display result search
منو
تفسیر آیه 23 - 33 سوره قلم

تفسیر آیه 23 - 33 سوره قلم

  • 1 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 190 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره قلم- آیه 23 - 33

فَانطَلَقُواْ وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ

أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ

وَغَدَواْ عَلَى‏ حَرْدٍ قَادِرِینَ

فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُواْ إِنَّا لَضَآلُّونَ

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ

قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ

قَالُواْ سُبْحَانَ رَبِّنَآ إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ

فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى‏ بَعْضٍ یَتَلاَوَمُونَ

قَالُواْ یَا وَیْلَنَآ إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ

عَسَى‏ رَبُّنَا أَن یُبْدِلَنَا خَیْراً مِّنْهَآ إِنَّآ إِلَى‏ رَبِّنَا رَاغِبُونَ

کَذَ لِکَ الْعَذَابُ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ‏

ترجمه
پس به راه افتادند، در حالى که آهسته با یکدیگر مى‏گفتند.
که مبادا امروز مسکینى بر شما وارد شود.
در آن صبحگاهان قصد باغ کردند در حالى که خود را قادر (بر جمع محصول) مى‏پنداشتند.
پس چون آن را(سوخته) دیدند، گفتند: ما راه را گم کرده‏ایم، (این باغ ما نیست).
عاقل‏ترین آنها گفت: آیابه شما نگفتم چرا خدا را منزّه نمى‏دانید (و با تصمیم بر بخل خیال کردید خدا عاجز و شما همه کاره‏اید).
گفتند: پروردگار ما منزّه است، قطعاً ما ستمکاریم.
پس به یکدیگر روى آورده در حالى که به ملامت هم مى‏پرداختند.
گفتند واى بر ماکه سرکش بودیم.
امید است پروردگار ما بهتر از آن رابراى ما جایگزین کند، همانا ما به پروردگارمان رغبت و امید داریم.
اینگونه است عذاب و اگر بدانند عذاب آخرت بزرگتر است.

