- 3276
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 18 و 19 سوره سبأ
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره سبأ - آیه 18 و 19
وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَى الَّتِى بَارَکْنَا فِیهَا قُرىً ظَاهِرَةً وَ قَدَّرْنَا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُواْ فِیهَا لَیَالِىَ وَأَیَّاماً آمِنِینَ
فَقَالُواْ رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِى ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ
ترجمه
و میان آنان و مناطقى که در آن برکت قرار داده بودیم، آبادىهایى آشکار بود (که به هم وصل و نزدیک بود) و سفر در میان قریه ها را به طور متناسب مقرّر کرده بودیم (و به آنان گفتیم:) در این مناطق شبها و روزها در حال امن سفر کنید.
پس (به ناسپاسى) گفتند: پروردگارا! میان سفرهاى ما فاصله بیانداز و بر خویشتن ستم کردند، پس ما آنان را موضوع داستانهایى (براى عبرت دیگران) قرار دادیم و آنان را به کلّى پراکنده و متلاشى کردیم، همانا در این (ناسپاسى آنان و قهر ما) نشانه هایى (از عبرت) براى هر صبر کننده و شکرگزارى وجود دارد.
«احادیث» جمع «اُحدوثه» به معناى خبرى است که مردم یا براى سرگرمى و یا به عنوان مثال براى یکدیگر نقل مى کنند.
خداوند به قوم سبأ چند نعمت ویژه داده بود:
الف: مناطق پر برکت و حاصلخیز. «بارکنا فیها»
ب: خانه ها و مناطق مسکونى نزدیک به هم و قابل رؤیت. «قُرى ظاهرةً»
ج: آسان بودن سفر، به گونهاى که شب و روز امکان رفت و آمد بود. «سیروا فیها لیالى و ایّاما»
د: نعمت امنیّت. «آمنین»
داستان قوم سبأ
چنانکه از این آیات و برخى روایات استفاده مىشود، قوم سبأ، جمعیّتى بودند که در جنوب جزیره عربستان زندگى مىکردند و تمدّنى عالى و درخشان داشتند.
این منطقه رودخانه مهمى نداشت و آب باران در دشت به هدر مىرفت، لذا مردم به فکر افتادند که سدّ بزرگى بسازند و آب را پشت آن ذخیره کنند. در انتهاى یکى ار درّهها، در کنار شهر «مَارِب»، سدّ خاکى عظیمى ساختند که به همین نام مشهور شد.
آب خروجى از این سدّ باعث آبادانى دو طرفِ رودى شد که از پاى سدّ جارى بود و روستاهاى بسیارى با باغستانها و کشتزارهاى زیبا در دو طرف آن پدیدار گشت. فاصله این روستاها با یکدیگر بسیار کم و تقریباً به هم متّصل بود و وفور نعمت همراه با امنیّت، محیطى مرفّه را براى زندگى آماده ساخته بود، امّا آنها خدا را به فراموشى سپردند، به فخرفروشى پرداختند و به اختلافات طبقاتى دامن زدند. اغنیا مایل نبودند که افراد کمدرآمد، همانند آنان و یا همراه آنان در رفت و آمد میان این مناطق باشند و مى خواستند این امتیاز براى آنان باشد.
چنانکه در تاریخ آمده است موشهاى صحرایى به دیواره این سدّ خاکى حمله کردند و آن را از درون سست کردند، چنانکه با جارى شدن یک سیلاب عظیم، دیواره سدّ شکست و سیل عظیمى جارى شد که تمدّن عظیم سبأ را در زیر گِل و لاى مدفون ساخت. سیلى که به قول قرآن، از آن سرزمین آباد، جز درختان تلخ «أراک» و شور «گز» و اندکى درختان «سدر» چیزى به جاى نگذاشت. «فارسلنا علیهم سیل العرم و بدّلناهم بجنّتیهم جنّتین ذواتى اُکلٍ خمط و أثل و شىء من سدر قلیل
پیام ها
1- قوم سبأ به خداوند معتقد بودند و در دعا از کلمه ربنّا استفاده کردند. «ربّنا باعد»
2- ناسپاسى، ظلم به خویش است. «باعد بین اسفارنا و ظلموا انفسهم»
3- متلاشى و تارومار شدن قوم سبأ قصه مجالس و ضربالمثل میان مردم شد. «فجعلناهم احادیث»
4- ناسپاسى، سبب فروپاشى زندگى انسان مىشود. «کلّ ممزّق»
5 - افراد و ملّتهایى مىتوانند از تاریخ عبرت بگیرند و پایدار بمانند که بسیار بردبار و سپاسگزار باشند. «لآیات لکلّ صبّار شکور»
وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَى الَّتِى بَارَکْنَا فِیهَا قُرىً ظَاهِرَةً وَ قَدَّرْنَا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُواْ فِیهَا لَیَالِىَ وَأَیَّاماً آمِنِینَ
فَقَالُواْ رَبَّنَا بَاعِدْ بَیْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِى ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ
ترجمه
و میان آنان و مناطقى که در آن برکت قرار داده بودیم، آبادىهایى آشکار بود (که به هم وصل و نزدیک بود) و سفر در میان قریه ها را به طور متناسب مقرّر کرده بودیم (و به آنان گفتیم:) در این مناطق شبها و روزها در حال امن سفر کنید.
