- 5877
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 37 - 39 سوره اسراء
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره اسراء - آیه 37 - 39
وَ لَا تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا
کُلُّ ذَلِکَ کَان سَیِّئُهُ عِندَ رَبِّکَ مَکْرُوهاً
ذَلِکَ مِمَّآ أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ وَلَاتَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً ءَاخَرَ فَتُلْقَى فِى جَهَنَّمَ مَلُوماً مَّدْحُوراً
ترجمه
و در زمین با تکبّر و سرمستى راه مرو، قطعاً تو زمین را نخواهى شکافت و در بلندى به کوه ها نخواهى رسید.
همه اینها، گناهش نزد پروردگارت ناپسند است.
این (دستورات) از حکمت هایى است که پروردگارت بر تو وحى کرده است، و با خدا معبودى دیگر قرار نده که سرزنش شده و رانده، در دوزخ افکنده خواهى شد.
از جامعیّت اسلام اینکه علاوه بر مسائل اعتقادى، سیاسى، نظامى واقتصادى، براى کارهاى جزئى مانند رفت وآمد بیرون خانه نیز دستور دارد. از جمله اینکه:
الف: «واقصد فى مشیک»(103) در راه رفتن، میانهرو باش.
ب: «ولا تَمشِ فى الارض مرحاً» در زمین با تکبّر و سرمستى راه نرو.
ج: «و عباد الرّحمن الّذین یمشون على الارض هوناً»(104) بندگان خدا آنانند که در زمین با آرامش و بىتکبّر راه مىروند.
د: از قارون ثروتمند هم انتقاد مىکند که هنگام عبور در کوچه و بازار، با تکبّر و جلال و جبروت ظاهر مىشد.(105)
در سیرهى پیامبر اسلام است که وى حتّى روز فتح مکّه بر الاغى بدون پالان سوار شد. امام حسن مجتبىعلیه السلام نیز با داشتن مرکبهاى زیاد، پیاده به مکّه مىرفت. اینها نشانهى فروتنى اولیاى دین است. حضرت علىعلیه السلام نیز از اوصاف متّقین، راه رفتن متواضعانه را بر مىشمارد. «و مَشیُهم التواضع»
برخى مفسّران مى گویند: مراد از «حکمت»، احکام ثابتى است که در آیات قبل گفته شده و در ادیان دیگر هم بوده و نسخ شدنى نیست. در آیه 22 فرمان نهى از شرک اوّلین حکمت بود و در این آیه نیز نهى از شرک، پایان حکمت هاست.
گاهى خداوند، با خطابى تند به پیامبرش، در واقع به کفّار هشدار مى دهد که امید خود را از پیامبر قطع کنند، مثل اینکه مى فرماید: اگر سراغ غیر خدا بروى، به جهنّم افکنده مى شوى.
پیام ها
1- تکبّر، حتّى در راه، رفتن از نظر قرآن نکوهیده است. «ولا تمش فى الارض مَرَحاً»
2- راه مقابله با تکبّر، توجّه دادن به ضعف ها و عجزهاست. «انّک لن تخرق الارض»
3- خصلت هاى درونى در رفتار انسان اثر گذار است. «ولا تمش فى الارض مرحاً»
4- بدى اعمال زشت در همه ادیان الهى امرى ثابت است. «کان سیّئه...مکروها»
5 - اوامر و نواهى پروردگار، در جهت رشد و تربیت انسان است. «عند ربّک»
اوامر و نواهى خداوند، بر پایه حکمت، علم به نیازهاى تربیتى بشر و مطابق با عقل است. «اَوحى الیک ربّک من الحکمة»
6- عقل و فطرت، انسان را از وحى بىنیاز نمى کند، بلکه انسان نیازمند وحى است. «ذلک ممّا اَوحى الیک»
7- در زشتى شرک، همین بس که اگر پیامبر نیز در پى آن رود، نابود مى شود. «لاتجعل ... فتلقى فى جهّنم»
8- غیر از مکتب وحى و قانون خدا، راهها و مکاتب دیگر بیراهه است و محرومیّت و ملامت ودوزخ را درپى دارد. «لاتجعل معاللّه... فتلقى فى جهنّم»
9 - پایان شرک، دوزخ و مشرک مستحقّ دورى از رحمت خداست. «فتلقى...»
