- 4677
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 34 و 35 سوره قصص
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره قصص - آیه 34 و 35
وَ أَخِى هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِىَ رِدْءاً یُصَدِّقُنِى إِنِّى أَخَافُ أَنیُکَذِّبُونِ
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَاناً فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَآ أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ
ترجمه
و برادرم هارون را که در بیان از من شیواتر است براى یارىام با من بفرست تامرا تصدیق کند، همانا مى ترسم که (فرعونیان) مرا تکذیب کنند.
(خداوند) فرمود: (نگران مباش) ما بازوى تو را به واسطه (همراهى) برادرت محکم خواهیم کرد و براى شما، برترى و سلطه قرار خواهیم داد، پس به برکت آیات (و نشانه هاى) ما بر شما دست نخواهند یافت (و) شما و هرکس پیروىتان کند، پیروز خواهید بود.
هارون (که در لغت، به معناى کوه نشین یا قاصد است) برادر بزرگ حضرت موسى، از انبیاى بنى اسرائیل بوده و در قرآن از او ستایش شده است.
حضرت موسى در انجام مأموریّتش از دو چیز مى ترسید، یکى قصاص قتل، «اِنّى أخاف أن یقتلون» و دیگرى تکذیب حقّ، «اِنّى اَخاف أن یکذّبون»
در واگذارى مسئولیّتهاى سنگین، باید به همه ابعاد شخص، توجّه کرد. گرچه حضرت هارون از نظر سنّ و سخن، از حضرت موسى بزرگتر و خوش بیانتر بود، ولى حضرت موسى به خاطر صفات و لیاقت هاى دیگرى که داشت، در این مأموریّت مسئول و مأمور شد. هر چند هارون نیز پیامبر الهى بود.
در شیوه تبلیغ، ارشاد، امر به معروف و نهى از منکر، گاهى باید افراد دو نفرى یا بیشتر اقدام کنند. «ارسله معى»
در امر به معروف و نهى از منکر، محور اصلى اثر کردن است؛ اگر با اشاره اثر مى کند باید اشاره کرد، اگر فریاد اثر مىکند باید فریاد زد. اگر با طومار و راهپیمایى و تحصّن و اعتصاب و تجمّع، یا تهدید و تشویق، باید همان راه را طى کرد و به هر نحو ممکن، قلباً و لساناً و عملاً جلو مفاسد را گرفت، حتّى اگر با تکرار اثر مىکند باید امر و نهى را تکرار کرد.
پیام ها
1- اقرار به کمالات دیگران، خود یک کمال وارزش است. «هو أفصح منّى» حضرت موسى با این که پیامبر اولوالعزم بود، به کمال برادرش اقرار کرد.
2- بیان روان، از عوامل مؤثّر در جذب افراد وتبلیغ موفّق است. «هو أفصح»
3- براى ارشاد و دعوت به حقّ، از بهترینها استفاده کنیم. «هو أفصح»
4- هر نیرویى را در جاى خود بکار بگیریم. «هو أفصح» (هارون داراى بیانى شیوا بود و در این مأموریّت تبلیغى، سخنرسا نقش اساسى داشت، لذا حضرت موسى از خداوند همراهى او را درخواست کرد.)
5 - لازم نیست که مسئولان، در همهى کمالات، برترین باشند، بلکه باید من حیث المجموع لایق باشند. «هوأفصحمنّى» (با اینکه مسئول اصلى موسى بود، ولى در بعضى جهات هارون قوىتر بود.)
6- گاهى براى رفع مشکلات، بایستى خود اقدام به پیشنهاد و ارائه راهکار به مسئول مربوطه نمود. «اخى هارون... فارسله»
7- دغدغه برنامه ریزى و آیندهنگرى، با ترس و وحشت متفاوت است. «انّى اخاف أن یکذّبون»
8 - در یک رسالت الهى، نفر دوم را نیز باید خداوند تعیین فرماید. «سنشدّ عضدک بأخیک» همان گونه که ما معتقدیم جانشین پیامبر را نیز باید خدا تعیین کند.
9- ایمان و حمایت بستگان، در پشت گرمى مبلّغ و تأثیرگذارى او در دیگران، بسیار مؤثّر است. «أخى - یُصدّقنى»
10- دعا ودرخواست انبیا مستجاب است. «ارسله معى - سنشدّ عضدک» حضرتموسى از خداوند درخواست کرد تا برادرش هارون را همراه و یاور او قرار دهد و خداوند آن را اجابت کرد.
11- بهترین نوع برادرى، برادرى در تأیید حقّ و بازوى یکدیگر بودن در مسیر خداوند است. «سنشدّ عضدک باخیک»
12- پیروزى انبیا، در سایه آیات الهى محقّق مى شود. «فلایَصِلون الیکما بایاتنا»
13- حتّى انبیا به امید و اطمینانِ خاطر نیاز دارند. خداوند به موسى و هارون و پیروانشان وعده پیروزى داد و آنان را امیدوار کرد. «انتما و مَن اتّبعکما الغالبون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ أَخِى هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِىَ رِدْءاً یُصَدِّقُنِى إِنِّى أَخَافُ أَنیُکَذِّبُونِ
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَاناً فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَآ أَنتُمَا وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ
ترجمه
و برادرم هارون را که در بیان از من شیواتر است براى یارىام با من بفرست تامرا تصدیق کند، همانا مى ترسم که (فرعونیان) مرا تکذیب کنند.