پس (به ناسپاسى) گفتند: پروردگارا! میان سفرهاى ما فاصله بیانداز و بر خویشتن ستم کردند، پس ما آنان را موضوع داستانهایى (براى عبرت دیگران) قرار دادیم و آنان را به کلّى پراکنده و متلاشى کردیم، همانا در این (ناسپاسى آنان و قهر ما) نشانه هایى (از عبرت) براى هر صبر کننده و شکرگزارى وجود دارد.
«احادیث» جمع «اُحدوثه» به معناى خبرى است که مردم یا براى سرگرمى و یا به عنوان مثال براى یکدیگر نقل مى کنند.
خداوند به قوم سبأ چند نعمت ویژه داده بود:
الف: مناطق پر برکت و حاصلخیز. «بارکنا فیها»
ب: خانه ها و مناطق مسکونى نزدیک به هم و قابل رؤیت. «قُرى ظاهرةً»
ج: آسان بودن سفر، به گونهاى که شب و روز امکان رفت و آمد بود. «سیروا فیها لیالى و ایّاما»
د: نعمت امنیّت. «آمنین»
داستان قوم سبأ
چنانکه از این آیات و برخى روایات استفاده مىشود، قوم سبأ، جمعیّتى بودند که در جنوب جزیره عربستان زندگى مىکردند و تمدّنى عالى و درخشان داشتند.
این منطقه رودخانه مهمى نداشت و آب باران در دشت به هدر مىرفت، لذا مردم به فکر افتادند که سدّ بزرگى بسازند و آب را پشت آن ذخیره کنند. در انتهاى یکى ار درّهها، در کنار شهر «مَارِب»، سدّ خاکى عظیمى ساختند که به همین نام مشهور شد.
آب خروجى از این سدّ باعث آبادانى دو طرفِ رودى شد که از پاى سدّ جارى بود و روستاهاى بسیارى با باغستانها و کشتزارهاى زیبا در دو طرف آن پدیدار گشت. فاصله این روستاها با یکدیگر بسیار کم و تقریباً به هم متّصل بود و وفور نعمت همراه با امنیّت، محیطى مرفّه را براى زندگى آماده ساخته بود، امّا آنها خدا را به فراموشى سپردند، به فخرفروشى پرداختند و به اختلافات طبقاتى دامن زدند. اغنیا مایل نبودند که افراد کمدرآمد، همانند آنان و یا همراه آنان در رفت و آمد میان این مناطق باشند و مى خواستند این امتیاز براى آنان باشد.
چنانکه در تاریخ آمده است موشهاى صحرایى به دیواره این سدّ خاکى حمله کردند و آن را از درون سست کردند، چنانکه با جارى شدن یک سیلاب عظیم، دیواره سدّ شکست و سیل عظیمى جارى شد که تمدّن عظیم سبأ را در زیر گِل و لاى مدفون ساخت. سیلى که به قول قرآن، از آن سرزمین آباد، جز درختان تلخ «أراک» و شور «گز» و اندکى درختان «سدر» چیزى به جاى نگذاشت. «فارسلنا علیهم سیل العرم و بدّلناهم بجنّتیهم جنّتین ذواتى اُکلٍ خمط و أثل و شىء من سدر قلیل
پیام ها
1- قوم سبأ به خداوند معتقد بودند و در دعا از کلمه ربنّا استفاده کردند. «ربّنا باعد»
2- ناسپاسى، ظلم به خویش است. «باعد بین اسفارنا و ظلموا انفسهم»
3- متلاشى و تارومار شدن قوم سبأ قصه مجالس و ضربالمثل میان مردم شد. «فجعلناهم احادیث»
4- ناسپاسى، سبب فروپاشى زندگى انسان مىشود. «کلّ ممزّق»
5 - افراد و ملّتهایى مىتوانند از تاریخ عبرت بگیرند و پایدار بمانند که بسیار بردبار و سپاسگزار باشند. «لآیات لکلّ صبّار شکور»
تاکنون نظری ثبت نشده است