک یکسان شود. «لو تُسوّى‏ بهم الارض»
ب) از اعمالش دور شود. «امداً بعیداً»
ج) با فدیه دادن رها شود. «یوم یودّ المجرم لو یفتدى...»
مجرم براى فدیه دادن و نجات یافتن، فرد یا گروهى را انتخاب نمى‏ کند، بلکه مى‏ گوید: همه را بگیرید و مرا آزاد کنید؛ فرزند، همسر، برادر، فامیل و همه مردم زمین. (کلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اَوْ»)
در آن روز، عاطفه فرزندى، غیرت همسرى، محبّت برادرى و حمایت فامیلى و آشنایى مردمى همه فدا مى ‏شود، ولى چه سود؟!
بر اساس این آیات، عوامل دوزخى شدن چهار چیز است: فرد در ظاهر به حق پشت مى‏ کند: «ادبر» در قلب تنفّر دارد و روى بر مى‏ تابد: «تولّى‏» ثروت اندوزى مى ‏کند: «جمع» و به دیگران نمى‏ دهد. «فاوعى‏»


پیام ها
1- به دوستى‏ها و روابط گرم دنیوى دل نبندید که در آخرت به کار نیاید. «لا یسئل حمیم حمیماً»
2- در قیامت، شکنجه روحى و جسمى با هم است. نشان دادن خویشان ودوستان صمیمى به انسان و بالعکس، بالاترین شکنجه روحى است. «یبصّرونهم»
3- مجرم در آن روز، نجات خود را از عذاب، به قیمت نابودى همه مى ‏خواهد. «یودّ المجرم لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه... و من فى الارض جمیعاً ثمّ ینجیه»
4- مراقب باشیم که در دنیا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضایت دوستان و خویشان، خود را دوزخى نکنیم. زیرا در آن روز هیچ یک از آنها به داد ما نمى‏ رسند و به درد ما نمى‏ خورند. «لو یفتدى... ببنیه و صاحبته و اخیه»
5 - غریزه حبّ ذات، بالاترین غرایز است. «لو یفتدى... من فى الارض جمیعاً ثمّ ینجیه»
6- آتش دوزخ شعور دارد و مجرم شناس است. «تدعوا من ادبر و تولّى‏»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 5:53

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی