- 3397
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 17 - 21 سوره طه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره طه- آیه 17 - 21
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى
قَالَ هِىَ عَصَاىَ أَتَوَکَّؤُاْ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِى وَ لِىَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِىَ حَیَّةٌ تَسْعَى
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُوْلَى
ترجمه
و (خداوند فرمود:) اى موسى! آنچه به دست راست توست چیست؟
(موسى) گفت: این عصاى من است که بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم (از درختان) برگ مىریزم ودر آن منافع دیگرى (نیز) براى من است.
(خداوند) فرمود: اى موسى! عصا را بیفکن. پس (موسى) آن را افکند، پس ناگهان آن (عصا) مارى شد که مى شتافت.
(خداوند) فرمود: آن را بگیر و نترس، ما بزودى آن را به حالت اولیّهاش بر مى گردانیم.
انسانها به طور طبیعى از خطر و عوامل شرّ و ضرر مى ترسند و از رویارویى با آن پرهیز مى کنند و بدیهى است موسى (ع) نیز که انسان است بترسد، آنچه مورد انتقاد و مذمّت است، تأثّر، خشیت و اضطراب قلبى از غیر خداست که مخالف شجاعت و از صفات رذیله است و البتّه موسى از آن دور بوده است.
شاید ترس موسى (ع) به خاطر آن بود که فرمان «القها» را مثل فرمان «فاخلع نعلیک» براى احترام مى پنداشت، امّا همین که تبدیل به مار شد، جا خورد.
اصلاً همین ترس، خود دلیلى بر معجزه بودن این واقعه است، وگرنه، ساحرى که خودش مى داند سحرش واقعیّت ندارد، از سحر و جادوى خود نمىترسد.
خداوند در هر لحظه به میلیونها بىجان، جان مى دهد و یا جان میلیونها جاندار را مى گیرد، در اینجا نیز به عصاى بى جان، جان داد و سپس آن را گرفت و بار دیگر عصا شد. آیا او نمى تواند انسان زنده را بمیراند و دوباره او را به صورت اولیّهاش در آورد؟
به راستى اگر نظر الهى چوب را اژدها مى کند، پس اگر بر ما نظر لطفى کند چه مى شود؟! و اگر نظر کرده او سحر تمامى ساحران را مى بلعد، آیا نظر او بر قلب ما همه وسوسه ها را نخواهد بلعید؟!
در همین ابتداى کار براى موسى دو معجزه صورت گرفت، یکى اینکه عصا به اژدها تبدیل شد، «فاذا هى حَیّة تَسعى» و دیگر اینکه اژدها به صورت عصاى اوّلیه در آمد. «سیرتها الاولى»
پیام ها
1- خداوند براى قدرت نمایى خود، حتّى از نزدیک ترین و ساده ترین ابزارها نیز استفاده مى کند. «و ما تلک بیمینک یا موسى»
2- با بهره بردارى از ابزارهاى چند منظوره مى توان از حجم کمتر استفاده بیشترى برد. «اَتَوکّؤ علیها واهُشّ بها ...»
3- تکیه بر عصا و ابزار مادّى، با توکّل بر خداوند منافاتى ندارد. «اتوکّؤ علیها»
4- چوپانى شغل اکثر انبیا بوده است. «اهُشّ بها على غنمى»
5 - تمرین، تجربه و آمادگى قبل از دعوت ضرورى است. موسى (ع) که مى خواهد در برابر فرعون عصا را بیفکند تا اژدها شود، باید خودش قبلاً صحنه را دیده باشد. «فالقاها فاذا هى حَیّة تسعى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى
قَالَ هِىَ عَصَاىَ أَتَوَکَّؤُاْ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِى وَ لِىَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِىَ حَیَّةٌ تَسْعَى
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُوْلَى
ترجمه
و (خداوند فرمود:) اى موسى! آنچه به دست راست توست چیست؟
(موسى) گفت: این عصاى من است که بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم (از درختان) برگ مىریزم ودر آن منافع دیگرى (نیز) براى من است.
(خداوند) فرمود: اى موسى! عصا را بیفکن. پس (موسى) آن را افکند، پس ناگهان آن (عصا) مارى شد که مى شتافت.
(خداوند) فرمود: آن را بگیر و نترس، ما بزودى آن را به حالت اولیّهاش بر مى گردانیم.
انسانها به طور طبیعى از خطر و عوامل شرّ و ضرر مى ترسند و از رویارویى با آن پرهیز مى کنند و بدیهى است موسى (ع) نیز که انسان است بترسد، آنچه مورد انتقاد و مذمّت است، تأثّر، خشیت و اضطراب قلبى از غیر خداست که مخالف شجاعت و از صفات رذیله است و البتّه موسى از آن دور بوده است.
شاید ترس موسى (ع) به خاطر آن بود که فرمان «القها» را مثل فرمان «فاخلع نعلیک» براى احترام مى پنداشت، امّا همین که تبدیل به مار شد، جا خورد.
اصلاً همین ترس، خود دلیلى بر معجزه بودن این واقعه است، وگرنه، ساحرى که خودش مى داند سحرش واقعیّت ندارد، از سحر و جادوى خود نمىترسد.
خداوند در هر لحظه به میلیونها بىجان، جان مى دهد و یا جان میلیونها جاندار را مى گیرد، در اینجا نیز به عصاى بى جان، جان داد و سپس آن را گرفت و بار دیگر عصا شد. آیا او نمى تواند انسان زنده را بمیراند و دوباره او را به صورت اولیّهاش در آورد؟
به راستى اگر نظر الهى چوب را اژدها مى کند، پس اگر بر ما نظر لطفى کند چه مى شود؟! و اگر نظر کرده او سحر تمامى ساحران را مى بلعد، آیا نظر او بر قلب ما همه وسوسه ها را نخواهد بلعید؟!
در همین ابتداى کار براى موسى دو معجزه صورت گرفت، یکى اینکه عصا به اژدها تبدیل شد، «فاذا هى حَیّة تَسعى» و دیگر اینکه اژدها به صورت عصاى اوّلیه در آمد. «سیرتها الاولى»
پیام ها
1- خداوند براى قدرت نمایى خود، حتّى از نزدیک ترین و ساده ترین ابزارها نیز استفاده مى کند. «و ما تلک بیمینک یا موسى»
2- با بهره بردارى از ابزارهاى چند منظوره مى توان از حجم کمتر استفاده بیشترى برد. «اَتَوکّؤ علیها واهُشّ بها ...»
3- تکیه بر عصا و ابزار مادّى، با توکّل بر خداوند منافاتى ندارد. «اتوکّؤ علیها»
4- چوپانى شغل اکثر انبیا بوده است. «اهُشّ بها على غنمى»
5 - تمرین، تجربه و آمادگى قبل از دعوت ضرورى است. موسى (ع) که مى خواهد در برابر فرعون عصا را بیفکند تا اژدها شود، باید خودش قبلاً صحنه را دیده باشد. «فالقاها فاذا هى حَیّة تسعى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است