10- مشرکان در دوزخ علاوه بر سوختن، عذاب روحى نیز دارند. «مَلوما مَدحورا»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَ لَا تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّکَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا
کُلُّ ذَلِکَ کَان سَیِّئُهُ عِندَ رَبِّکَ مَکْرُوهاً
ذَلِکَ مِمَّآ أَوْحَى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ وَلَاتَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً ءَاخَرَ فَتُلْقَى فِى جَهَنَّمَ مَلُوماً مَّدْحُوراً
ترجمه
و در زمین با تکبّر و سرمستى راه مرو، قطعاً تو زمین را نخواهى شکافت و در بلندى به کوه ها نخواهى رسید.
همه اینها، گناهش نزد پروردگارت ناپسند است.
این (دستورات) از حکمت هایى است که پروردگارت بر تو وحى کرده است، و با خدا معبودى دیگر قرار نده که سرزنش شده و رانده، در دوزخ افکنده خواهى شد.
از جامعیّت اسلام اینکه علاوه بر مسائل اعتقادى، سیاسى، نظامى واقتصادى، براى کارهاى جزئى مانند رفت وآمد بیرون خانه نیز دستور دارد. از جمله اینکه:
الف: «واقصد فى مشیک»(103) در راه رفتن، میانهرو باش.
ب: «ولا تَمشِ فى الارض مرحاً» در زمین با تکبّر و سرمستى راه نرو.
ج: «و عباد الرّحمن الّذین یمشون على الارض هوناً»(104) بندگان خدا آنانند که در زمین با آرامش و بىتکبّر راه مىروند.
د: از قارون ثروتمند هم انتقاد مىکند که هنگام عبور در کوچه و بازار، با تکبّر و جلال و جبروت ظاهر مىشد.(105)
در سیرهى پیامبر اسلام است که وى حتّى روز فتح مکّه بر الاغى بدون پالان سوار شد. امام حسن مجتبىعلیه السلام نیز با داشتن مرکبهاى زیاد، پیاده به مکّه مىرفت. اینها نشانهى فروتنى اولیاى دین است. حضرت علىعلیه السلام نیز از اوصاف متّقین، راه رفتن متواضعانه را بر مىشمارد. «و مَشیُهم التواضع»
برخى مفسّران مى گویند: مراد از «حکمت»، احکام ثابتى است که در آیات قبل گفته شده و در ادیان دیگر هم بوده و نسخ شدنى نیست. در آیه 22 فرمان نهى از شرک اوّلین حکمت بود و در این آیه نیز نهى از شرک، پایان حکمت هاست.
گاهى خداوند، با خطابى تند به پیامبرش، در واقع به کفّار هشدار مى دهد که امید خود را از پیامبر قطع کنند، مثل اینکه مى فرماید: اگر سراغ غیر خدا بروى، به جهنّم افکنده مى شوى.
پیام ها
1- تکبّر، حتّى در راه، رفتن از نظر قرآن نکوهیده است. «ولا تمش فى الارض مَرَحاً»
2- راه مقابله با تکبّر، توجّه دادن به ضعف ها و عجزهاست. «انّک لن تخرق الارض»
3- خصلت هاى درونى در رفتار انسان اثر گذار است. «ولا تمش فى الارض مرحاً»
4- بدى اعمال زشت در همه ادیان الهى امرى ثابت است. «کان سیّئه...مکروها»
5 - اوامر و نواهى پروردگار، در جهت رشد و تربیت انسان است. «عند ربّک»
اوامر و نواهى خداوند، بر پایه حکمت، علم به نیازهاى تربیتى بشر و مطابق با عقل است. «اَوحى الیک ربّک من الحکمة»
6- عقل و فطرت، انسان را از وحى بىنیاز نمى کند، بلکه انسان نیازمند وحى است. «ذلک ممّا اَوحى الیک»
7- در زشتى شرک، همین بس که اگر پیامبر نیز در پى آن رود، نابود مى شود. «لاتجعل ... فتلقى فى جهّنم»
8- غیر از مکتب وحى و قانون خدا، راهها و مکاتب دیگر بیراهه است و محرومیّت و ملامت ودوزخ را درپى دارد. «لاتجعل معاللّه... فتلقى فى جهنّم»
9 - پایان شرک، دوزخ و مشرک مستحقّ دورى از رحمت خداست. «فتلقى...»
10- مشرکان در دوزخ علاوه بر سوختن، عذاب روحى نیز دارند. «مَلوما مَدحورا»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است