(خداوند) فرمود: (نگران مباش) ما بازوى تو را به واسطه (همراهى) برادرت محکم خواهیم کرد و براى شما، برترى و سلطه قرار خواهیم داد، پس به برکت آیات (و نشانه هاى) ما بر شما دست نخواهند یافت (و) شما و هرکس پیروىتان کند، پیروز خواهید بود.
هارون (که در لغت، به معناى کوه نشین یا قاصد است) برادر بزرگ حضرت موسى، از انبیاى بنى اسرائیل بوده و در قرآن از او ستایش شده است.
حضرت موسى در انجام مأموریّتش از دو چیز مى ترسید، یکى قصاص قتل، «اِنّى أخاف أن یقتلون» و دیگرى تکذیب حقّ، «اِنّى اَخاف أن یکذّبون»
در واگذارى مسئولیّتهاى سنگین، باید به همه ابعاد شخص، توجّه کرد. گرچه حضرت هارون از نظر سنّ و سخن، از حضرت موسى بزرگتر و خوش بیانتر بود، ولى حضرت موسى به خاطر صفات و لیاقت هاى دیگرى که داشت، در این مأموریّت مسئول و مأمور شد. هر چند هارون نیز پیامبر الهى بود.
در شیوه تبلیغ، ارشاد، امر به معروف و نهى از منکر، گاهى باید افراد دو نفرى یا بیشتر اقدام کنند. «ارسله معى»
در امر به معروف و نهى از منکر، محور اصلى اثر کردن است؛ اگر با اشاره اثر مى کند باید اشاره کرد، اگر فریاد اثر مىکند باید فریاد زد. اگر با طومار و راهپیمایى و تحصّن و اعتصاب و تجمّع، یا تهدید و تشویق، باید همان راه را طى کرد و به هر نحو ممکن، قلباً و لساناً و عملاً جلو مفاسد را گرفت، حتّى اگر با تکرار اثر مىکند باید امر و نهى را تکرار کرد.
پیام ها
1- اقرار به کمالات دیگران، خود یک کمال وارزش است. «هو أفصح منّى» حضرت موسى با این که پیامبر اولوالعزم بود، به کمال برادرش اقرار کرد.
2- بیان روان، از عوامل مؤثّر در جذب افراد وتبلیغ موفّق است. «هو أفصح»
3- براى ارشاد و دعوت به حقّ، از بهترینها استفاده کنیم. «هو أفصح»
4- هر نیرویى را در جاى خود بکار بگیریم. «هو أفصح» (هارون داراى بیانى شیوا بود و در این مأموریّت تبلیغى، سخنرسا نقش اساسى داشت، لذا حضرت موسى از خداوند همراهى او را درخواست کرد.)
5 - لازم نیست که مسئولان، در همهى کمالات، برترین باشند، بلکه باید من حیث المجموع لایق باشند. «هوأفصحمنّى» (با اینکه مسئول اصلى موسى بود، ولى در بعضى جهات هارون قوىتر بود.)
6- گاهى براى رفع مشکلات، بایستى خود اقدام به پیشنهاد و ارائه راهکار به مسئول مربوطه نمود. «اخى هارون... فارسله»
7- دغدغه برنامه ریزى و آیندهنگرى، با ترس و وحشت متفاوت است. «انّى اخاف أن یکذّبون»
8 - در یک رسالت الهى، نفر دوم را نیز باید خداوند تعیین فرماید. «سنشدّ عضدک بأخیک» همان گونه که ما معتقدیم جانشین پیامبر را نیز باید خدا تعیین کند.
9- ایمان و حمایت بستگان، در پشت گرمى مبلّغ و تأثیرگذارى او در دیگران، بسیار مؤثّر است. «أخى - یُصدّقنى»
10- دعا ودرخواست انبیا مستجاب است. «ارسله معى - سنشدّ عضدک» حضرتموسى از خداوند درخواست کرد تا برادرش هارون را همراه و یاور او قرار دهد و خداوند آن را اجابت کرد.
11- بهترین نوع برادرى، برادرى در تأیید حقّ و بازوى یکدیگر بودن در مسیر خداوند است. «سنشدّ عضدک باخیک»
12- پیروزى انبیا، در سایه آیات الهى محقّق مى شود. «فلایَصِلون الیکما بایاتنا»
13- حتّى انبیا به امید و اطمینانِ خاطر نیاز دارند. خداوند به موسى و هارون و پیروانشان وعده پیروزى داد و آنان را امیدوار کرد. «انتما و مَن اتّبعکما الغالبون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است