«حَرد» به معناى بخل و منع دیگران است. «غدوا على حرد» یعنى صاحبان باغ به قصد محروم کردن فقراحرکت کردند.
حرص و بخل، انسان را سنگدل مى‏کند،تا آن جا که به مسکین و فقیر رحم نمى‏ کند. «لا یدخلنّها الیوم علیکم مسکین»
«اَوسط» به کسى گویند که معتدل و به دور از افراط و تفریط باشد.
رسیدگى به مساکین مستحب نیست، بلکه واجب است، زیرا خداوند به خاطر ترک مستحب کسى را کیفر نمى‏ دهد. در این آیه محروم کردن مسکین سبب سوختن باغ در دنیا شد و در آخرت نیز، دوزخیان، دلیل دوزخى شدن خود را بى اعتنایى به محرومان مى‏دانند. «ما سلککم فى سقر... لم نک نطعم المسکین»
رسیدگى به فقرا، مخصوص فقراى مؤمن نیست. در این ماجرا سخنى از ایمان و کفر فقیران نیست بلکه سخن از بخل و حرص بعضى و گرسنگى و فقر دیگران است.
گاهى براى تغییر فکر و فرهنگ، باید فرد یا گروهى خطاکار در جامعه رسوا شوند تا موجب عبرت دیگران گردند. خداوندى که «اظهر الجمیل و ستر القبیح» است پرده بردارى مى ‏کند و ماجراى باغى که سوخت تابلوى تاریخ مى‏ شود.)
در دعا و گفتگو با خداوند کلمه «ربّنا» را زیاد بکار ببریم. در این آیات چند بار این کلمه تکرار شده است. «ربّنا انّا کنّا ظالمین... عسى ربّنا ان یبدلنا... اِنّا الى ربّنا راغبون»
قهر خدا که آمد همه را مى‏سوزاند. با اینکه یکى از وارثان مخالف محروم کردن فقرا بودسهم او نیز سوخت.
نمونه هاى عذاب دنیوى عبارت است از:
الف) سلب نعمت. ب) سلطه اشرار. ج) سلب توفیق. د) سلب امنیّت و آرامش.
ولى عذاب آخرت شدید، الیم، عظیم و کبیر است. «و لعذاب الآخرة اکبر لو کانوا یعلمون» پیام‏ها:
1- هرچه قصد سوء بیشتر باشد، خطر بیشتر است. «لا یدخلّنها»(گفتند: احدى از فقرا وارد باغ نشود، خداوند هم تمام باغ را سوزاند.)
2- حرص و بخل گاهى به قدرى شدید مى‏شود که فرد حاضر نیست حتّى یک فقیر را بهره‏مند سازد. «مسکین» در قالب مفرد آمده است.
3- روحیه حریصانه «لا یستثنون»، تصمیم مخفیانه «یتخافتون» و اقدام قدرتمندانه «قادرین»، هیچ‏یک کارى از پیش نمى‏برد. (بل نحن محرومون)
4- از فواید حوادث تلخ، بازگشت به خویشتن است. «فلما رأوها قالوا انّا لضالّون»
5 - اگر دیگران را از یک جهت محروم کنیم، از چند جهت محروم مى‏شویم. «بل نحن محرومون» (محروم از میوه، محروم از پاداش الهى، محروم از دعاى فقرا، محروم از رضایت روح پدر، محروم از عزّت اجتماعى)
6- حرف حق را بگویید، گرچه در اقلیّت باشید. «قال اوسطهم الم اقل لکم...»
7- اعتدال و خردمندى، سبب دستگیرى از مستمندان و مانع حرص و بخل است. «قال اوسطهم»
8 - در شیوه تبلیغ، از فرصت ها استفاده کنید. کسانى که دیروز حاضر به شنیدن حرف حق نبودند، امروز حاضر به شنیدن شدند. «قال اوسطهم الم اقل لکم...»
9- در تحلیل و بررسى ناگوارى ها به کوتاهى‏هاى خودمان اعتراف کنیم و خداوند را منزّه بدانیم. «سبحان ربّنا انّا کنّا ظالمین»
10- آنچه را دیروز انجام نداده‏اید، امروز جبران کنید. «لولا تسبّحون - قالوا سبحان ربّنا»
11- ریشه محرومیّت از الطاف الهى، ظلم انسان به خویشتن است. «بل نحن محرومون... انّا کنّا ظالمین»
12- اگر اتّحاد بر اساس تقوا نباشد، سرانجام به تفرقه تبدیل مى‏شود. (برادرانى که پیش از این براى محروم کردن همدست بودند، امروز یکدیگر را ملامت کرده وگناه را به گردن یکدیگر مى‏اندازند.) «فاقبل بعضهم على بعض یتلاومون»
13- ندادن حق دیگران، ظلم به خویش و طغیان به دیگران است. «انّا کنّا ظالمین - انّا کنّا طاغین»
14- در برابر خداوند، به ضعف و زشتى عمل خود اعتراف بیشترى کنیم. «انّا کنّا ظالمین - انّا کنّا طاغین» (چنانکه على‏علیه السلام در دعاى کمیل مى‏گوید: «معتذراً نادماً، منکسراً مستقیلاً، مستغفراً منیباً مقراً مذعناً معترفاً»)
15- به هنگام از دست دادن اموال دنیوى، به لطف و رحمت الهى امیدوار باشید که بهتر از آن را به شما بدهد.«عسى ربّنا ان یبدلنا خیراً منها»
16- دست خداوند براى تأمین و جبران باز است. گناهکاران مایوس نباشند و خود را براى همیشه شکست خورده نپندارند. «یبدلنا خیراً منها»
17- هیچ وقت براى بازگشت به خدا دیر نیست. «انّا الى ربّنا راغبون» (صاحبان باغ با مشاهده باغ سوخته، از خواب غفلت بیدار شدند و توبه کردند و به سوى خدا روى آوردند.)
18- شکستن دل فقیر، کیفر دنیوى و اخروى دارد. «کذلک العذاب و لعذاب الآخرة»
19- ایمان به کیفر و عذاب قیامت، مانع بخل و طغیان و ظلم است. «ولعذاب الآخرة اکبر لو کانوا یعلمون»

منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:24

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی👏👏

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی